English Version
This Site Is Available In English

هنر درست زندگی کردن

هنر درست زندگی کردن

جلسه پنجم از دوره پانزدهم کارگاه آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی زاگرس با استادی همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر نرگس، نگهبانی همسفر لیلا و دبیری همسفر مریم با دستور جلسه «کمک من به کنگره و کمک کنگره به من» در روز دوشنبه ۲۴ دی‌ماه ۱۴۰۳ ساعت۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خدا را شاکر و سپاسگزارم که توفیق داد یک بار دیگر در این جایگاه بنشینم، خدمت کنم و آموزش بگیرم و از راهنمای خوبم بسیار سپاسگزارم. دستور جلسه دارای دو بخش است‌؛ یک بخش که از من سوال می‌پرسد که کنگره برای من چه کار کرده است؟ بخش دیگر، من برای کنگره چه کار کرده‌ام؟ این دستور جلسه مصداق این است که باران و رحمت الهی در یک بیابان خشک و بی‌آب و علف می‌بارد؛ آیا قطرات باران را می‌شود بشماریم؟ قطعاً نه! پس آن چیزی را که کنگره به من عطا کرده نمی‌شود بشماریم و نمی‌شود گفت که به من چه چیزی داده و برای من چه کاری کرده است.

اولین و بارزترین چیزی که کنگره به من عطا کرده، همان علمی است که به من داد، به من آموخت که اعتیاد چیست و کجای کار اشتباه است که مسافرم با اینکه می‌خواهد ترک کند؛ ولی نمی‌تواند. این شناخت و آگاهی که من پیدا کرده‌ام باعث شد که نقطه مقابل مسافرم قرار نگیرم؛ بلکه در کنارش باشم و خیلی جاها کمکش کنم. کنگره هنر درست زندگی کردن را به من یاد داد‌‌‌؛ قبل از کنگره خیلی چیزها را بلد نبودم؛ ولی کنگره به من آموخت. اعتماد به نفسی که به واسطه مصرف مواد مخدر از مسافرم گرفته شد به او برگرداند، سلامتی و حال خوش را، آن آرامشی را که خیلی وقت بود در زندگی‌ برقرار نبود به ما برگرداند و این تغییرات هم در صورپنهان و هم در صورآشکار اتفاق افتاد و خیلی چیزهای دیگر که قابل شمارش نیستند.

حال کمکی که من به کنگره کرده‌ام! به نظر من کمکی نکرده‌ام؛ تنها کمکی که می‌توانم در این راستا قرار بدهم، قوانین و حرمت‌های این مکان مقدس را محترم بشمارم و به آن‌ها عمل کنم، اگر حالم خوب شد این حال خوب را به دیگران انتقال بدهم. چطوری؟ با خدمت کردن و خدمتگزار واقعی باشم.

در کنگره ما بخشش را یاد گرفتیم، قبل از کنگره شاید یک بخشش کوچک بود، ما بخشش را که انجام می‌دادیم و منتظر بودیم که به ما برگردد و انتظار داشتیم نتیجه آن را ببینیم؛ اما اینجا یاد گرفتیم بخشش این است که بدهیم و منتظر نباشیم که به ما برگردانده شود، همچون قدرت مطلق. خیلی چیزها را در کنگره۶٠ یاد گرفتیم و تک‌تک آن خدمت‌هایی که ما در کنگره۶٠ انجام می‌دهیم از کوچک‌ترین تا بزرگ‌ترین خدمت، تاثیر آن به زندگی و خود من برمی‌گردد؛ پس باز هم کمک من به کنگره۶۰، نوعی کمک به خود من است.

در صحبت‌های چهارشنبه آقای مهندس که فرمودند: «چه داده‌ایم و چه چیزی دریافت کرده‌ایم»؛ واقعاً قبل کنگره۶٠ چه بودیم و الان چه هستیم! جناب مهندس با وجود خدمات ارزنده‌ای که برای کنگره۶٠ انجام دادند؛ آزمایشات، مقالات، ابداع متد DST و … باز هم فرمودند که «به کنگره۶٠ بدهکارم»؛ پس من در چه جایگاهی هستم؛ قطعاً باید تمام این‌ها راحساب کنم و آن‌ها را در نظر بگیرم. جناب مهندس فرمودند: «دانش کنگره۶٠ رهایی می‌دهد و این رهایی بسیار ارزشمند است»؛ حتی از زنده کردن یک مرده هم ارزشمند است، چرا که یک مرده هیچ آزاری ندارد؛ ولی مصرف‌کننده به‌واسطه مصرف مواد هم به خودش و هم به اطرافیانش آسیب و تخریب وارد می‌کند.

احیاء کردن یک نفس بسیارتا‌بسیار ارزشمند است و همه‌جا باید این قیاس را انجام دهیم، من برای بچه‌ها چه کاری انجام دادم؟ بچه‌ها برای من چه کاری انجام دادند؟ من برای پدر، مادر، همسر و … چه کاری انجام داده‌ام و آن‌ها در مقابل برای من چه کار انجام دادند؟ یک وقت‌ها ما یک‌سری خدمات را می‌بینیم و فقط مصرف می‌کنیم که جناب مهندس فرمودند: «مصرف‌کنندگان بی‌مصرف». پشت تمام این دستور جلسات و آموزش‌هایی که در کنگره۶٠ می‌بینیم یک تفکر بسیار عظیم است؛ پس به نظر من هدف این نیست که در دستور جلسات بنشینم و فقط از کنگره۶٠ تعریف و تمجید کنیم، همه ما می‌دانیم در چه جایگاهی هستیم، می‌دانیم چه آموزش‌هایی را دریافت می‌کنیم. «آن چیزی که عیان است، چه حاجت به بیان است»، هدف به نظر من این است که آن قدردانی اتفاق بیفتد که من قبل از کنگره۶٠ چه حال خرابی داشتم.

دو سال پیش خود را تصور می‌کنم که چه روزگار و شب‌هایی داشتم و فکر می‌کردم که این شب‌ها صبح نمی‌شوند، فکر می‌کردم که مشکلات من تمامی ندارد‌؛ اما با ورود به کنگره به این نتیجه رسیدم تمام مشکلات حل می‌شود؛ فقط کافی است آن فرمانبرداری اتفاق بیفتد؛ پس این دستور جلسه به من می‌گوید قدردان باشم، قدردان آن جایی باشم که باعث رشد و ترقی و حال خوب تو شده است، قدردان مسافرم که برای درمانش کنگره۶٠ را انتخاب کرد، قدردان راهنمایان، قدردان تک‌تک انسان‌هایی که کمک می‌کنند که من نوعی به حال خوب و خوش برسم و به نظر من این قدردان بودن‌ باعث می‌شود که من درست قدم بردارم.

تمام آموزش‌هایی که ما در کنگره می‌بینیم بر مبنای کلام‌الله است و وقتی قدردان باشم؛ سعی می‌کنم از صراط مستقیم خارج نشوم؛ چون آموزش‌ها را که می‌بینم، کاربردی می‌کنم و در زندگی به جریان می‌اندازم؛ فقط کافی است دیدم را نسبت به هر دستور جلسه‌ای و سی‌دی که در هفته ارائه می‌شود تمام توجه خود را بگذارم و ببینم چه چیزی از من می‌خواهد و باعث می‌شود گره وجودی من کم کم باز شود. خدا را بابت حضورم در کنگره شکر می‌کنم و از خداوند می‌خواهم برای تک‌تک عزیزان این اتفاق بیفتد و ان‌شاءالله همه آموزش‌هایی را که در کنگره دریافت می‌کنیم کاربردی کنیم و در زندگی به جریان بیندازیم.

 

مرزبانان کشیک: همسفر نرگس و مسافر احسان‌الله             
عکس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون چهارم)
تایپ و ویراستاری: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم)
ارسال: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی زاگرس

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .