English Version
This Site Is Available In English

کمک من به کنگره وکمک کنگره به من

کمک من به کنگره وکمک کنگره به من

سلام دوستان معین هستم یک مسافر؛

مدت تخریب ۱۷ سال، آنتی ایکس مصرفی متادون و هروئین، در حال درمان به روش "DST با داروی "OT ، مدت سفر هفت ماه، به راهنمایی آقا حبیب.

خداوند را شاکرم که در آن مسیری که باید، قرار گرفتم و از دل تاریکی ها، روزنه نور من را به سمت صراط مستقیم هدایت می‌کند.

ممنون و سپاسگزار جناب مهندس دژاکام هستم که ماندند ، ساختند و خواهند ساخت . تشکر می‌کنم از ایشان برای این بستر و فضایی که برای ما ایجاد کردند جهت رسیدن به رهایی و احیای انسانی .

در مورد دستور جلسه؛
وقتی که دستور جلسه کمک من به کنگره و کمک کنگره به من را دیدم من را به فکر فرو برد که واقعاً کنگره چه کمکی به من کرده است ؟ من سال‌ها تخریب داشتم و خیلی از راه‌ها و روش‌ها را امتحان کرده بودم و به نتیجه‌ای نمی‌رسیدم و همیشه به در بسته می‌خوردم، شرایط درست که نمی‌شد هیچ از قبل هم بدتر می‌شد.
هیچ موقع فراموش نمی‌کنم در چند ماه اخیر قبل از ورود به کنگره کاملاً ناامید بودم و انگار پذیرفته بودم که راهی وجود ندارد و اعتیاد تا لحظه مرگ همراه من است به اعضای خانواده می‌گفتم که وقتی من مردم توی قبر من از همان مواد مصرفی من بگذارند که روح من بعد از جدا شدن از جسم خمار نشود.
خیلی شرایط برای من سخت شده بود و ادامه زندگی اصلاً معنی نداشت. با وجود اینکه به خداوند دیگر هیچ اعتقادی نداشتم ولی باز هم رو به آسمان می‌کردم و می‌خواستم راهی جلوی پای من قرار دهد.
جالب است که خداوند راه را به من نشان داد و من در اوایل راه هنوز به او اعتقادی نداشتم.

اولین کمکی که کنگره به من کرد، اعتقاد من به قدرت مطلق بود که من آن را کاملاً انکار می‌کردم و هیچکس هم نمی‌توانست من را قانع کند که اشتباه می‌کنم، ولی کنگره کاری کرد که با تمام وجود خداوند را احساس کنم.
کنگره به من کمک کرد تا بدانم کجا بودم، کجا هستم و به کجا خواهم رفت. کنگره به من عزت و احترام داد. کنگره به من کمک کرد تا من به خانواده و خانواده به من برگردد. کنگره به من آموزش‌هایی داد که در هیچ کلاسی و در هیچ دانشگاهی داده نمی‌شد. کنگره به من ارزش و نظم داد.
کنگره به من کمک کرد تا به صلح، آرامش و آسایش برسم . کنگره به من کمک کرد تا ... ، اگر بخواهم کمک‌هایی که کنگره به من کرده را بنویسم در یک کتاب هم نمی‌گنجد.

حالا از خودم می‌پرسم من چه کمکی به کنگره کرده‌ام؟ واصلاً چه کمکی خواهم کرد؟ خیلی فکر کردم، شاید در ابتدا جواب خودم را اینطور دادم که: من هم کمک مالی به کنگره می‌کنم ولی کمی بعد با خودم گفتم که در کجای دنیا و چقدر پول باید می‌دادم تا به درمان اعتیاد برسم. درمان اعتیاد به معنای واقعی کلمه. یعنی درمان قطعی البته با خواست خودم. چون که اگر من شکستگی استخوان پا داشته باشم ولی نخواهم که آن را درمان کنم ‌و شکستگی خودش هم که جوش بخورد ، تا آخر عمر درد خواهم کشید. بگذریم ، کجای دنیا و چقدر پول باید میدادم تا به درمان برسم؟ میلیاردها تومان؟! حالا اصلاً اگر میلیاردها تومان می‌دادم، آیا درمان می‌شدم؟ واقعاً نه.
کنگره قطاری عظیم و با سرعت در حال حرکت است، شاید کمک مالی من تاثیر خیلی کوچکی داشته باشد ولی اگر کمک مالی من هم نباشد، قطار کنگره با قدرت به مسیر خود ادامه می‌دهد. تازه اگر هم خدمت مالی انجام دهم بخش بسیار کوچکی را جبران کرده‌ام و این جبران است نه کمک.

بعد دوباره کمی فکر کردم، در ذهن خود رسیدم به تصویر خدمت کردن در کنگره، مثل: خدمت در واحد "OT، مرزبانی، نگهبانی، راهنمایی و...، ولی باز هم دچار تردید شدم، با خودم گفتم که این خدمات هم که کمک کنگره به من می‌باشد و کمک من به کنگره نیست. چون باز هم من در آن جایگاه‌های خدمتی، آموزش می‌بینم برای رشد خودم. در کل هرچه فکر کردم که در چه چیزی یا در کجا می‌توانم، من هم کمکی به کنگره بکنم، دیدم در همه موارد این کنگره است که من را ارتقا می‌دهد و تمام کمک‌ها از کنگره هست. شاید تنها در یک مورد، آن هم، همین مسیری که از من خواسته را درست بروم و آفتی در سیستم کنگره نباشم و همین هم باز کمک کنگره به ... .

تا همیشه ممنون و سپاسگزار بنیان‌گذار کنگره ۶٠ هستم.

ارسال مقاله؛ لژیون یازدهم (مسافر معین)
تنظیم و ویراستاری؛ مسافرمهدی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .