English Version
This Site Is Available In English

کنگره چشم‌های من را بینا کرد

کنگره چشم‌های من را بینا کرد

جلسه نهم از دوره هیجدهم، از کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی قیدار، با استادی مسافر علی، با نگهبانی مسافر حامد و با دبیری مسافر ایرج، با دستور جلسه" کمک من به کنگره و کمک کنگره به من" در روز یک‌شنبه ۲۳ دی ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد

سلام دوستان علی هستم یک مسافر، از ایجنت محترم آقا مهدی، لژیون مرزبانی و راهنمای لژیون دهم آقا یداله تشکر می‌کنم که این فرصت را در اختیار من قرار دادند تا خدمت کنم و آموزش ببینم.

اما در مورد دستور جلسه این هفته" کمک من به کنگره و کمک کنگره به من" باید ابتدا از دوران مصرف خود بگویم، روزهایی که با دوستان خود سر بساط می‌نشستیم در مورد همه چیز و همه کس غیبت می‌کردیم و گاهی با خود می‌گفتیم، چرا از زمانی که دوربین‌های عکاسی و فیلمبرداری اختراع شده، دیگر هیچ معجزه‌ای نمی‌بینیم. قافل از اینکه معجزه هر روز در کنار ما رخ می‌دهد و ما چشم بینایی برای دیدن نداشتیم. 

معجزه امروز درمان اعتیاد است که در کنگره شصت اتفاق می‌افتد، من زمانی که می‌خواستم سر کار بروم باید ساعت پنج صبح حداقل یک گرم شیره می‌خوردم تا بتوانم ساعت هفت از جای خود بلند شوم تا به موقع سر کار حاضر شوم، وقتی هم که سر کار می‌رسیدم تا ساعت هشت باید مواد مصرف می‌کردم تا بتوانم کار خود را شروع کنم و این روال تا پایان روز ادامه داشت تا جایی که زمانی برای کار کردن پیدا نمی‌کردم، وقتی که از سر کار به خانه برمی‌گشتم تا ساعت‌ها در یک انباری کوچک باز مشغول مصرف مواد بودم و هیچ زمانی برای زندگی یا کنار خانواده بودن نداشتم. 

معجزه برای من این بود که امروز هیچ یک از این اعمال زشت و ناپسند را انجام نمی‌دهم و در کنار خانواده خود به آرامش رسیدم، امروز بچه من یازده ساله شده و من بزرگ شدن او را در همین دو سال می‌بینم و لحظه به لحظه بزرگ شدن بچه‌های خود را امروز حس می‌کنم.

در روزهای آخر مصرف خود آرزو می‌کردم که یک اتفاقی برایم بیافتد و من به کما بروم و بعد از دو ماه به هوش بیایم تا بتوانم با این شرایط مواد را ترک کنم، امروز که به درمان رسیده‌ام، معجزه الهی را می‌بینم و این آقا رضا بود که راه کنگره را به من نشان داد و در ادامه آقا مهدی بود که در این مسیر کمک حال من بود و با کمک‌های که به من کردند توانستم به درمان برسم، از همه شما و اساتید عزیزمان تشکر می‌کنم. 

اما کمک من به کنگره، چه از نظر مالی و چه از نظر کاری یا نیروی انسانی هر کاری که از دست من بر بیاد، کوتاهی نخواهم کرد. وقتی خود ما برای کسی یک کار کوچکی انجام می‌دهیم در برابر آن کلی از او انتظار داریم، حال که کنگره زندگی من را به من برگرداند، من چگونه می‌توانم بگویم کاری برای کنگره انجام داده‌ام، شاید تنها کاری که من می‌توانم برای کنگره انجام دهم این باشد که درست سفر کنم، یعنی به موقع در جلسات حاضر شوم، سی‌دی‌های خود را بنویسم، به حرف راهنمای خود گوش کنم و در نهایت در روز رهایی با حال خوش رهایی خود را جشن بگیرم تا بتوان یک الگوی درست و بی‌نقصی برای کنگره باشم. از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید، از همه شما متشکرم. 

تایپ، درج و ارسال: مرزبان خبری 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .