مصاحبه با مسافر حسن

لطفا به رسم کنگره خود را معرفی کنید.
سلام دوستان حسن هستم یک مسافر.آخرین انتی ایکس مصرفی شیشه ،متادون .مدت 13 ماه سفر کردم به راهنمایی مسافر حامد بهارلو،لژیون 6 شعبه میرداماد ،روش درمان DST ، داروی درمان شربت OT مدت رهایی دو سال و هفت ماه و چهارده روز و در ادامه سفر سیگار داشتم به راهنمایی آقای حامد بهارلو و مدت رهایی دوسال و چهار ماه  ورزش در کنگره بدمینتون.
لطفاً در مورد دستور جلسه مختصری توضیح دهید.
ابتدای صحبتم را با یک شعر از حضرت مولانا شروع می کنم که می فرماید:
من گنگِ خواب دیده ، عالم همه کر     من عاجزم به گفتن و خلق به شنیدنش
در مورد دستور جلسه "کمک من به کنگره و کمک کنگره به من"باید بگویم که اولین کمکش به من برگرداندن جایگاه و شخصیت انسانی  به من و نجات از دام تاریکی و جهان مملو از ترس و تاریکی برای خود و خانواده و جامعه بوده است و اما کمک من به کنگره در این مورد چیزی نمی توانم بگویم وقتی آقای مهندس که بنیان کنگره هستند می فرمایند: من بدهکار به کنگره هستم و کاری نکرده ام ،تکلیف من مشخص است.و اما تنها کمک من به کنگره این است که الگو وسفیر خوبی در بیرون باشم و آموزشهای خودم در کنگره را در زندگی ام کاربردی نمایم و از نظر فکری و مادی در حد توانم در پیشبرد اهداف کنگره مساعدت نمایم.
لطفاً بفرمایید بارزترین کمک  شما به کنگره به شما چه بوده است؟
از میان کمکهای بی شماری که کنگره به من کرده است ،بارزترین آنها وجود عشق و محبتی است که از آقای مهندس دریافت کرده ام و تاثیر به سزایی در آرامش خودم و خانواده ام داشته است.
هدف آقای مهندس از قرار دادن این دستور جلسه در کنگره چه بوده است؟
هدف آقای مهندس این بوده است که به من مسافر گذشته ی خودم را نشان دهد که کجا بوده ام و به کجا رسیده ام.در واقع تلنگری است که من، خدمات کنگره را فراموش نکنم و قدردان آقای مهندس و خدمتگزاران در کنگره باشم و با خدمت کردن بتوانم دِین خود را ادا کنم.
کلام آخر
سپاسگزار خداوند هستم که اذن ورود به کنگره را به من داد  از آقای مهندس و خانواده محترمشان و تمامی خدمتگزاران کنگره ی 60 ،ایجنت محترم ،گروه مرزبانی و راهنمایان عزیز و به ویژه خدمتگزاران سایت تشکر می کنم.