کنگره؛ احیاء زندگی

تعدادی از همسفران لژیون پنجم با راهنمایی همسفر مریم در مورد دستور جلسه هفتگی «کمک من به کنگره و کمک گنگره به من» بیان کردند:
سلام دوستان زهرا هستم یک همسفر. 
کنگره به من راه و روش درست درمان اعتیاد را یاد داد،‌راه درست زندگی کردن را به من آموخت؛‌از نظر فیزیکی،‌شکل و چهره به هم ریخته من را بازسازی کرد،‌شخصیت خرد شده من را دوباره ساخت؛ آرامش،‌خنده،‌اعتماد به نفس، شادی و سلامتی را به من و خانواده آسیب دیده‌ام برگرداند.
حال نوبت من است؛‌چون هر چیزی بهایی دارد،‌اکنون من باید بهای حال خوشم را به کنگره پس بدهم؛‌چگونه؟‌ با ماندن در کنگره و خدمت کردن به افرادی که مثل من آسیب دیده هستند.‌بمانم و از نظر مادی و معنوی هر کمکی که از دستم برمی‌آید انجام دهم؛‌بمانم و کنگره‌۶۰ را به افرادی که از این سیستم اطلاعاتی ندارند معرفی کنم.

سلام دوستان فائزه هستم همسفر مجتبی

خداوند را هزاران بار شکر می‌کنم برای این راه قشنگ و سرسبزی که پیش پای من گذاشت. با این که مدت کمی است به کنگره آمده‌ام؛ اما خیلی تغییر کرده‌ام و چقدر آموزش‌های کنگره خوب و زیبا است.
اگر کسی قبلاً به من می‌گفت: چه چیزی برایت مهم است؟ می‌گفتم: فرزندان و زندگی‌ام؛ اما الان یاد گرفتم خودم مهمتر هستم؛ چقدر محبت و دوست داشتن به خودم بدهکار هستم.
امیدوارم بمانم، یاد بگیرم و روزی با آموزش‌های راهنمایم همسفر مریم و کنگره‌۶۰، درس های مهم زندگی که در اینجا یاد گرفتم به دوستان دیگری انتقال بدهم.

سلام دوستان مرضیه هستم یک همسفر. 

کمک من به کنگره و کمک کنگره به من
بزرگترین هدیه کنگره؛‌ احیاء زندگی و برگشت مسافرم بود.‌ آزادی و آرامشی که به من برگشت،‌تغییر دیدگاه نسبت به هستی و آموزش‌های ناب کنگره‌ که کلید رسیدن من به خود واقعی شده است.‌
بزرگترین هدیه کنگره؛‌آقای‌ مهندس،‌خانواده محترمشان و راهنمایم همسفر مریم است که مسیر زندگی من را تغییر دادند و مکان امنی که با تمام امکانات در اختیار من گذاشته شده است؛ شخصیتم که امروز می‌توانم با خودم و دیگران ارتباط برقرار کنم.
کمک‌های کنگره به من بسیارند که امروز خیلی از آن‌ها را لمس کردم.
کمک من به کنگره؛‌ بودن در کنگره‌۶۰ بزرگترین رسالتی است که می‌توانم انجام دهم.‌ قدردان نعمت‌های کنگره بودن،‌احترام گذاشتن به راهنما،‌انجام رهنمودهای ایشان و این که بتوانم الگوی خوبی برای تازه واردین باشم.‌احترام به قوانین و حرمت‌های کنگره‌۶۰،‌ کمک مالی هر چند کوچک،‌ وقت و انرژی گذاشتن،‌ استفاده از آموزش‌های ناب کنگره،‌ وقت‌شناس بودن،‌ گوش دادن،‌ سکوت کردن در جلسات،‌ احترام به دیگران است.
هر چند به قول آقای مهندس:‌"نمی‌توانم جبران کنم"؛‌ولی می‌توانم قدرشناس باشم.

سلام دوستان زهرا هستم همسفر حسین.. 

کمک من به کنگره و کمک گنکره به من.
کمک کنگره به من این بود که زندگی‌ام را دوباره به من بازگرداند؛‌‌تحمل کردن،‌صبر،‌بخشش و آرامش را به من یاد داد؛‌آرامش الانم را از کنگره دارم.‌به من صورت مسئله اعتیاد را آموخت تا طرز فکرم راجع به مصرف کننده تغییر کند؛‌کمک کرد تا از تنهایی خودم بیرون بیایم.
کمک من به کنگره؛‌اگر من خدمتی انجام می‌دهم،‌در واقع به خودم کمک می‌کنم،‌نه به کنگره.

سلام دوستان بتول هستم یک همسفر. 

برداشتی که از صحبت‌های آقای مهندس دژاکام داشتم،‌ این بود که من به عنوان یک عضو کوچک از کنگره‌۶۰ تا الان که آمدم،‌ نتوانستم کمک خاصی داشتم باشم و امیدوارم بتوانم کار خیلی کوچکی انجام دهم؛‌ ولی کمک هایی که کنگره به من کرده غیر قابل جبران است؛‌ برگرداندن دوباره‌ زندگی،‌ حس آرامش،‌ نظم،‌ مقررات و دوست داشتن خودم و مطمئن هستم چیزهای دیگری هم هست که هنوز تجربه نکرده‌ام.
پسرم هفته گذشته به من گفت:‌ «از وقتی شما و بابا به کنگره رفتید رفتارتان خیلی تغییر کرده»،‌ این جمله برای من بس است؛‌ در این مدت کوتاه که وارد محیط امن و پر از آرامش کنگره شدم حالم آن‌قدر خوب شده و این تغییر به قدری مشهود بوده که پسرم متوجه این موضوع شده و حال خانواده‌ام خوب است.
ویراستار:همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر مریم(لژیون پنجم)دبیر سایت
ارسال خبر:همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر زهره(لژیون دوم)نگهبان سایت
همسفران نمایندگی زال پارس