English Version
This Site Is Available In English

کنگره همه چیز را به من داد و من را تبدیل به انسان کرد

کنگره همه چیز را به من داد و من را تبدیل به انسان کرد

جلسۀ دوازدهم از دورۀ ششم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره 60 ویژه مسافران نمایندگی پرند، با استادی مسافر یاشار ، نگهبانی مسافرکیانوش و دبیری مسافرهمت با دستورجلسه‌ "کمک من به کنگره و کمک کنگره به من" دوشنبه  22 دی  1403 ساعت 17:00آغاز به کار نمود.


خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان یاشار هستم مسافر، در ابتدا خداوند را شاکرم که توانستم این جایگاه را تجربه کنم و آموزش بگیرم از راهنمای عزیزم آقا کامبیز، نگهبان و لژیون مرزبانی تشکر می‌کنم که فرصت خدمت در این جایگاه را به من دادند، راجع به دستور جلسه اگر بخواهم بگویم کمک کنگره به من فراتر از آن کمکی است که من می‌کنم،

کنگره من را به جامعه برگرداند یاشار کسی بود که خجالت می‌کشید  حتی میان خانوادۀ خودش صحبت کند حالا اینجا نشسته‌ است و دارد آموزش می‌گیرد، من نه اعتقادی به ببخشش داشتم ونه کمک اما؛ کنگره بخشیدن را به من آموخت حتی خانواده‌ام از من قطع امید کرده بودند و نمی‌دانم چه کار خوبی انجام داده بودم که خداوند راه کنگره را جلوی پای من قرار داد و دارم تمام تلاشم را می‌کنم تا بخش کوچکی از کمک بزرگی که به من داده است را با خدمت کردن جبران کنم،

من هیچوقت فکر نمی‌کردم حتی یک روز بدون مواد زندگی کنم بتوانم روزمره‌ام را بگذرانم ولی الان خداراشکر نزدیک چهار ماه است که بدون مواد دارم به راحتی زندگی می‌کنم و کیفیت زندگی‌ام بهتر از موقعی هستش که مواد نزده بودم، خدای خودم را شکر می‌کنم که با اعتیاد وارد کنگره شدم و باعث شد در این مکان قرار بگیرم، کنگره از جهات مختلف به من کمک کرده است اینکه یاد بگیرم چطور فکر کنم یاد بگیرم چطور حرف بزنم، زمان مصرفم خیلی زود راجع به موضوعاتی که به من می‌گفتند عصبانی می‌شدم و نقطه تحملم بسیار پایین بود، اما الان اگر کسی با لحن بدی با من برخورد کند من هیچ  واکنشی از خودم نشان نمی‌دهم،

کنگره همه چیز را به من داد و من را تبدیل به انسان کرد، یعنی قبل از کنگره من از انسانیت خارج شده بودم، کسی که صبح تا شب مواد مصرف کند هیچ سودی برای جامعه‌اش نداشته باشد و فقط یک مصرف کننده باشد بودنش چه فایده‌ای دارد، اما در کنگره توانستم بار دیگر خنده‌های پدرم را از ته دل ببینم به من بگوید که پسرم از شما راضی‌ام و هر روز که پدر مادرم حال خوب من را می‌بینند همیشه آقای مهندس را دعا می‌کنند امیدوارم بتوانم تمام زحمات جناب مهندس را کمک‌های راهنمایم را با  دلی خدمت کردن  بخش کوچکی از کار عظیم کنگره را جبران کنم.

تهیه و تنظیم: همسفر فرهاد لژیون دوم
   

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .