چهارمين جلسه از دور سوم کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی امیر با استادی راهنما مسافر حسین ، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر صادق با دستور جلسه«کمک کنگره۶۰ به من و کمک من به کنگره» در روز یکشنبه ۲۳ دی ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر ؛ خدا را شکر میکنم که امروز در شعبه امیر هستم و در این جایگاه دارم خدمت میکنم، از راهنمای خودم تشکر می کنم. در مورد دستور جلسه "کمک کنگره به من و کمک من به کنگره" من وقتی وارد کنگره شدم تخریب بالایی داشتم و از قبل با کنگره آشنایی کمی داشتم، راهنمایم همیشه میگفت اول سفر یک عکس از خودتان بگیرید و من علاوه بر عکس، صفحه ی اول دفترم تمام مشکلاتی هم که داشتم نوشتم چون میدانستم که فراموش میکنم.
یک سفر اولی وقتی شروع میکند اولش باورش نمیشود که به درمان برسد ولی وقتی درمان میشود و مسائلش حل میشود فراموش میکند که چگونه بوده! من خودم وقتی وارد کنگره شدم علاوه بر اعتیاد، بیماری دیگر هم داشتم ولی باور داشتم که بیماری من هم در کنگره درمان میشود، من بیماری سایکوزوماتیک (بیماری روان تنی) خواب نداشتم، پُر از ترس و استرس بودم و دکترهای زیادی هم رفتم ولی نتوانستند مشکل من را حل کنند. پیش دعانویس رفتم، انرژی درمانی هم رفتم هیچکدام جواب ندادند! ولی الان صبح راحت بیدار میشوم و شب راحت بدون افکار میخوابم. ترس را کنگره از من گرفت. بحث درمان اعتیاد و سیستم ایکس در کنگره مطرح شد، بازسازی سیستم ایکس را کنگره به من داد که جای دیگر این اتفاق نمیافتد.
سفر اولی میآید سفر میکند ولی متاسفانه بعد از مدتی کارشان را درست انجام نمیدهند و برمیگردند به راه های قبلی! شخص در کنار موادش قرص هم مصرف میکند و روی برنامه نمیآید ولی باید اقدام کند، کنگره سیستم ایکس من را درست کرد، خواب من را درست کرد، مواد شبه افیونی من دارند به خوبی ترشح میشوند. من جدیدا الان وقتی مریض میشوم دارویی نمیخورم و قرص مصرف نمیکنم، چون میدانم که سیستم ایکس باید خودش ترشح کند و در مقابل بیماری ها مقاومت کند. درمان اعتیاد و درمان سیگار برای من اتفاق افتاد، این دستور جلسه برای این است که من این ها را متوجه شوم که کنگره چه کمکی به من کرد.
پشت این درها نیروهای بازدارنده هستند و منتظرند این درمان را از ما بدزدند، باید با استفاده از آموزش ها مراقب سفر باشیم، بحث تغذیه مطرح سالم است، من از چیزهایی استفاده میکنم که به درد من بخورد، از غذاهای طبیعی استفاده میکنم، ورزش را متوجه شدم که چقدر مهم است و در زمان پیری میفهمیم که چقدر به درد میخورد. من با این سنم مثل آدم جوان میدَوَم، در بحث لژیون سردار من از نظر مالی نسبت به گذشته ی خودم خیلی قوی شدهام و پس انداز را دارم انجام میدهم، اینها کمک هایی بود که کنگره به من کرد.
ولی کمک های من چی بود!؟ من وقتی سفر اول بودم شروع کردم به خواندن برای شرکت در آزمون و هر خدمتی هم اگر در کنگره کردم باز به برای خودم بوده، لژیون تشکیل دادم و میدیدم که بازخوردهایش به زندگی ام برمیگرده، در لژیون سردار خدمت کردم که آن هم به خودم بود، خدمت خیلی مهم است.
اگر کسی رها شود ولی برود بنظرم گوهر گرانبهایی را از دست می دهد، یک سفر اولی درست سفر کند خدمت کرده است. سفر اولی باید قدر سفرش را بداند و وقتی رها میشود قدر رهایی اش را بداند، تمام این خدمت ها برای این است که ما از آنها استفاده کنیم، از ترس به شجاعت برسیم، از نادانی به دانایی برسیم، اگر این خدمت هایی که کنگره برای من کرده است را قدر ندانم هَستی آن را از من میگیرد، کنگره کسی را اخراج نمیکند ولی اگر شخصی کارش را درست انجام ندهد هَستی آن را بیرون میکند، باید در کنگره وسط گردباد باشیم و به یک چیز محکمی وصل باشیم که خدمت است و بتوانیم جایگاه خدمتی کسب کنیم، ممنون که به صحبت های من توجه کردید.
تایپ: مسافر رضا
عکس: مرزبان خبری مسافر مهدی
تنظیم: مسافر اصغر
- تعداد بازدید از این مطلب :
168