به نام قدرت مطلق الله
مسئلهای که دراینخصوص مطرح میشود، حس است. ساختمان جسم که شامل پنج حس درون انسان که گوش، زبان، چشم، بینی و حس لامسه است و آن تصویری را که در خواب، بدون چشم میبینیم به آن، حس برون گفته میشود. برای مثال به شما میگویم نوشابه قوطی، همه شما میبینید؛ ولی با این چشم بدن نه. همانطور که همه انسانها حواس درون و برون دارند در اعتیاد هم میگوییم صور آشکار و صور پنهان. آن حسهایی که در خواب کار میکنند میگوییم حسهای پنهان و آن پنج حسی که برای ما قابل رویت هستند را میگوییم حسهای آشکار.
انسان هم افکار و اندیشه پنهان و هم افکار و اندیشه آشکار دارد و این مسئله در خصوص عشق، محبت و دوستداشتن نیز صادق است و این عمل در حیوانات هم وجود دارد. پس بایستی بدانیم شخصیتها هم به دو قسمت تقسیم میشوند صورآشکار و صور پنهان. در انسانها ممکن است آن چیزی که در ظاهر آنها نمایان است، در باطن آنها چیز دیگری باشد. یکی از مهمترین مسائل که پنهان است مکر یا همان حیله است. مکر یعنی نیرنگ، تزویر، فریب و نیز چارهاندیشی برای ضرر زدن به یک چیز را مکر گویند. تشخیصدادن نیرنگ در زندگی ما انسانها امری بسیار مهم و ضروری است که بتوانیم مسیر درست را از بیراهه تشخیص دهیم.
انسانها باید در همه مسائل مراقب باشند که همیشه حیله و تزویر با یک صورت زیبا و لباس تقوا خودش را برای ما نمایان میسازد و دیده میشود. بعضی افراد برای بهدستآوردن منافع خودشان، از دروغ و نیرنگ استفاده میکنند. (صد هزاران مکر در حیوان چو هست، چون بود مکر بشر کو مهتر است) این مکر در حیوان هم وجود دارد و دیده میشود یک حیوان برای اینکه بتواند شکار کند، چه کارهایی را انجام میدهد؛ ولی در انسان به چه اندازه است. بسیاری از مشکلاتی که برای انسان پیش میآید در خصوص همین مکر بوده و همیشه خطر در کمین انسانها است. در بعضی از مسائل طمع انسان باعث میگردد که خودش، دچار مکر دیگران قرار گیرد.
غیبتکردن هم به معنی مکر است. در بعضی مواقع رهجو میآید پشت سر راهنمای خود غیبت میکند، یعنی میخواهد به او ضربه بزند؛ یعنی همان مکر و چارهاندیشی برای ضربهزدن به شخصی. نکته مهم دیگر در خصوص این موضوع خشم است. ظرفیت همه انسانها با یکدیگر متفاوت است. برای مثال IQ یک انسان معمولی ۱۰۰ است و در یک انسان نابغه به ۱۴۰ هم میرسد. زمانی که انسان خشمگین میشود، IQ فرد تقسیم بر سه میشود؛ یعنی انسان سه برابر ضعیفتر میشود و در بسیاری از کارها که دچار مشکل میشود، بر مبنای خشم است. زمانی میتوانیم خشم خودمان را کنترل نماییم که آگاهی خودمان را بالا برده و صبر داشته باشیم و زود دیگران را مورد قضاوت قرار ندهیم.
همانطور که گفته شد حس، هم در خصوص ساختمان جسم و هم پنج حس صور آشکار است و حسهای درون بدن بینایی، چشایی، حس لامسه و.... است و آن حسهایی که در خواب تصور ما هستند حسهای برون هستند. روح را میتوان به معنای همان نفس یا جان در نظر گرفت و انسان دو پیکره برایش کاملاً واضح و قابلدرک است، یک جسم انسان و دیگری کالبدی که در خواب میبیند و کدام حقیقیتر هستند. زمانی که انسان بیدار است جسم حقیقی میباشد و زمانی که در خواب است آن حقیقی بوده، یعنی انسان در هر کجا باشد، آن جا حقیقی است. در جهان خواب هر چیزی رخ میدهد حتی کابوس دیدن هم کاملاً حقیقی است. شاید برای ما قابلدرک یا لمس نباشد؛ ولی میتوان آن را حس نمايیم.
انسان بسیاری از چیزها را میتواند حس کند؛ ولی برایش قابللمس نمیباشد. برای مثال؛ شخصی را که از دنیا میرود، میتوانیم آن را حس نماییم، ولی برای ما قابللمس نیستند. انسان چیزهایی را که در خواب میبیند با این چشم نیست، زیرا این عمل با یک چیز دیگر انجام میگردد، با چشم دیگر و جسم دیگر و در عالم دیگر، بهوسیله اینها تصاویر ضبط میگردد. باز برای ما قابلدرک نمیباشد که این تصاویر با کدام یک از اینها ضبط شده است. انسانها خوابدیدن را یک امر عادی میدانند و درکی از این عمل ندارند. موضوع اینجا است که ما میگوییم چه کسی از آن دنیا آمده که میگوید ما بعد از مرگ زندهایم، زیرا همه ما هر شب به آن دنیا میرویم و باز برمیگردیم به این دنیا.
اینکه میگویند بعد از مرگ، از انسان چیزی باقی نمیماند اینطور نمیباشد، زیرا این تصاویری که ما در خواب میبینیم، گذشته ما را برایمان نمایان میسازد. این مسائل آنقدر ساده است که برایمان قابلباور نیست و بایستی قبول نماییم و نیازی به دلیل آوردن برای آن وجود ندارد. همانطور که در قرآن کریم هم گفته میشود خوابیدن یک مرگ موقت است و انسان با مرگ، ارتباط خودش را با جسم کاملاً از دست میدهد. پس بایستی بپذیریم جهان دیگری وجود دارد و ما همیشه در حال رفتوآمد در آن جهان هستیم. بسیاری از افراد هستند که با چشمان خودشان فکر میکنند. فقط آنچه را که خودشان میبینند را قبول دارند.
زندگی پس از مرگ انسانها ادامه همین زندگی میباشد و هر چیزی را که در این جهان آموختهایم، ادامه آن را در آنجا به کار میگیریم. اگر ظلم کنیم، قطعاً به ما ظلم خواهد شد. بارها گفتهام اگر کابوس میبینیم پیشپردهای از جهنم است، یعنی در جهنم زندگی میکنیم و باید از آنجا خارج شویم. هیچچیزی در دنیا وجود ندارد، مگر این که از ابتدا در اندیشه و تفکر ما باشد تا به وجود بیاید. همانند یک لیوان زیرا قبل از بهوجودآمدن یک اندیشه بوده است. همانطور که میدانیم اندیشه و تفکر، آغاز خلق انسان است. ما میتوانیم اینگونه نتیجهگیری نماییم که زندگی و آینده خودمان را با اندیشه خودمان به وجود میآوریم، اگر امروز هر کجا هستیم این از همان اندیشه ما به وجود آمده است.
اگر متد DST و روشهای درمان خلق یا به وجود آمده است، این از اندیشه من و کنگره ۶۰ به وجود آمده است. اگر شما امروز در کنگره ۶۰ هستید این از اندیشه شما بوده است. پس اگر اندیشه و تفکر ما درست باشد، تولید درستی خواهیم داشت. اندیشه مانند کاشتن است؛ زیرا بذری که ما میکاریم بایستی بدانیم چه چیزی را کاشتهایم و درنهایت چه چیزی را برداشت مینماییم. اگر خشم بکاریم خشم درو خواهیم نمود، اگر کینه بکاریم کینه را برداشت مینمایم. این مبحثی بود در مورد صور آشکار انسان، صور پنهان انسان، کالبد آشکار انسان، کالبد پنهان انسان و... . انسان بایستی در خصوص مسئله مکر و حیله هوشیار باشد و هر کاری را میخواهد انجام دهد با آگاهی کامل باشد. مسئله خشم هم از اهمیت بالایی برخوردار است، اگر ما خشمگین شویم دچار مشکل خواهیم شد و ضرر را ما خواهیم کرد و اگر به هر دلیلی عزیزان ما خشمگین شدند ما بایستی آن را جدی نگیریم.
به قلم: مسافر اسماعیل لژیون هشتم
ویرایش: مسافر مهدی لژیون پنجم
ارسال مطلب: دستیار مرزبان خبری، مسافر رضا لژیون سوم
گروه خدمتگزاران سایت نمایندگی گیلان
- تعداد بازدید از این مطلب :
188