هر کاری کنم بازهم به کنگره بدهکارم

جلسه چهارم از دوره سوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی آبیک به استادی راهنمای تازه‌واردین همسفر نرگس، نگهبانی همسفر طاهره و دبیری همسفر محبوبه با دستور جلسه «کمک کنگره به من و کمک من به کنگره» روز دوشنبه 24 دی ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۳۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

در ابتدا از خانم طاهره نگهبان جلسه و دبیرشان تشکر می‌کنم که امروز این فرصت را به دادند تا در این جایگاه خدمت کنم و از خانم فرنگیس ایجنت شعبه خیلی تشکر می‌کنم که خیلی زحمت کشیدند تا شعبه آبیک به اینجا برسد و از راهنماهای خوب خودم خانم پروانه و خانم مهناز خیلی تشکر می‌کنم که هر جایگاهی که تجربه می‌کنم از زحمات این عزیزان هست.

 ابروباد و مه و خورشید و فلک در کارند
تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری

 اگر ما بیاییم به زندگی‌هایمان نگاه کنیم می‌بینیم که در کائنات هیچ فردی نمی‌تواند بدون کمک زندگی خودش را اداره کند، من به همسرم نیاز دارم و همسرم به من؛ بدون همدیگر نمی‌توانیم زندگی کنیم، فرزندم به من نیاز دارد و من به فرزندم، هیچ‌چیزی در کائنات بدون نیاز به یکدیگر نمی‌توانند زندگی خود را اداره کنند حتی حیوانات.

 روزی که وارد کنگره شدم در قسمت مشاوره زمانی که واژه‌ها برای من توضیح داده می‌شد پر از سؤال بودم و از مشاورم سؤال کردم که کنگره ۶۰ چطور جایی است؟ اولین صحبتی که برای من داشتند علم و دانش کنگره ۶۰ بود، من آمدم به کنگره ۶۰ و با صورت‌مسئله اعتیاد آشنا شدم و مهندس حسین دژاکام صورت‌مسئله اعتیاد را برای من حل کردند و به من یاد دادند که مصرف‌کننده چه کسی است و در چه جایگاهی قرار دارد.

 من در کنگره یاد گرفتم که اعتیاد درمان قطعی دارد و هیچ کجای دنیا درمان قطعی اعتیاد را قبول ندارند و این فقط و فقط توسط مهندس حسین دژاکام صورت‌مسئله‌اش حل‌شده است و تمام مصرف‌کنندگان که در کنگره ۶۰ به درمان شدند به درمان قطعی رسیدند.

 کنگره ۶۰ اعتمادبه‌نفس را به من داد، روزی که وارد کنگره ۶۰ شدم اصلاً قادر به صحبت‌کردن نبودم و می‌ترسیدم وارد جمع شوم؛ اما اکنون یاد گرفتم چگونه اعتمادبه‌نفس داشته باشم، زمانی که وارد کنگره ۶۰ شدم به من راهنما دادند، راهنمایی که با عشق و علاقه به من آموزش‌هایی را داد که در هیچ جای جهان نمی‌توانند این آموزش‌هایی که در صراط مستقیم و چگونه زندگی‌کردن است را آموزش بدهند.

 سراسر در تاریکی و ناامیدی بودم کنگره به من یاد داد که از آن ناامیدی و تاریکی بیرون بیایم. کنگره ۶۰ به من امکانات و امنیت داده است، زمانی که در صندلی می‌نشینم، صندلی‌ای که پر از آموزش و آرامش است، در اینجا یاد می‌گیرم چطور زندگی کنم و با آرامش به بیرون می‌روم.

 حالا من چه‌کار می‌توانم برای کنگره ۶۰ انجام بدهم؟ اینکه وارد لژیون می‌شوم به حرف راهنما گوش دهم و سرم را با سر راهنمایم عوض کنم و هرچه راهنمایم می‌گوید فرمان‌برداری کنم، حمایت‌های مالی داشته باشم و بدانم این قند و چایی که در کنگره مصرف می‌کنم برای من هزینه داشته و باید آن را با حمایت‌های مالی جبران کنم و بتوانم در حد توانم تلاش کنم و شعبه را حمایت کنم ازلحاظ مالی و معنوی.

 من نرگس هرچقدر هم حامی شوم بازهم به کنگره بدهکارم، حتی اگر لژیون سردار شرکت کنم، دنور و یا پهلوان شوم بازهم به کنگره ۶۰ بدهکارم، حتی اگر تک‌تک جایگاه‌های خدمتی را تجربه کنم درنهایت حس و حال خودم خوب می‌شود و بازهم به کنگره بدهکار هستم؛ زیرا هیچ کاری برای کنگره انجام نداده‌ام در ازای کاری که کنگره برای من انجام داده است؛ زیرا کنگره زندگی مسافرم و آرامش را به من برگردانده است.

 قطعاً تا زمانی که نفس دارم از پا نمی‌ایستم و تک‌تک جایگاه‌های خدمتی را تجربه خواهم کرد. به جایگاه راهنمایی رسیدم و خدا را هزاران مرتبه شکر می‌کنم؛ زیرا تازه می‌خواهم پرداخت زکات رهایی‌ام را بدهم و بازهم به کنگره بدهکارم.

 امیدوارم همه ما بتوانیم حمایت‌های مالی خیلی خوبی در شعبه داشته باشیم و به‌اندازه وسع خودم حامی شوم و سهمی داشته باشیم به‌ازای اضافه‌کردن یک صندلی و یا یک آجری که قرار است برای ساخت زمین بکار برود. دیگران کاشتند و ما خوردیم و به حال خوش رسیدم، من هم بکارم تا در آینده شاهد باشم که دیگران برداشت کنند و به حال خوب برسند.
 

مرزبانان کشیک: همسفر آمنه و مسافر علیرضا
تایپ و ویراستاری: همسفر الناز رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون اول)
عکس: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون اول)
ارسال: همسفر آمنه مرزبان خبری
همسفران نمایندگی آبیک