جلسه دهم از دوره سیوهشتم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی عمان سامانی شهرکرد به استادی همسفر فاطمه، نگهبانی همسفر سارا و دبیری همسفر سمیه با دستور جلسه «کمک من به کنگره و کمککنگره به من» روز یکشنبه 23 دیماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد :
من با ناامیدی فراوان وارد کنگره شدم و هدفم این بود که مسافرم رها شود و با خودم میگفتم: مسافرم رها شود؛ دیگر به کنگره نمیآیم.
مسافر من در اوج تاریکی اعتیاد بود و من در اوج تاریکی ناامیدی و مشکلات زیادی بودم که کنگره باعث شد؛ متوجه این موضوع بشوم، این کمک بزرگی بود که کنگره به من کرد.
کنگره نیازی به کمک من ندارد؛ من به کنگره نیاز دارم. همانطور که آقای مهندس میفرمایند: «دیگران کاشتند و ما خوردیم؛ حال ما باید بکاریم تا دیگران بخورند.» کمک کردن با کمک به سبد و اجرای قانون یازدهم، ذرهذره شکل میگیرد؛ نوشتن سیدی و عملکردن به آموزشهای کنگره، اینها کمک بزرگی هستند.
مسافر من یازده سال در NA بود و در این یازده سال همیشه حال خرابی داشتیم؛ ولی دو سال است که به کنگره آمدیم؛ متوجه شدم که هر دو نفر ما، مشکل داشتیم؛ راهنمایم آموزشهای زیادی به من داد و بهحال خوب رسیدم؛ در اینمدت معنای زتدگی را فهمیدم؛ من و خانوادهام عضو لژیون سردار هستیم ولی اگر تمام خانواده هم در کنگره پهلوان شویم؛ باز به کنگره بدهکاریم با توجه به کمک بزرگی که کنگره به ما کرده است.
آقای مهندس میفرمایند: با اینکه خدمات بسیاری در کنگره انجام دادهام؛ با اینحال خود را بدهکار کنگره میدانم؛ پس تکلیف من فاطمه دیگر معلوم است که من چهقدر به کنگره بدهکارم؛ مهم نیست در کدام قسمت کنگره خدمت کنیم؛ چه در آشپزخانه یا هر قسمت دیگری، مهم نفس و هدف از خدمت کردن است.
خودم خدمت سیستم صوتی را داشتم؛ اما قدر خدمت خود را نمیدانستم ولی امروز متوجه شدم که وقتی خدمت نمیکنم؛ چهقدر حالم بد است؛ متوجه شدم باید قدر خدمتی که به من داده شده را بدانم.
مرزبانان کشیک: همسفر فاطمه و مسافر رسول
تایپ: همسفر ریحانه رهجوی راهنما همسفر آسیه (لژیون یکم)
عکاس: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر عاطفه (لژیون نهم)
ویراستار: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر آسیه (لژیون یکم) دبیر سایت
ارسال: همسفر زری رهجوی راهنما همسفر سودابه (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی عمان سامانی شهرکرد
- تعداد بازدید از این مطلب :
301