همسفر مریم؛
در کنگره۶۰ یاد گرفتهام باید در مقابل دریافتی که دارم بازپرداخت داشته باشم. از اینکه در کنگره هستم به خود میبالم و خداوند را شکر میکنم زیرا من شکرگزاری واقعی را در این جا آموختم. قبل از ورود به کنگره هم شاکر خداوند بودم ولی به دنبال آن، مسائل آزاردهندهای در ذهن من بود.
در این مکان یاد گرفتم همانطور که برای رشد خود تلاش میکنم، باید تسلیم قدرت مطلق هم باشم. خداراشکر صبر، گذشت، بخشیدن، پسانداز و... را در کنگره۶۰ آموختم و سعی میکنم تا آنها را در زندگی خود کاربردی کنم.
کاری که من میتوانم برای کنگره انجام دهم این است که در صراط مستقیم بمانم، صبر کنم تا زمان رهایی مسافرم فرا برسد تا بتوانم در سفر دوم خدمت کنم، یا اینکه در لژیون سردار شرکت کنم.
زندگی کردن در کنگره سراسر آموزش است اگر خوب فکر کنیم متوجه میشویم هیچ وقت نمیتوانیم دین خود را به این مکان مقدس ادا کنیم. وجود راهنماهایی صبور، مهربان و عاشق که بدون اینکه چیزی طلب کنند، چراغ راه ما هستند.
در کنگره همه چیز برای انسانی که خواسته قوی داشته باشد مهیاست. درمان و روش D.S.T در این جا وجود دارد که با این متد، صورت مسئله اعتیاد فقط در کنگره۶۰ حل شده است و فرد رها شده میتواند مانند افراد معمولی در جامعه زندگی کند حتی بهتر از آنها، چون آموزشهایی دارد که دیگران از آن بیبهرهاند.
همسفر آزاده؛
وقتی این دستور جلسه را دیدم اولین چیزی که به ذهن من آمد این بود که اگر کنگره۶۰ در مسیر زندگی ما قرار نمیگرفت، خانواده کوچک من کجا بود و چه بلایی بر سر ما میآمد؟
در ابتدا با آغوش باز، بدون درخواست پول و فاش کردن هویت، من را با حال خراب پذیرفت و مکان امنی برای درمان مسافرم فراهم کرد. راهنمایی دلسوزتر از مادر به من داد که بدون هیچ چشمداشتی، در مسیر خروج از تاریکیها همراهی کند.
کنگره آگاهی، اطلاعاتی در مورد اعتیاد و شناخت انسان به ما داد و دید من را به یک مصرفکننده عوض کرد. به ما یاد داد که برای رسیدن به درمان باید زمان را در نظر بگیریم و صبر، حوصله و عشق را پیشه کنیم. نعمتهایی که کنگره به من داد آنقدر زیاد است که قلم از نوشتن آن قاصر است.
حال آيا ما توانستهایم بهای فقط قطرهای از این دریا را پرداخت کنیم؟
از نظر من بهترین کمکی که میتوانیم به کنگره۶۰ کنیم دریافت درست آموزشها و کاربردی کردن آنهاست تا فردی مفید برای کنگره، خانواده و جامعه باشیم. باید تلاش کنیم به حرمتهای کنگره احترام بگذاریم و با ناآگاهی ضرری به این سیستم وارد نکنیم.
همسفر خدیجه؛
در ابتدا باید به گذشته برگردم و خاطرات قبل از کنگره۶۰ را مرور کنم. به یاد بیاورم که در تاریکی بودم، رهایی برای من غیرممکن بود و چه حالی داشتم؟ چگونه زمان را سپری میکردم؟ باید هر روز شکرگزار خداوند باش چرا که افراد زیادی به دنبال راه درمان میگردند و هنوز موفق به پیدا کردن آن نشدند.
کنگره۶۰ به من کمک کرد تا بتوانم در پرتگاهها و لغزشهای زندگی از خود مراقبت کنم. کنگره به من راهنمای عاشق و مسئول داد تا راحت و بدون هیچ ترسی با او صحبت کنم و راهکارهای علمی از ایشان یاد بگیرم. آموزشهایی که نظیرش را در هیچ کجا پیدا نخواهم کرد.
در قبال کمکهای کنگره من چه خدمتی میتوانم انجام بدهم؟
جز اینکه همیشه در راهی که مدنظر کنگره است قدم بگذارم و خدمتگزار افراد در کنگره باشم تا بتوانم بندهای تاریکی و ظلمت را در خود تشخیص دهم و به کمک دستان مقدس این افراد خود را به نور و روشنایی برسانم.
کمک کردن در کنگره۶۰ مراحل مختلفی دارد، کسی که سفر خوبی دارد به کنگره کمک نموده است. باید در ساعات اولیه شروع جلسات حضور به موقع داشته باشم. جالب اینجا است هر خدمتی که شخص انجام میدهد چه مادی و چه معنوی سود این کمکها برای خود شخص است و همه اینها باعث میشود شخص به حال خوش برسد.
تهیه گزارش: همسفر مریم، همسفر آزاده، همسفر خدیجه رهجو راهنما همسفر شهلا (لژیون دوم)
تایپ: همسفر سمیه رهجو راهنما همسفر شهلا (لژیون دوم)
ویراستاری، تنظیم و ارسال: همسفر محدثه (دبیر سایت)
همسفران نمایندگی امیر اراک
- تعداد بازدید از این مطلب :
121