اولین جلسه از دوره هشتاد و نهم از کارگاههای آموزش عمومی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران نمایندگی شادآباد به استادی مسافر عبدالله و نگهبانی مسافر ابراهیم و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه «کمک من به کنگره و کمک کنگره به من» در روز دوشنبه 24 دیماه ۱۴۰۳ ساعت 17 شروع به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان عبدالله هستم یک مسافر
قبل از هر چیز از خدای خودم تشکر میکنم که لیاقت این را به من داد تا در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم. روز ولادت حضرت امیرالمؤمنین را به آقای مهندس و تمام عزیزانی که در کنگره هستند تبریک عرض میکنم و امیدوارم همیشه در خوشی و حال خوب زندگی کنیم. یک تبریک ویژه خدمت عزیزانی که در آزمون راهنمایی شرکت کردند و قبول شدند دارم. امیدوارم قسمت ما هم شود. دستور جلسه کمک من به کنگره و کمک کنگره به من، من خودم یک فرد حال خراب بودم و روزی که وارد کنگره شدم حتی نمیتوانستم با خانواده خودم چند کلمه صحبت کنم. با لطف خداوند راهنمایی شدم به سمت کنگره. حالا کنگره به ما چه داد، یک گوهر نایاب رهایی داد. یک رهایی که بدون هیچ کمردرد یا پادرد، یا آبریزش بینی. رها از چه؟ رها از بند تاریکیها، رها از بند مواد مخدر. بدون اینکه من خودم متوجه شوم، رهایم را گرفتم. من خودم کمپ و جاهایی مثل آن را نرفتم ولی میدانم سقوط آزاد چه دردی دارد. سختی زیادی نمیکشیم، چون بهصورت تدریجی در کنگره درمان میشویم. باید من قدرشناس باشم. نهتنها کنگره مواد مخدر را از من گرفت بلکه یک جهانبینی در اختیار من گذاشت. یکی از بزرگترین خدمتیهایی که کنگره به من کرد اسم من معتاد بود و اسم من را گذاشت مسافر. به نظر من مسافر پیش خدا خیلی عزیز است. همه ما در دنیا اشرف مخلوقات هستیم و همه ما مسافر هستیم. جهانبینی به من حرف زدن را یاد داد. طرز لباس پوشیدن را به من یاد داد. وقتی سفر اولی وارد کنگره میشود و رها میشود همه میگویند ۲۰ سال جوان شده است و اینیک واقعیت است. من این را در خودم دیدم. ما را از سمت تاریکیها به سمت روشناییها هدایت کرد. من در کنار خانواده و اطرافیانم آرامش خوبی دارم و باید قدرشناس این آرامش باشم. باید ببینم کی بودم و کجا میرفتم و کنگره دست من را گرفت و از کدام پرتگاه من را نجات داد. کار دیگری که کنگره برای من کرد همین سیدیهایی است که در اختیار من گذاشته است. خود من خیلی وقتها دوست نداشتم سی دی بنویسم و گفتم معنی این کار چیست؟ الآن میگویم که سی دی نوشتن خیلی خوب است و روی جهانبینی ما تأثیر میگذارد. در سی دی مثلث تاریکی گفته میشود که زمانی که شما فکر یا اندیشهای به سمت منفی میکنید. برای مثال وقتی در ذهن خودم در مورد کسی فکر منفی انجام میدهم و میگویم فلانی آدم خوبی نیست. وقتی این افکار منفی را به ذهنمان میآوریم باعث میشود که افکار مثبتی که قرار بوده به ما کمکی انجام دهند، آنها پاک شوند. پس نتیجه میگیرم که سیدیها خیلی به جهانبینی من کمک میکند. هرچقدر ما در کنگره خدمت میکنیم و کار انجام میدهیم بازتاب آن برگشت دارد به سمت خودمان و حالمان بهتر میشود و یک گوهر گرانبهاتری را به دست میآوریم. کمک کردن به کنگره من را یاد پیرمردی میاندازد که در یک باغ درختان انگورش را آب میداد، پسرش آمد گفت بابا کلی از این درختان برای ماست. پدرش گفت پسرم از ما نیست نوبت ماست. در کنگره اگر من خدمتگزار یا راهنما باشم اگر بهخوبی خدمتم را انجام دهم، یک نوبتی است و این تمام میشود. خوش به سعادت کسی که خوب خدمت کرده باشد و قدر کنگره را بداند. از اینکه به صحبتهای من گوش کردید از همه شما متشکرم.
تایپ و ارسال: واحد سایت نمایندگی شادآباد
لژیون خدمتگزار: لژیون دوازدهم
مرزبان کشیک: مسافر توحید
- تعداد بازدید از این مطلب :
225