English Version
This Site Is Available In English

در هر جایگاهی باید قدر آرامش را دانست

در هر جایگاهی باید قدر آرامش را دانست

سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر

خداوند را سپاس‌گزارم که یک‌بار دیگر میتوانم انجام وظیفه کنم. این دستور جلسه از دو بخش تشکیل شده است هرکدام از مابرگردیم و به گذشته تاریک خودمان نگاه کنیم می‌بینیم چه تاریکی‌هایی پشت سر گذاشتیم. اما اگر امروز در آسایش و آرامش می‌توانیم زندگی کنیم همه را مدیون کنگره هستیم واقعا یکی از شاهکارهای کنگره این است که آدرس هر شخص را به خودش می‌دهد. در کنگره خیلی از بیماری‌های روحی و روانی و همین‌طور جسمی درمان می‌شود همین نوشتن سی‌دی‌ها کمک می‌کند حافظه ما آنقدر تقویت شود که به راحتی می‌توانیم چند خط را حفظ و با خط زیبا بنویسیم. من در کنگره آموختم هر آنچه دریافت کردم باز پرداخت هم دارد. اگر فرمانبردار خوبی باشم د رآینده می‌توانم فرد مفید و خدمتگزاری در کنگره باشم پس نگوئید که کنگره به من چه کرد بگوئید من به کنگره چه کردم؟ کمک‌های کنگره برای ما خانواده ها و بشریت بی‌شمار است و نا ابد هم ادامه دارد من هم از نظر مالی هم از نظر جانی مدیون کنگره هستم. کنگره به من کمک کرد به ترس‌ها و اضطراب‌هایم غلبه کنم و ناامیدی را کنار بگذارم و به آینده امیدوار باشم.

سلام دوستان لیلا هستم یک همسفر

کمک کنگره به من: کنگره من و زندگی من را از قعر تاریکی به سمت نور هدایت کرد و زندگی که سال‌ها تخریب شده بود با دستان پر توان آقای مهندس دژاکام آباد شد. من حتی حال خوش فرزندانم را مدیون کنگره می‌دانم. در این سفر کسانی که سر راه ما قرار می‌گیرند به عنوان راهنما یا استاد یا معلم که اگر دچار شک و تردید شدیم که راه ما درست یا غلط است می‌توانند به ما راهنمایی بدهند تا به مسیر اصلی برگردیم. کمک من به کنگره: من در هر جایگاهی که باشم باید قدر این آرامشی که امروز دارم را بدانم و در پایداری این کنگره و جمعیت احیا انسانی کوشا باشم همه افراد باید کمک کنند تا دیگران هم به درمان برسند و این حال خوش و آرامش را تجربه کنند. حال با راهنما و ایجنت و مرزبان شدن یا خدمت در سایت و یا کمک مالی کردن و یا در آبدارخانه خدمت کردن، حتی آشغالی را از روی زمین برداشتن خودش خدمت به کنگره است و نوعی قدردانی است و این خدمت کردن‌ها اول خدمت به خود ما و سپس کمک به کنگره است.

سلام دوستان عصمت هستم یک همسفر

من حال خوش امروز خودم و پسرم را از کنگره دارم. زمانی که به گذشته فکر می‌کنم که پسرم جلوی چشم من مثل یک شمع ذره ذره آب می‌شد؛آنقدر بهم ریختگی و آشفتگی ذهنی داشتم که نمی‌توانستم جایی آرام بگیرم. این حال بد من روی سیستم‌ایکس من اثر گذاشته بود و من دچار بیماری جسمی و روحی شده بودم. تلاش می‌کردم برای این‌که حالم بهتر شود؛ اما چون تلاشم در مسیر درست نبود، نتیجه‌ای نداشت. وقتی به کنگره آمدم، متوجه شدم که راه و روش درست کدام است. من همه چیزم را؛ چه مادی و چه معنوی، همه را از کنگره دارم و حال نوبت من است که دینی که به گردنم احساس می‌کنم را ادا کنم و با تمام وجودم؛ چه مالی و چه جانی خدمت کنم. و در آخر کسانی که درحال بازپرداخت آنچه که دریافت نمودند هستند، مانند چشمه‌های جوشان و زلال و سرشار از انرژی هستند و کسانی که هرچه دریافت می‌کنند، در عوض آن هیچ‌گونه پرداختی ندارند و همه چیز را برای خود می‌خواهند، گویی تبدیل به شوره‌زار و کویر می‌شوند.

رابط خبری: همسفر منیره رهجوی راهنما همسفر مرجان (لژیون پنجم)
ویراستاری و ارسال: همسفر آتوسا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوازدهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ابوریحان تهران

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .