حس خوب در کنگره ۶۰

دوازدهمین جلسه از دوره چهاردهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی اسبیکو خرم‌آباد با استادی همسفر مانیا، نگهبانی همسفر سمیرا و دبیری همسفر فاطمه با دستور جلسه « کمک من به کنگره و کمک کنگره به من» روز یکشنبه ۲۳ دی ماه ساعت ۱۷:٠٠ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد: 

اول از هر چیزی از خداوند بزرگ و متعال تشکر می‌کنم که با لطف و رحمتی که به من داشتند من را عضوی از کنگره۶۰ انتخاب کردند، از نگهبان جلسه و دبیر محترمشان، از راهنمای خوبم همسفر هدی تشکر می‌کنم که اجازه دادند من در این جایگاه باشم تا خدمت کنم و آموزش بگیرم.

در مورد دستور جلسه؛ کمک من به کنگره و کمک کنگره به من است، من این دستور جلسه را خیلی دوست دارم چون به من یادآوری می‌کند و من را به یاد زندگی که در گذشته داشتم و اینکه در چه وضعیتی بودم و چه حال و احوالی داشتم می‌اندازد و الآن که وارد کنگره شدم و رحمت خداوند شامل حال ما شد چه وضعیتی دارم، اگر از زمان گذشته برای شما بگویم؛ من در گذشته به واسطه اعتیادی که مسافرم داشت و باعث می‌شد که یک پوشش یا حجاب روی افکار و اندیشه فرد مصرف‌کننده بیفتد، مسافر من هم به واسطه مصرف موادمخدر، باعث شد به زندگی ضربه‌های شدیدی وارد کند، مثلاً: سرکار نمی‌رفت، در خانه همیشه جنگ و جدال بود و زندگی ما در حال از هم پاشیده شدن بود و این باعث شد که هر دو تعادل نداشته باشیم.

به واسطه اعتیاد مسافرم به من همسفر هم آسیب رسیده بود، شاید از او بیشتر به من آسیب رسیده بود چون او مصرف‌کننده بود و اصلاً نمی‌فهمید که در چه وضعیتی قرار گرفته است؛ ولی به واسطه اعتیاد مسافرم و ضربه‌هایی که به زندگی‌مان وارد می‌شد باعث شده بود من افکار منفی داشته باشم. نفرت، کینه و خشم، باعث شده بود به سیستم فیزیولوژی و صور پنهان من آسیب وارد شود. روزبه‌روز زندگی ما رو به ویرانی و ناامیدی می‌رفت، حتی دو فرزندم در زندگی ما آسیب دیده بودند؛ هم از لحاظ روحی و هم از لحاظ جسمی.

همان روز اول که وارد کنگره شدم حس من به کنگره خیلی خوب بود با اینکه این سیستم را نمی‌شناختم؛ ولی حس خوبی داشتم و آن حس به من گفت: این‌جا همان جایی است که زندگی تو را نجات می‌دهد و با احساس خوبی که داشتم. من کنگره۶۰ را دعای مستجاب شده خودم و نظر خداوند را به زندگی‌ام می‌دانم. خدا را شکر اولین کمکی که کنگره به من کرد درمان اعتیاد مسافرم به صورت رایگان بود که در هیچ جای دنیا چنین جایی نیست، ولی کنگره۶۰، اعتیاد که بزرگ‌ترین مشکل زندگی‌مان بود را درمان کرد و با درمان شدن اعتیاد مسافرم، گویی آبی بر روی آتش بود و همه زندگی ما را تغییر داد و حال خودم هم خدا را شکر رو به بهتر شدن رفت و اکنون حال مسافرم هم خوب است. کمک‌های دیگر کنگره؛ اینکه ضد‌ارزش‌ها را از ما دور کرد، حال بچه‌هایم، خدا را شکر خیلی خوب است، دختر من همیشه سرما می‌خورد و تب می‌کرد ولی از وقتی که به کنگره آمده‌ایم آقای مهندس D.SAP را به ما داد و ما هر روز استفاده می‌کنیم و خدا را شکر الآن سرما نمی‌خورد.

کنگره به من آموخت که اضافه وزن چقدر آسیب می‌زند، آقای مهندس می‌گفتند: کسانی که اضافه وزن دارند از کسی که مصرف هروئین دارد، بیشتر آسیب وارد بدنش می‌شود. کنگره به من یاد داد که غیبت کردن و تجسس کردن در زندگی دیگران یک انرژی منفی به من می‌دهد و باعث تخریب خود من می‌شود و حال خودم را بد می‌کند. این‌ها همه جزئی از کمک‌های کنگره به من بود حالا من باید چکار کنم؟ آیا می‌شود بی‌تفاوت باشم؟ آقای مهندس در وادی یازدهم گفتند: کسانی که چه مادی و چه معنوی دریافت می‌کنند و بهای آن را پرداخت می‌کنند مثل چشمه‌ای جوشان می‌مانند که همیشه پر از انرژی و شادی هستند، ولی کسانی که دریافتی دارند ولی پرداختی ندارند و بهای آن را نمی‌دهند مثل کویر و شن‌زار می‌مانند که همیشه باید منتظر طوفان شن باشند؛ چون هیچ گیاهی نکاشته‌اند که از اتفاقات بد جلوگیری کند.

من می‌دانم که کنگره۶۰ یک سیستم مردم نهاد است؛ از دولت و مردم عادی هیچ کمکی نمی‌گیرد و فقط با کمک‌های اعضاء پابرجا است؛ وقتی من این‌ها را می‌دانم باید بهای این حال خوب را بدهم، حالا چه مالی و چه معنوی. کمک‌های ناچیزی که من به کنگره کردم در برابر این همه نعمت که خدا در کنگره به من داده است ناچیز است. امسال در جشن گل‌ریزان با این‌که دو میلیون در کارت داشتیم من برای سرداری تعهد دادم و مسافرم تعهدی دنوری دادند؛ ان‌شاالله تلاش می‌کنیم که بتوانیم تعهدی‌ها را پرداخت کنیم و بهای حال خوب خودمان را پرداخت کنیم. در آخر هم از آقای مهندس و خانواده محترمشان و راهنماهای محترم مسافر فرهاد و همسفر هدی تشکر می‌کنم که زندگی را به ما برگرداندند، دعای خیر ما همیشه بدرقه راه آن‌ها است. به کسانی که شال نارنجی و سبز گرفتند تبریک می‌گویم و خدا را شکر می‌کنم، برای خودم هم خیلی خوشحال هستم؛ خدا را بابت قبولی شال نارنجی شکر می‌کنم و به همه تبریک می‌گویم.

عکس: همسفر نازنین زهرا رهجوی راهنما همسفر سمیه ( لژیون اول)
تایپ: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون‌ اول)
ویرایش: همسفر زهرا
ارسال: همسفر نازنین نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اسبیکو خرم‌آباد