چهاردهمین جلسه از دوره هشتم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی کریمان با استادی همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر محیا، نگهبانی همسفر معصومه و دبیری همسفر عارفه با دستور جلسه «کمک من به کنگره و کمک کنگره به من» روز دوشنبه ۲۴ دیماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:٠٠ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
خداوند را بسیار شاکر و سپاسگزارم که اذن ورود من به کنگره را دادند تا من وارد کنگره شوم و از شما عزیزان آموزش بگیرم. من هم به رسم کنگره از آقای مهندس و خانواده محترمشان و از مسافر عزیزم؛ همچنین راهنمای مسافرم آقای اعتباری و راهنمای خودم همسفر محیا عزیز تشکر میکنم و حال خوب امروزم را مدیون ایشان هستم اگر بخواهم در مورد دستور جلسه، کل مبحث کمک کنگره به من و کمک من به کنگره را در نظر بگیرم و صحبت کنم، میتوانم یک مثلثی را رسم کنم که یک ضلع آن کمک کنگره به من است و ضلع دیگر آن کمک کنگره به من میباشد و قاعده این مثلث موضوع مربوطه است که من چه نوع کمکی به کنگره میکنم و این قضیه در تمام سیستم هستی برقرار است و هیچ چیزی وجود ندارد که پاسخگو نباشد و مسئولیت همیشه دو طرفه است و این رابطه بین تمام موجودات هستی برقرار است.
اینها مثل یک معادله هستند یعنی یک دریافت؛ همچنین یک پرداخت هم داریم. ما از کنگره چه چیز دریافت و چه چیز پرداخت میکنیم اگر به قبل از کنگره نگاه کنم من در تاریکی بودم و آگاهی کاملی نداشتم حتی زندگی کردن خودم با مسافرم که برخورد درستی نمیکردم؛ ولی وقتی وارد کنگره شدم کنگره با علم و دانش خودش خیلی آگاهیهای زیادی به من داد که من بتوانم زندگی کردن و درست زیستن را یاد بگیرم و در زندگیام آنها را عملی کنم. من وقتی بیرون از کنگره بخواهم یک وقت مشاوره بگیرم چقدر باید هزینه پرداخت نمایم؛ ولی من در اینجا رایگان این آموزشها را بدون هیچ منتی دریافت میکنم. من باید شکرگزار راهنما خود باشم گاهی اوقات راهنما سخت گیری میکند باید قدرش را بدانم؛ چون من همسفر را دوست دارد.
من خود در سفر اول، خواب بودم؛ اما راهنمایم بسیار مهربان بود، همیشه لبخند میزد و من سیدیهایم را مینوشتم؛ اگر راهنما برایتان سخت میگیرد واقعاً قدرش را بدانید من تازه از خواب بیدار شدم و در این سفر دوم است که الان متوجه میشوم کنگره یعنی چی، کنگره دیدگاه من را نسبت به اطراف، نسبت به مسافرم حتی به افراد معتاد جامعه عوض کرد. من میدانم معتادان جامعه اکنون در چه جایگاهی قرار دارند و با آموزشهایی که کنگره به من داد، مواد مخدر را شناختم؛ همچنین الان بهتر میتوانم با یک معتاد در جامعه برخورد کنم. کنگره با علم خودش چگونه زندگی کردن را به من آموخت اگر از یک زاویه دیگر نگاه کنم همین ساختمان، همین زمین، صندلیها این سیستم صوتی و هرچه که در اینجا است اینها از کجا آمدهاند؟
اینها همه از کمکهای مسافرانی هستند که این هفته را خوب درک کردهاند و فهمیدند و نیز با کمکهای بینظیرشان به کنگره باعث شدند که این امکانات برای من همسفر فراهم شود تا من همسفر در این مکان بتوانم آموزش بگیرم و تمام اعضاء کنگره دوستان من شدند چنین دوستانی را من کجا میتوانستم پیدا کنم که اینقدر عاشق یکدیگر باشیم. بعضی اوقات که یک جلسه به کنگره نمیآیم دلم برای دوستان تنگ میشود اگر من یک جایی مراسمی باشد، بروم نگاهشان جوری است که اصلاً نمیتوانم با آنها رابطه برقرار کنم؛ ولی وقتی در کنگره از در وارد میشوم همه لبخند دارند، یکدیگر را بغل میکنند و حس آرامش به من دست میدهد. کنگره من را از ضدارزشها دور کرد و یک شخصیت اجتماعی و زیبایی را به من و مسافرم داد و چهره مسافر من که خیلی تابلو شده بود برگرداند.
یادم است که من و مسافرم به مشهد میرفتیم، وقتی وارد بازار میشدیم هنوز که حرف نزده بودیم همه با لهجه قشنگ کرمانی میگفتند بفرمائید دخترم من میگفتم اینها ما را از کجا شناختند ما که صحبتی نکردیم حالا که عکس مسافرم را با الان که آمده کنگره کنار هم میگذارم، دخترم میگوید از چهره بابا ما را میشناختند. کنگره توقع، ترس، منیت، غرور و تکبر من را از من گرفت و به من امید، اعتماد به نفس، عشق و امنیت داد و در مقابل این همه خدمت یک راهنما عاشق به من داد که بزرگترین سرمایه عمرش که وقت او است در اختیار من قرار میدهد که من از آموزشهای راهنما عزیزتر از جانم بتوانم راه خود را پیدا کنم و راهنما چراغ راه من شده و اولین خدمتی که من میتوانم به کنگره کنم این است که قدردان و سپاسگزار باشم قدردان کمکهایی باشم که از طرف کنگره به من شده و آنها را درک کنم؛ همچنین احساس کنم که در جهتی حرکت کنم که یک قدم برای کنگره بردارم و کاری نکنم که مانع پیشبرد اهداف کنگره باشم.
کنگره نهاد مردمی است و از هیچ کجا ساپورت نمیشود، منبع مالی چندانی ندارد و درآمدش از همین سبد پول و کمکهایی است که شما و مسافرانتان در سبد میریزید، کارت میکشید و هزینهاش از افرادی بوده که دستور جلسه آن روز را درک کردهاند و کسانی بوده که بند عشق بین آنها و قدرت مطلق برقرار است و عاشقانه خدمت میکنند اگر خدمت نکنند، نمیتوانند زندگی کنند. کنگره آغازی نموده است که پایانش در اختیار ما نیست بلکه تلاشی است که ادامه دارد. ماندنش جاوید و نامش برای انسانهای پاک سیرت اسطوره میباشد.
تایپ: همسفر اسما رهجوی راهنما همسفر مهدیه(لژیون اول)
ویراستاری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر محیا(لژیون سوم)
عکاس: همسفر فرناز مرزبان خبری
ارسال: همسفر مهدیه رهجوی همسفر سمیه(لژیون دوم)
- تعداد بازدید از این مطلب :
215