سلام دوستان رویا هستم همسفر
وقتی راجع به این دستور جلسه فکر میکردم یاد روزی افتادم که مستأصل از همهجا برای بیست و سومین بار تصمیم داشتیم پسرم را روانه کمپ کنیم؛ چون چارهای نبود و هدف من و همسرم فقط زندهماندن پسرمان بود. فرزندم با تخریبهای زیادی که داشت به نقطهای رسیده بود که میخواست برای همیشه از این درد خانمانسوز رها شود؛ ولی چون هم راه غلط بود و هم شناخت و فکرمان نسبت به اعتیاد کاملاً اشتباه بود نمیتوانستیم نتیجه درست بگیریم؛ حاصل این کارها چیزی نبود جز اینکه روزبهروز تخریبها عمیقتر میشد و تاریکیها بیشتر گوشه به گوشه زندگیمان را در بر میگرفت.
فرزندم این تاریکی و ناتوانی را در خودش و ما میدید که به من گفت: مادر جایی را به اسم کنگره۶۰ از گوگل با آدرس و شماره تماس پیدا کردهام و حضوری میروم. نتیجهاش این شد که از جلسه بعدش دوتایی با هم آمدیم. از آن روز بود که به لطف الله کمک کنگره به من و زندگیام که معجزههای ناب خداوند را لحظهبهلحظه در هر قدم نشان میداد شروع شد؛ هم برای خودم و هم برای فرزندم. من با درد به کنگره وارد شدم و از خودم هیچ چیز نداشتم. درونم پر از تاریکی، ناامیدی، بیایمانی و عجز بود؛ ولی امروز که یک سال و هشت ماه از ورودم به کنگره میگذرد، وقتی به درون و بیرون زندگیام نگاه میکنم شوروشوق، امیدواری، نور، آرامش و قدرشناسی میبینم.
در مقابل اینهمه برکاتی که از این مکان مقدس و از وجود استاد بزرگم جناب مهندس دریافت کردهام فقط میتوانم با فرمانبرداری از قوانین کنگره، آموزش گرفتن صحیح و درست عملکردن به آن در هر لحظه از زندگی، دور بودن از ضدارزشها و حمایت از قانون یازدهم کمک اندکی به کنگره۶۰ کرده باشم. خدایا بابت این عمل عظیم شکر، شکر، شکر.
سلام دوستان منصوره هستم همسفر
خدا را شکر و سپاس بهخاطر حضورم در این مکان امن و مقدس؛ چرا که توانستم در این جا به آرامش برسم. آموختم که اعتیاد چیست و مواد مخدر چگونه مسافرم را اذیت میکرد و در درون جسمش چه اتفاقی میافتاد که آن گونه به زندگی خود و اطرافیانش ضربه میزد و ناخواسته چه کارهای ضدارزشی میکرد. من به واسطه مسافرم با کنگره آشنا شدم. روزی که وارد شدم آگاهی در مورد اعتیاد نداشتم، فرزند عزیزم مصرفکننده بود و من هر کاری برای رهایی او از بند اعتیاد انجام میدادم؛ ولی هر بار ناامیدتر از قبل احساس بدبختی میکردم که خدایا چه شد، بر من چه گذشت؟! چراهای زیادی ذهن من را درگیر کرده بود.
در کنگره۶۰ فرزند مصرفکنندهام نام زیبای مسافر را گرفت، سفر کرد تا به رهایی برسد؛ چرا که شعار کنگره این است «بیاید این آتش ویرانگر را مهار کنیم.» کنگره راه درست زندگیکردن را به من آموخت. فقط مقوله اعتیاد نیست، آقای مهندس دژاکام در تمام سیدیها درس زندگی میدهند که کمک بزرگی به من نوعی در همه امور زندگیام است. یکی از مهمترین آموزشهای کنکره برای من این بود که دیگر از اعتیاد نمیترسم و این درس بزرگی برای من بود و هست.
حال من برای این حرکت عظیم و کنگره۶۰ چهکار کنم تا بتوانم ذرهای جبران کنم؟ هر خدمتی میتوانم انجام بدهم بهخصوص در مورد استحکام پایههای مالی در حد توانم کمک کنم. کنگره سالهاست که فعالیت میکند و خانوادههای بسیاری را از رنج و عذاب اعتیاد نجات داده است، دیگران کاشتند و ما برداشت کردیم حال ما باید بکاریم تا دیگران برداشت کنند؛ برای آیندگان تا کنگره ثابتقدمتر از همیشه به فعالیت خود ادامه دهد. باید من رهجوی خوبی باشم و به تمام قوانین احترام بگذارم؛ زیرا در کنگره قوانین بسیار محترم هستند و اینجا مکان امنی برای رهایی مسافرم و خودم از بند تاریکی است.
امیدوارم روزی کنگره جهانی شود و در کل دنیا رهاییهای زیادی از بند اعتیاد داشته باشیم. در آخر بسیار سپاسگزارم از زحمتکشان سایت و برای آنها سلامتی میخواهم و خیر خدمتی که انجام میدهند در زندگیشان جاری باشد.
سلام دوستان مهشید هستم همسفر
قبل از انجام هر کاری و برای شروع هر اقدامی طبق عادت به موضوع یا کار پیشآمده فکر میکنم؛ وقتی به ساختار این مجموعه نگاه میکنم از قدرت اجرایی، روند پیشرفت، رهاورد و دستاوردهای ناب آن برای بشریت، سراسر وجودم غرق ذوقوشوق میشود؛ زیرا بنیان این مکتب انسانسازی و شخصی که برای خدمت به همنوعش و درمان بیماریهای مزمن، کشنده و خانمانسوز قدم برمیدارد، کل طول عمر و زمان زندگیاش را برای خدمت در راه بهبودی و سلامتی فرد مصرفکننده مواد مخدر میگذارد، برای رسیدن به سبک زندگی باکیفیت الگو میشود و مسیر را کاملاً روشن، هموار و میسر میکند، هموطن من و یک ایرانی است و من از این موضوع بسیار خوشحال هستم و به خودم میبالم.
خداوند را بینهایت سپاسگزارم که گره کور به دستان پر مهر جناب مهندس دژاکام بزرگوار باز شد. خدمتی که در طول زندگیشان مداوم و یکسره ادامه داشته و به یاریاش بطن و بذر سرشت این امر بزرگ را کاشتند و ما برداشت میکنیم و نسلها از حاصل و ماحصلش بهرهمند هستند و خواهند بود.
وقتی قدم در مسیر کنگره گذاشتم، برای من آزردهخاطر به سبب داشتن مصرفکننده در خانواده هضمش سخت بود که وارد چنین جایی بشوم مبادا آشنایی مرا ببیند و بشناسد و میگفتم من این ماسک را از صورتم برای حفظ آبرو بر نمیدارم. با شناخت این سیستم قدرتمند و مستقل و دیدن و شنیدن دستاوردهای عظیم و خدماتشان در راه نجات جان آدمی، احیا زندگی، رشد و ترقی سبک زندگی مراجعین، خدا را شکر کردم که راهم به کنگره وصل شد و با افتخار، بدون شرم و بدون نقاب اعلام میکنم که من شاگرد این مجموعهام و در عصری زندگی میکنم که بنیانگذارش را میتوانم ببینم و شاهد این باشم که مانند کورش کبیر نامشان در دلها و بقای قدمشان جاودانه هست و خواهد بود.
خدمت و لطف ایشان به مسافر بماند؛ برای من همسفر هم دستاوردش این بود که خواب راحت را تجربه کنم، طعم شیرین زندگی را با دانشی که از جهانبینیها و چهارده وادی در قالب باز شدن حس، نور و صوت وجودی بگیرم. همهوهمه را در این روزگاری که قدمی رایگان نمیشود برداشت به رایگان به من داد؛ البته کنگره۶۰ رایگان است؛ ولی مجانی نیست و این جملهای متفکرانه است برای من همسفر که قدردان و قدرشناس تمام نعمتهایی که این بستر برایم مهیا کرده باشم. قدردانی در قالب و شکل انجام وظایف بهعنوان رهجویی ساعی و بهقولمعروف دستبهجیب. فقط مصرفکننده نباشم و به یاد داشته باشم: «شکر نعمت نعمتت افزون کند». امیدوارم به مقصد غایی و نهایی کنگره60 که واقعاً هدف همه ما شده؛ یعنی جهانیشدن راه کنگره برسیم.
سلام دوستان افسانه هستم یک همسفر
دیدن یک مصرفکننده در خانواده که دچار تخریب جسم شده آزاردهنده است. هم برای خود فرد و هم برای اطرافیان، خصوصاً که در پی آن روان و جهانبینی هم دچار تخریب و تغییر میشود. ترمیم این تخریب هم برای مسافر و هم برای اطرافیان با آمدن به کنگره حس و تجربه میشود. کنگره همانند طنابی است که از تاریکی به سمت نور هدایت میکند؛ بنابراین ما در قبال این کمک و هدایا مسئولیم و هر کس بهاندازهای که در توان دارد باید در پایداری این سیستم کوشا باشد تا قدر آنچه به دست آوردهایم را بدانیم و قدردان آن باشیم.
یک نفر در سایت و انتشارات خدمت میکند، یکی در آبدارخانه، یکی آزمون میدهد و بهعنوان راهنما به خدمت و آموزش ادامه میدهد، یکی مرزبان میشود و یکی ایجنت و ... یک نفر هم هر قدر در توانش است کمک مالی میکند. همه این افراد در جایگاهی که هستند هم خدمت میکنند و هم آموزش میبینند و تعالی پیدا میکنند. با این اقدامات ظرفیت ما هم افزایش پیدا میکند.
روزی بنیان کنگره۶۰ این محیط را مهیا کرد و رایگان در اختیار افراد گذاشت. افرادی وارد شدند و این مسیر را ادامه دادند تا امروز که ما بهره میبریم؛ پس ما هم باید اقدام کنیم تا این راه هموارتر شود و افراد دیگر هم بتوانند به درمان برسند و هدف عظیم آقای مهندس دژاکام که گسترش دستاوردهای کنگره۶۰ است اجرا شود.
سلام دوستان فرزانه هستم همسفر
الان که تقریباً یک سال است از حضورم در کنگره میگذرد باور دارم که به واسطه کنگره چقدر دچار تغییرات شدهام. قطعاً نقطه اول من با نقطه جدید بسیار متفاوت است و در این مسیر هر چه سعی و تلاش من بیشتر، تغییرات هم وسیعتر است. در یک دوره کوچینگ در مورد پیچیدگیهای ذهن انسان، مسیر آن و اینکه محوریت زندگی هر انسانی، خود اوست شرکت کرده بودم و هر لحظه پاسخ سؤالهای کلاس را با آموزشهایی که از کنگره گرفتم بودم در ذهنم مرور میکردم و تحول و تبدیل را در دیدگاه نوع بشریت میدیدم، انگار کل جهان هستی هدف خلقت انسان را بیشتر و بهتر درک میکنند و همه این تغییرات در نگرش شخصی من از کنگره۶۰ شروع شد.
کمک خانواده بزرگ کنگره۶۰ که بر همه اعضای کنگره روشن است. اما بهترین کمک ما به کنگره از نظر من در مسیر بودن و مستمر بودن است؛ چون روزی به واسطه این تلاشها، تبدیلاتی درون شخص صورت میگیرد که در روند عملکرد و تداوم کنگره مؤثر خواهد بود. امیدوارم که بتوانم آموزشها را به طور صحیح کاربردی کنم و در ادامه فرد مفیدی برای کنگره۶۰ باشم.
رابط خبری: همسفر رویا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون هشتم)
ویراستاری و ارسال: همسفر سعیده رهجوی راهنما همسفر خندان (لژیون هفتم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی لویی پاستور
- تعداد بازدید از این مطلب :
95