English Version
This Site Is Available In English

چرخ کنگره‌۶۰ هیچگاه از حرکت باز نمی‌ایستد

 چرخ کنگره‌۶۰ هیچگاه از حرکت باز نمی‌ایستد

جلسه دهم از دوره یازدهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی دنا؛ با استادی راهنما همسفر اعظم، نگهبانی همسفر ثنا و دبیری همسفر مرضیه با دستورجلسه «کمک من به کنگره و کمک کنگره به من» روز دوشنبه 24دی‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶ شروع به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
همه روز روزه بودن، همه شب نماز کردن
همه سال حج نمودن، سفر حجاز کردن
ز مدینه تا به مکه، سر پا برهنه رفتن
دو لب از برای لبیک، به وظیفه باز کردن
به مساجد و معابد، همه اعتکاف جستن
به خدای راز گفتن ز وجود بی‌نیازش، طلب نیاز کردن
به خدا که هیچ یک را، ثمر آنقدر نباشد
که به روی ناامیدی، در بسته باز کردن.

دستور جلسه این هفته، کمک کنگره به من و کمک من، به کنگره است. یادمان می‌آید که از کجا‌ها کمک خواستیم و یادمان می‌آید که چه نتیجه‌ای از آن‌ها گرفتیم. از آنجایی که خود بلد راه نبودند، ما را هرچه بیشتر به منجلاب سوق دادند. از روانپزشک و روانشناس گرفته تا طب سوزنی و سنتی، دعانویس، فالگیر و جن‌گیر کمک خواستیم. هر کسی یادش بیاید از مسافر و همسفر گرفته تا تک‌تک اعضای خانواده معتاد، که کنگره با ما چه کرد و چه کمک بزرگی به ما کرد.
ما از خودمان شروع می‌کنیم ما همسفران کجا بودیم و چه حالی داشتیم؟ حال و درد ما سنگین‌تر از مسافرها بود؛ چون مسافر درد خود را داشت یا گاهاً درد خود را هم نداشت؛ زیرا با کشیدن مواد درد خود را نیز فراموش می‌کرد؛ اما ما همسفران چه؟ ما که مواد مصرف نمی‌کردیم که تسکین بیابیم. فقط، شاهد و ناظر آب شدن وجود عزیزانمان بودیم و کاری هم نمی‌توانستیم انجام دهیم. از هر کسی که فکر می‌کردیم کمک می‌گرفتیم؛ ولی بی‌فایده بود.

با ناباوری پا به کنگره گذاشتیم، به یکباره می‌بینی گروهی خوش‌آمدت می‌گویند و بدون اینکه از تو هزینه‌ای بگیرند، مشاوری در خدمتت قرار می‌گیرد، با سعد‌صدر و مهربانی به درد دلت گوش می‌سپارند، راهکار می‌دهند، کتاب و سی‌دی در اختیارت می‌گذارند و تو را تشویق می‌کنند که بیا، حتماً بیا نه برای مسافرت؛ بلکه برای خوب شدن حال خودت بیا. نگران نباش که او می‌آید یا نه، تو بیا تو که حالت از او بدتر است، به کلاس‌های آموزشی کنگره بیا، و راهنما انتخاب کن، به کلاس انسان‌شناسی، تفکر، احیا، القای خوبی‌ها، آرامش به کلاس صبر بیا تا بدانی کیستی؟ و در کجایی و چرا اینجایی؟ و چه کار باید انجام دهی تا از این حال پریشانی که اکنون داری به جای بهتری نقل مکان کنی؛ از اضطراب به آرامش برسی.
راستی در یک جلسه مشاور چقدر هزینه می‌گیرند؟ یک جلسه مدیتیشن، ورزش و برای کلاس دانایی چقدر باید هزینه کرد؟ کلاس توانایی و کنترل خشم چطور، چقدر باید هزینه کنی؟ کلاً برای بیداری وجود چقدر باید هزینه کرد؟

حالا کمک کنگره به من، کمک این دنیا و این چندین سال عمر من، تنها نیست؛ کمک کنگره به من، کمک به عصرهای آینده و ابدیت است، کمک به تمام بشریت، به تعادل رسیدن ما انسان‌ها و به عدالت رفتار کردن ما است .حال شما بگویید در قبال کمک کنگره چگونه باید خدمت کرد؟ و چه خدمتی کرد؟ کل مبحث کمک کنگره به من و کمک من به کنگره؛ مانند خیلی از مباحث از یک مثلث تشکیل شده است؛ که یک ضلع آن کمک کنگره به من، ضلع دیگر کمک من به کنگره و قاعد این مثلث، موضوع کمک است است. همان‌طوری که می‌دانیم در همه ساختارها دو طرف در برابر هم مسئول هستند. استاد سردار در مبحث نیروهای از‌دست‌رفته می‌فرمایند: نیروهای تخریبی در اثر مصرف مواد‌مخدر، دو نیرو را از شما گرفتند؛ یک نیروی عقل و دیگری نیروی بدن است.

اثر مصرف‌ مواد‌مخدر روی ساختار بدن است، عمر مصرف‌کنندگان مواد‌مخدر حداقل سی درصد کم‌تر از سایر افراد است، بی‌خوابی، بی‌غذایی و خیلی مشکلات دیگر، از تخریب‌های مصرف مواد‌مخدر روی ساختار بدن است. دومین تخریب اعتیاد؛ زائل شدن عقل است؛ مصرف مواد‌مخدر، جوانی فرد را از او می‌گیرد. اولین چیزی که کنگره به فرد می‌دهد عقل زائل شده و توانایی فیزیکی او است. فرد جوان‌تر می‌شود، کنگره کابوس‌های شبانه، بدهکاری‌های مالی، دروغ گفتن و توقع را از فرد می‌گیرد و امنیت و آرامش را به او باز‌می‌گرداند.
همه ما دارای قدرت سازندگی هستیم که بتوانیم به کسانی که راه خود را گم کرده‌اند کمک کنیم؛ ولی نباید در این راه عجله داشته باشیم. کسانی‌که می‌خواهند از تاریکی‌ها خارج شوند، افرادی به کمک آن‌ها می‌آیند و آن کسی را که در مسیر ارزش‌ها قدم می‌گذارد، دیر یا زود مورد حمایت قرار می‌‌دهند.
باید بدانیم در مسیر صراط‌مستقیم مشکلات زود حل نمی‌شود و باید زمان را در نظر گرفت.

باید بدانیم حساب کنگره و ما صفر است. اگر خدمتی انجام می‌دهیم نه برای جبران بدهی؛ بلکه فقط باید از روی عشق باشد.
بسیارند کسانی‌که در کنگره‌۶۰ به رهایی رسیده‌اند و در ادامه تا جایی که در توانشان بوده است به‌صورت داوطلبانه به کنگره‌۶۰ کمک مالی نموده‌اند و به جایگاه‌های بسیار پرافتخاری؛ چون دنور و پهلوانی رسیده‌اند و همین‌طور بسیار کسانی که بعد از رهایی‌شان به راهنمایی، مرزبانی، ایجنتی و دیده‌بانی، رسیده‌اند و با تمام وجودشان در خدمت کنگره بوده و هستند. بسیار کسانی که بند عشق بین آنان و قدرت مطلق برقرار گشته است. عاشقانه خدمت می‌کنن و بدون خدمت نمی‌توانند، زندگی کنند. کنگره‌۶۰ آغازی نموده که پایانش در اختیار ما نیست، تلاشی است ادامه‌دار، ماندنش جاوید و نامش برای انسان‌های پاک‌سیرت، اسطوره؛ البته این موضوع را باید یادآور شویم که چرخ کنگره‌۶۰ هیچ‌زمان از حرکت باز نخواهد ایستاد؛ حتی اگر ما خدمت نکنیم، مطمئن باشیم دیگران خواهند آمد و پرچم را خواهند برافراشت.

پرواز را به خاطر بسپار و بال را، گاهی به عاشقانگی آسمان ببخش، ای رود تا مسافر دریا شوی، شبی یک استکان نسیم به آتشفشان ببخش، امشب شب جواب فریاد خسته‌هاست، لبخندهایت را به لب دیگران ببخش، با قلب پاک خود نفس تازه‌ای بده، با این نفس به یک نفس خسته جان ببخش، امشب هزار چشم تو را داد می‌زند، خورشید را دوباره به پیر و جوان ببخش، پیوند چشم‌های تو آواز روشنی است، فرصت برای دیدن جان و جهان ببخش، جسمت برای خاک ندارد نشانه‌ای، در جسم‌ها به یاد نشانت، نشان ببخش.

تایپ: همسفر فهیمه و همسفر آمنه رهجو راهنما همسفر زهره (لژیون سوم)
عکاس: همسفر مرضیه رهجو راهنما همسفر لیلا (لژیون اول)
ویراستاری و ارسال: همسفر زهرا رهجو راهنما همسفر سمیه (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دنا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .