جلسه یازدهم از دوره سی هشتم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی رودکی با استادی مسافر اژدر، نگهبانی مسافر حسن، و دبیری مسافر بیژن با دستور جلسه« کمک من به کنگره و کمک کنگره به من» در روز دوشنبه ۲۴ دی ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
چکیده گفتار استاد؛
روزی که من وارد کنگره شدم، تازه از کمپ ترک اعتیاد مرخص شده بودم و بیش از ۱۰۲ بار برای ترک به کمپ مراجعه کرده بودم که هیچ نتیجهای نگرفته بودم. انواع روشهای سقوط آزاد، سم زدایی فوری و سایر روشها را تجربه کرده بودم که از هیچ کدام نتیجهای حاصل نشده بود. سابقه ترک در شورآباد و زندان قرچک را نیز داشتهام. بیشتر زندگیم را در قمار و پای مواد مخدر باخته بودم. زمانی که وارد کنگره شدم آموختم که نباید باج بدهم و برای پول و زمان خود ارزش قائل باشم. اما پیش از کنگره اهمیتی به زمان خود نمیدادم. آموختم که اول و آخر هر قضیهای را بسنجم و مد نظر قرار دهم. عزیزان خدمتگزار و دوستانی که شال داشتند را الگوی خود قرار دادم و یاد گرفتم از چیزهایی که برایم باقی مانده است محافظت و مراقبت کنم. کمکی که کنگره به من کرد آن بود که خودکار و دفتر و کتاب به دست من داد و منی که توان خواندن و نوشتن نداشتم را با سواد نمود. به قول همسفرم که میگوید: همین یکی دو سالی که من وارد کنگره شدم مزه و معنای زندگی را دانستم. پیش از ورودم به کنگره همیشه دنبال درگیری بودم تا به دیگران پرخاش کنم اما کمکی که کنگره به من کرد آن بود که آرامتر و متعادلتر باشم و مراقب رفتارم باشم. در بدو ورودم آقای پاکدل مرا بغل کرده و با محبت با من رفتار کرد که همین موضوع باعث شد محبت به همنوع را از کنگره بیاموزم. من و کنگره دو نهاد متقابل نیستیم همانطور که من در حال کمک به خودم هستم به صورت مساوی به کنگره نیز کمک میکنم چون من و کنگره از هم جدا نیستیم. کمکی که کنگره به من نمود آن بود که مانند یک چشمه جوشان هرچه را که دریافت میکنم روزی بازپرداخت کنم.
نگارش، ویرایش، ارسال مطلب: مسافر حسن
عکس و صدا: مسافر بابک
تهیه؛ مرزبان خبری، مسافر امید
- تعداد بازدید از این مطلب :
108