به نام قدرت مطلق الله
چهارمین جلسه از دوره یازدهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی قائمشهر با استادی همسفر مهتاب، نگهبانی همسفر رقیه و دبیری همسفر یگانه با دستور جلسه «کمک من به کنگره و کمک کنگره به من» در روز دوشنبه 24 دیماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
خیلی خوشحالم که امروز در کنار شما عزیزان هستم از اینکه این توفیق به من داده شد که به روی این صندلی بنشینم. خدا را شاکرم و از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم بهخاطر آموزش و درس زندگی که به ما میدهد و همچنین از راهنمای خودم همسفر لیلا تشکر میکنم که به من اعتماد کرد و این جایگاه را در اختیار من گذاشت تا خدمت کنم و از خدمت خودم آموزش بگیرم. از نگهبان و دبیر هم بسیار سپاسگزارم. دستور جلسه امروز در مورد کمک من به کنگره و کمک کنگره به من است.
از پیامبر اکرم صلیالله پرسیدند محبوبترین فرد نزد خداوند چه کسی است؟ ایشان فرمودند محبوبترین فرد نزد خداوند کسی است که برای دیگران مفید باشد. من داشتم به این جملهٔ مفیدبودن فکر میکردم در واقع آن چیزی را که در کنگره برای من اتفاق افتاد متوجه شدم که کنگره جز سود دادن و مفیدبودن و ایجاد تحول مثبت در من چیزی نداشته.
من وقتی به زندگی قبل از کنگره خودم فکر میکنم دنیایی پر از ترس و اضطراب حقارت؛ یعنی شبهایی نبود که من بدون فکر و خیال و حتی بدون گریه نخوابم. اگر من مهتاب در جایگاهی هستم؛ یعنی در این مقطع از زندگی خودم هستم و در مقابل دیگران پرخاشگری نمیکنم یا اگر پرخاشگری هم میبینم سکوت میکنم؛ البته هنوز هم کامل نشدم؛ ولی اینها همه بهخاطر آموزشهای کنگره و آموزشهایی که راهنمای من به من داده، است.
من قبل از این که وارد کنگره شوم، یک عادتی داشتم که دلنوشتهای را برای خدا مینوشتم؛ یعنی تقریباً سه چهار سال پیش در یک نامه نامهای به خداوند نوشته بودم که خدایا من دیگر خسته شدم، دوست دارم یک جا و یک مکانی بروم که بتوانم راحت صحبت کنم و بتوانم حرفهایم را بزنم.
دقیقاً یک سال از آمدنم به کنگره میگذرد و من این دفتر را پیدا کردم و اینکه متوجه شدم که واقعاً کنگره بود که خداوند در مسیر من قرارداد و من به دنبالش میگشتم. من قبل از کنگره دچار رنج، مشکل و سختی بودم و این راه روشن و آموزشهای آقای مهندس بود که هدایت گر ذهن و فکر خسته من بود. ما در واقع بعد از یک سفر ۱۰ یا ۱۱ماهه رهایی را میبینیم؛ ولی باید بدانیم که این رهایی ذرهذره به ثمره خواهد نشست.
رهایی من از فکرهای آزاردهنده من، رهایی من از خشم و کینه، رهایی من از تغییر مسافرم به هر شکل ممکنی که بود و رهایی من از حرفهای مردم. سی دی نوشتنها و آموزشهای کنگره باعث شد که نگاه من به زندگی، به دنیا و به مردم تغییر کند. اینها همه دریافت من از کنگره بود.
من در این دو سال چه دریافت کردم؟ حالا باید این کمکهایی را که کنگره به من کرد را جبران کنم. آقای مهندس در همه سیدیهایش میفرمایند: در سکون هیچ اتفاقی رخ نمیدهد که من هرچه را دریافت کنم؛ ولی پرداختی نداشته باشم.
این در واقع همان سکون است، وقتی که ما وارد کنگره میشویم؛ باید گوشبهفرمان کنگره باشیم. من با شرکتکردن در لژیون سردار آمدم یک خدمت کوچکی به کنگره کردم؛ ولی چون خدمتکردن به انسان قدرت و شادی میدهد و ما را در مسیر صراط المستقیم نگه میدارد. اکنون در مقابل خدمتی که ما از کنگره میگیریم؛ باید تلاش کنیم برای رسیدن به وضع مطلوبمان و بهترشدن پس باید بیاییم آموزشهای آقای مهندس را عملی کنیم و آن هم نه فقط در بعد فردی باشد؛ بلکه باید در جامعه و در خانواده هم کنگره را معرفی کنیم و اگر خدمتی را انجام میدهیم این خدمت از روی عشق باشد.
به امید نجات همه زندگیها و ساختن دنیای پر از غیر از اعتیاد و اینکه دنیایی پر از روشنایی برای خانوادههایی که دچار اعتیاد هستند.
عکاس: همسفر مهرانه رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون سوم)
مرزبان کشیک: مرزبان همسفر سکینه، مرزبان مسافر محمد
ارسال: نگهبان سایت همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر صبحگل (لژیون ششم)
همسفران نمایندگی قائمشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
209