English Version
This Site Is Available In English

از این مکان مقدس آرامش و آسایش را هدیه گرفتم

از این مکان مقدس آرامش و آسایش را هدیه گرفتم

سلام مریم هستم همسفر

کمک‌هایی که کنگره به من کرده بسیار فراوان است، وقتی با وارد شدن به کنگره عشق و محبت را که از یکایک اعضا دریافت کردم بسیار لذت‌بخش بود. اولین چیزی که من دریافت کردم کمک علمی در مورد مواد مخدر بود که آقای مهندس زحمت بسیاری برای کشف آن کشیده‌اند و من یاد گرفتم مواد مخدر چه هست؟ و چه آسیب‌هایی را بر کسی که مصرف‌کننده است می‌رساند؟ آموختم یک مسافر چه تخریب‌هایی در جسم، روان و افکار او یا بهتر است بگویم صور پنهان و آشکار او افتاده است، در اولین قدم شخص مصرف کننده یا به عبارتی مسافرم را چگونه بتوانم درک کنم.

در همان روز‌های اول یاد گرفتم نباید مسافرم را بازجویی کنم یا به قول راهنمایمان که می‌گوید: نباید نقش یک پلیس را داشته باشم. شخص مسافر برای رها شدن از اعتیاد؛ باید از چه سختی عبور کند تا یک فرد رها و آزاد باشد. در مورد خودم که قبل از ورود به کنگره فکر می‌کردم یک فرد و یک انسان کامل هستم؛ درحالی که خیلی چیز‌ها را نمی‌دانستم و از آن بی‌خبر بوده‌ام. من یاد گرفتم اگر کسی با صحبت‌هایش مرا می‌رنجاند چگونه عکس‌العمل نشان دهم و خودم را آرام کنم، یادگرفتم وقتی مسافرم ناراحت و عصبانی است و پرخاش می‌کند چگونه در برابر پرخاش‌های او سکوت کنم تا بحث بالا نگیرد از کنگره صبور بودن و صبر کردن را یاد گرفتم که هر چیز در زمان مناسب خودش اتفاق می‌افتد به این حرف به این جمله ایمان پیدا کردم. خدا را هزاران هزار بار حتی تا بی‌نهایت شکر که مهندس عزیزی هست که وقتی ما همسفرها و مسافرها اگر کوچک‌ترین مشکلی داشته باشیم با گوش کردم به سی‌دی و صحبت‌های راهنما مشکل‌مان حل می‌شود.

من از این مکان مقدس آرامش و آسایش را هدیه گرفتم، آن زمانی که حال خوبی ندارم چطور بتوانم حالم را خوب کنم؟ این مکان مقدس خوبی‌هایی که در حق من کرده است اصلا قابل وصف نیست، کنگره حتی برای این که چطور بتوانم شب‌ها خواب راحتی داشته باشم راه حلی جلوی پای من قرار داده است. من هرچه قدر بخواهم از آقای مهندس تشکر و قدردانی کنم باز هم کم است و خداوند را شاکرم که اذن ورود در این مسیر و این راه پر از خیر پر از آرامش و عشق را به من عطا کردند تا قدم بردارم؛ اما کمکی که من می‌توانم به کنگره بکنم من هرچه قدر هم کمک کنم این کمک‌ها در قبال این همه خوبی باز هم کم است.

اولین کاری که از دستم بر می‌آید این است که قدردان این صندلی باشم که روی آن می‌نشینم، قدردان ثانیه به ثانیه از ساعت که در آن مکان مقدس می‌گذرد باشم، از نظر مالی حتی اگر بتوانم کوچک‌ترین حمایتی از سبدی که بین‌مان به چرخش در می‌آید داشته باشم. به تمامی اعضا، ایجنت، راهنما، مرزبان و تمامی کسانی که خدمت می‌کنند، احترام بگذارم و قدردان زحمت‌هایشان باشم. در آخر سپاس بیکران از جناب آقای مهندس عزیز، خداوند به ایشان و خانواده محترمشان طول عمر باعزت عطا بفرماید، دست‌های پرمهرشان را می‌بوسم و شکر گذارم بخاطر وجودشان و یک تشکر هم از راهنمایم که در این مسیر پرتلاطم ما را یاری می‌کنند.

سلام زینب هستم همسفر

کنگره با تمام توان و محبتش به زندگی من آرامش داده است و هر لبخندی که بین اعضای خانواده ردوبدل می‌شود همه از خیر و برکت حضور در کنگره بودن است، آرامشی از ته دل که نه می‌ترسی و نه کوچک‌ترین اضطرابی برای از دست دادنش داری. من با دل قرص در کنار مسافرم زندگی می‌کنم و خیالم از بابت همه چیز راحت است؛ فکر این‌که قرار نیست با شک و تردید مثل ترک‌های سابق مسافرم در کنارش باشم، مرا آن‌قدر پر از انرژی می‌کند که حاضرم برای این آرامش تمام زندگی‌ام را فدای کنگره کنم. امسال در گل‌ریزان اولین قدم برای کمک مالی‌ام را شروع کردم و تمام توانم را برای یک فرد کنگره‌ای که تمام عشقش خدمت کردن است را بکار می‌گیرم، گرچه هیچ خدمتی برای جبران یک شب با خیال آسوده خوابیدن کافی نیست.

وقتی خود آقای مهندس که اولین پهلوان و بیشترین پرداختی در نشان بی نشانی هستند می‌گویند که هنوز خدمتی به کنگره نکرده‌اند! من چگونه می‌توانم ادعایی برای خدمت به کنگره داشته باشم. خداوند در سوره‌ الرحمن می‌فرمایند: «آیا پادش نیکی جزء نیکی کردن است؟» نیکی که کنگره به زندگی تک‌تک ما کرده است آنقدر وسیع است که با خدمت‌های کوچک ما قابل مقایسه نیست. از خدای عزیزمان می‌خواهم کمک کند تا در مسیر کنگره ثابت قدم باشم و با رفتار درست آینه‌ای برای انعکاس آموزش‌های کنگره باشم.

ویراستاری و ارسال: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر پروانه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی طارم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .