همسفر شقایق:
کنگره در زندگی من همیشه گرهگشای مشکلاتم بوده، حتی وقتی خودم در کنگره حضور نداشتم و فقط میدانستم چنین جایی وجود دارد و مسافرم در آن مکان درمان شد. کنگره در آن زمان هم مقدمات زندگی بهتر را برایم فراهم کرد، مسافرم به درمان و حال خوش رسید؛ و با آموزشهایی که از کنگره میگرفت برای زندگیمان بهترین و درستترین تصمیمها را میگرفت و من از این بابت بسیار خوشحال هستم و از کنگره ممنونم؛ حالا که خودم وارد کنگره شدم و از آموزشهای خوب آن در زندگی خودم استفاده میکنم و خیلی سپاسگزار تمامی خدمت گذاران کنگره هستم از صمیم قلبم خواستار این هستم من هم بتوانم در آینده خدمتی داشته باشم تا در این مسیر هم خودم به حال بهتری برسم چون هر کمکی که در کنگره انجام دهیم به خودمان برمیگردد؛ و هم بتوانم به مخلوقین خدا خدمت کنم. برای اینکه حتی شده یک نفر با کمک و خدمت من حال خوش را تجربه کند و برای مسافرم که همیشه درراه خدمت ثابتقدم بوده آرزوی سلامتی دارم.
همسفر فاطمه:
اولازهمه از خدای خودم خیلی شاکرم که اذن ورود به این مکان مقدس را به من داد؛ و از جناب مهندس و خانواده محترمشان صمیمانه تشکر میکنم که این بستر را برای ما فراهم کرد که ما به حال خوش برسیم. اگر درباره دستور جلسه کمک کنگره به من و کمک من به کنگره بگویم؛ من تا نفس دارم برای کنگره خدمت کنم چه مادی و چه معنوی باز ذرهای از آن کمکی که کنگره به من کرده را نمیتوانم جبران کنم. قبل از اینکه راه کنگره برای من نمایان شود، از زندگی خسته و ناامید بودم و همیشه با افکار منفی حال خودم و اطرافیانم را خراب میکردم؛ والان هم حال خودم و هم حال مسافرم خوب است. درست است که سفر اولی هستیم، ولی اطمینان دارم که با کمک راهنمایان مهربان آن روز قشنگ رهایی برای ما هم رقم خواهد خورد و این امیدواری به آینده و حال خوب را مدیون کنگره هستیم.
همسفر سپیده:
وقتیکه وارد کنگره شدم هیچ اعتمادبهنفسی نداشتم، ولی هرگز فراموش نمیکنم روزی که برای اولین بار مشاوره شدم تنها چیزی که دیدم محبت و عشق و دوستی در صحبتهای مشاوره بود او با من همدردی کرد تا اینکه بتوانم در گروه همسفران قرار بگیرم. اولین خدمت کنگره به من آرامش، آموزش نکات مهم زندگی و اصول زندگی کردن بود؛ که هرکدامشان بهمنزلهی کلیدی بودند که قفل مشکلات زندگی من را باز کرد. بخشش و خدمت کردن به کنگره، همه به خودمان برمیگردد حتی جابهجا کردن صندلیها یا اهدای پول و حمایت کردن سبد پول. بعد از مدتی این آرامش را در زندگی خودمان میبینیم، بنابراین متقابلاً ما نیز باید به کنگره و افرادی که دارند به جمع ما اضافه میشوند خدمت کنیم اگر من بخواهم بخشی از کارهای کنگره را جبران کنم میتوانم از سبد پولی که بین ما میچرخد حمایت کنم و بهترین خدمت من به کنگره این است که خروجی خوبی داشته باشم تا به یک الگو تبدیل شوم.
همسفر سیما:
در مورد دستور جلسه به نظر من کمکی که هست، تماماً از جانب کنگره به من و مسافرم بوده است. من و مسافرم الآن در اول راه هستیم ولی در همین مدت میتوانم بگویم که آموزشهای کنگره در زندگی ما تغییرات زیادی داشته است و رفتارم با نوشتن سی دی و آموزشها تغییر کرده است من زمانی که خیلی خسته و درمانده و غمگین از اینکه چرا زندگی من اینگونه است و خدا صدای من را نمیشنود، در کمال ناامیدی زیاد به اذن و دعوت خداوند متعال جایی که حتی نام کنگره را نشنیده بودم و برای مسافرم که تخریب زیادی داشت از جانب خداوند دعوت شدم و پا به کنگره گذاشتیم و از ته قلبم خوشحال هستم. من همسفر به هر دری میزدم تا حال خود را خوب کنم زیرا اعتیاد مسافرم مثل یک بیماری بیشتر روح و روان مرا تخریب کرده بود.
به نظر من کنگره مکانی امن و پر از انرژی است که باعث میشود من که پا به کنگره گذاشتم با نوشتن سیدی و آموزشهای کنگره نظم داشته باشم. کمک من به کنگره این است که من همسفر حالم خوب باشد، در کنگره خدمتگزار واقعی باشم؛ و اینکه از سبد حمایت کنم که با این کار حال خودم خوب میشود. میدانم که اگر حالم خوب است به خاطر آمدن به کنگره است، پس مدیون هستم و ازنظر مالی باید حمایت کنم که حق خودم را بتوانم ادا کنم؛ و اینکه من بتوانم بر ترسهایم غلبه کنم و ناامیدی را کنار بگذارم. کنگره باعث شده من که همیشه با رفتارم مقابل مسافرم بودم و حالم دگرگون بود الآن کنارش باشم و از او حمایت کنم و همراهش باشم؛ و در آخر از مهندس دژاکام نهایت تشکر و قدردانی رادارم و از خداوند خواستار سلامتی برای خودشان و خانواده محترمشان هستم.
تایپ: همسفر عذرا رهجو راهنما همسفر مریم (لژیون چهارم)
ارسال: راهنمای تازه واردین همسفر خدیجه نگهبان سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
54