جلسه پنجم از دوره سیزدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی اردستان با استادی همسفر منصوره، نگهبانی همسفر معصومه و دبیری همسفر مهتاج با دستور جلسه «کمک من به کنگره و کمک کنگره به من» روز دوشنبه ۲۴ دیماه ۱۴۰۳ ساعت 15:00 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سپاسگزار خداوند هستم که این توفیق را به من داد که در کنگره 60، حضور داشته باشم و در کنار شما دوستان محبت آموزش بگیرم. از راهنمایم همسفر فاطمه، ایجنت محترم همسفر زهره و مرزبانان تشکر میکنم که اجازه خدمت به من دادند و به دبیر و نگهبان جلسه خدا قوت عرض میکنم. در مورد دستور جلسه «کمک من به کنگره و کمک کنگره به من» در مورد بخش دوم کمک کنگره به من، مبحث را با یک جمله از کتاب عشق آغاز میکنم که با دستور جلسه امروز خیلی عجین است، «الحق که این بنیان عشق است که هر آنچه هست را به ما میآموزد که چه بودهایم، چه هستیم و چه خواهیم شد.» دقیقاً من هم یک روزی با حال خراب وارد کنگره شدم و مثل همه شما تاریکیهای زیادی را تجربه کردم؛ این دستور جلسه برای من یادآور این بود که از کجا به کجا رسیدم.
بزرگترین کمک کنگره به ما، کمک علمی بود که صورتمسئله اعتیاد را به ما آموخت و ما با استفاده از علم و دانش، مفهوم اعتیاد را میآموزیم که اعتیاد چیست و مصرفکننده مواد مخدر در چه جایگاهی قرار دارد. کنگره 60 با علم خود چگونگی درمان اعتیاد را به ما آموزش میدهد، علمی که در هیچ کجای دنیا وجود ندارد و سالهای سال برای به دست آوردن آن توسط بنیان کنگره، تلاش و تحقیق صورت گرفته است و اکنون بهراحتی در این مکان این علم را به ما میآموزند. متد DST بهطورقطع پیشرفتهترین، جامعترین و کاملترین متد درمانی است که برای درمان اعتیاد وجود دارد و پیشرفتهترین کشورهای دنیا از این متد بیبهرهاند؛ اما ما در کنگره بهراحتی و بهصورت رایگان از این متد استفاده میکنیم. مقالات علمی کنگره 60، تمامی گرهها و ابهامات موضوع اعتیاد را که مجامع علمی دنیا پاسخی برای آن ندارند را برای ما روشن کرده است و بهراحتی میتوانیم؛ سنگینترین اعتیادها را درمان کنیم.
از دیگر کمکهای کنگره به ما، همان واژههای زیبایی است که به ما هدیه دادند، واژهی همسفر برای من و واژه مسافر برای مصرفکنندهای که من در کنارش زندگی میکردم و همچنین سرمایههایی که در سفر در مسیر ما قرار گرفتند. کنگره، به من راهنمایی را تقدیم کرد که با حس خوبش همچون دوست، خواهری دلسوز و یا مادری که با عشق به فرزندش راه رفتن و حرف زدن را میآموزد، من را راهنمایی کرد، راهنمایی که ابزار آموزشش پیوند عشق و محبت است و همچنین دوستانی که از شادی ما شاد میشوند و موفقیت ما را میخواهند، دوستانی که تکتک آنها در رهایی و موفقیت من نقش داشتند، در کنار هم و باهم آموزش میگیریم، ورزش میکنیم و از باهم بودن لذت میبریم. کنگره، به من درست زندگی کردن، آداب معاشرت، انسانیت را آموخت و یاد گرفتم که مشکلات زندگی، لعنت خداوند نیستند؛ بلکه رحمت و نعمت خداوند هستند و این را بدانم این مشکلات، باعث قویتر شدن من میشود.
در کنگره یاد گرفتیم، دوست داشته باشیم، عاشق باشیم، محبت و گذشت کنیم. کنگره به من نگاه کردن، نفس کشیدن و لذت بردن را آموخت و عینکی را به من داد که دنیا را سبز ببینم و از زیباییها لذت ببرم. کنگره، آن تاریکیها را از من گرفت و جای آن خوبی و روشنایی داد و ترس، ناامیدی، کینه، نفرت من را گرفت و جای آن شجاعت، امید و مهربانی داد. کنگره من را با ضد ارزشهایم آشنا کرد. شاید من پیش از کنگره یکسری ویژگیهایی داشتم که اصلاً نمیدانستم چه آسیبی به خود من میزند؛ ولی حالا متوجه شدم که اگر سیستم خمر و سیستم شبه افیونی بدن من خراب شود؛ باعث آسیب به خود من میشود. کنگره، راه مستقیم را به من نشان داد. در سیدی کمک من به کنگره آقای مهندس میفرمایند: کنگره باعث شد نفس من ارتقاء پیدا کند، نفس من از نفس اماره ارتقاء پیدا کند و وارد نفس لوامه شود و اینجا است که میتوانیم خیلی چیزها را تشخیص دهیم. کنگره ۶۰، ویرانگری که در زندگی من بود را مهار کرد، چراغ زندگی من را روشن کرد و بزرگترین معجزه زندگی من، درمان مسافرم بود.
کمک من به کنگره، بزرگترین کاری که من میتوانم برای کنگره انجام بدهم، این است که پیرو حرمتها، اصول و قوانین کنگره باشم و طبق آن اصول حرکت کنم. حرمتها را حفظ کنم و در صراط مستقیم حرکت کنم و کاری انجام ندهم که به کنگره ضربهای وارد شود و اینکه این فضا، جایگاه و این حال خوبی که نصیب من شده است، نصیب بقیه افرادی که پشت این در منتظرند، بشود. این بهترین کمک است به مسئولین کنگره ۶۰ و از بنیان گرفته تا دیدهبان، ایجنت، اسیستانت، مرزبانها، راهنماها و همهکسانی که به نحوی در کنگره خدمت میکنند، احترام بگذارم، حرف آنها را گوش کنم و فرمانبردار باشم و سعی کنم، چه در کنگره و چه بیرون از کنگره در شأن کنگره رفتار کنم. از دیگر کمکها این است که از سبد حمایت کنم و اگر تعهدی برای لژیون سردار دارم، آن را پرداخت کنم و از این قضیه نترسم. آقای مهندس خیلی زیبا سخن گفتند: من بهعنوان بنیان کنگره و بهعنوان کسی که کنگره را به وجود آوردم، بازهم خود را مدیون کنگره و کنگره را طلبکار میدانم و وقتی استاد ما این صحبت را میکنند؛ پس من در جایگاه رهجو، بسیار زیاد به کنگره بدهکار هستم.
مرزبانان کشیک: همسفر آسیه و مسافر محمدرضا
تایپ: همسفر آزاده لژیون راهنما همسفر مهرو (لژیون سوم)
عکس: همسفر مهدیه لژیون راهنما همسفر مهرو (لژیون سوم)
ارسال: همسفر مهتاج نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اردستان
- تعداد بازدید از این مطلب :
163