جلسه دوازدهم از دوره چهلویکم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰؛ نمایندگی امین قم، با استادی راهنمای محترم مسافر علی، نگهبانی مسافر محمدباقر و دبیری مسافر امیر محمد، با دستورجلسه "کمک من به کنگره و کمک کنگره به من" یکشنبه 23 دی ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان علی هستم یک مسافر،
از گروه مرزبانی، دبیر جلسه، نگهبان، ایجنت محترم و کسانیکه نوشتارها را خواندند تشکر میکنم.
خداوند را سپاسگزارم که به من توفیق داد تا در کنار شما دوستان در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم.
دستور جلسه" کمک من به کنگره و کمک کنگره به من" است؛
اگر بخواهم در مورد این دستور جلسه صحبت کنم باید بگویم یک صور پنهان دارد و یک صور آشکار، که باید روی آن در کنگره 60 کار کنیم و فکر کنیم و یک قسمتی هم در بیرون از کنگره 60 است، در زندگی، در جامعه، در محل کار، تا ببینیم در این هستی چگونه به ما کمک شده و ما چگونه کمک میکنیم.
روز اولی که من به کنگره 60 آمدم، کنگره 60 با آغوش باز پذیرای من بود، سفرم را شروع کردم و توانستم با سفر کردن جسمم را بازسازی کنم و این اطلاعات و آگاهی که ذرهذره کسب کردم در زندگی خود کاربردی کنم تا به سفر دوم رسیدم. در سفر دوم دیگر هر کسی باید خودش حساب و کتاب کند و ببیند که کنگره چه کمکهایی به او نموده است. مثلاً من در اوایل حتی صحبت کردن هم بلد نبودم، همیشه از مشارکت در جلسات میترسیدم و فرار میکردم، اما کنگره این نعمت را به من داد که میتوانم مانند امروز در جایگاه استادی بنشینم و به راحتی صحبت کنم و این را مدیون کنگره هستم، همینطور نعمت سلامتی و نعمت اطلاعات و آگاهیهایی که از این مکان کسب کردم، به طوری که توانستم در زندگی شخصی و شغلم پیشرفتهای چشمگیری نمایم.
مثلاً در قدیم در شغل خودم، طرف حسابم به من اعتماد نداشت و برای من هیچ اعتباری قائل نبود، گویا به صورت حسی متوجه شده بود که من مصرف کننده هستم، اما اکنون طوری شده است که من تلفنی خریدم را انجام میدهم و چندین روز بعد طرف حسابم از من طلب چک میکند.
همه اینها را مدیون کنگره هستم، به عنوان مثالی دیگر همین سیدیهایی که جناب مهندس هر هفته در اختیار اعضا قرار میدهند و اطلاعات و آگاهی افراد را به روزتر میکنند، آن هم آموزشهایی ناب که در هیچ کجا پیدا نمیشود.
الآن اگر کسی بخواهد سراغ تراپیست برود، برای هر پنج تا ده جلسه آن حداقل باید حدود ده میلیون تومان هزینه پرداخت کند، تازه آن هم از یک ساعت حدود پنجاه دقیقه آن را خودت باید صحبت کنی و ده دقیقهای را که دکتر به شما قرار است مشاوره بدهد، شروع میکند به مقصر دانستن دیگران و آخر هم هیچ راه حلی کاربردیای به شخص نمیدهد و در نهایت میخواهد با قرص و دارو شخص را آرام کنند که باز در آخرِ کار آن شخص تبدیل به یک آدم قرصی و روانپریش میشود که از قبلش هم بدتر میشود.
حالا میرسیم به قسمت اول دستور جلسه، کمک من به کنگره چه میتواند باشد؛ برای یک سفر اولی بهترین کمک به کنگره، همان گوش به فرمان بودن و استفاده کاربردی از آموزشها و خارج نشدن از چارچوب قوانین و در مجموع خوب سفر نمودن است.
اگر برای درمان به این مکان آمدهایم، باید بچسبیم به درمان، نه اینکه به خاطر دلخوشی خانواده به کنگره بیاییم. اگر کسی به این صورت سفر کند، دارد به کنگره ضربه میزند.
من همیشه به رهجوهایم میگویم: اگر مسلمان هستید، چرا به کلیسا میروید، یا اگر مسیحی هستید، چرا به مسجد میروید! یعنی اگر دنبال درمان نیستید و هنوز تمایل به مصرف مواد دارید، چرا به کنگره میآیید و وقت خود و دیگران را هدر میدهید؟
چون بابت همه خدماتی که اینجا به صورت رایگان در اختیار همه قرار میگیرد، هزینه بسیار شده است و ما باید بتوانیم از این امکانات تمام و کمال بهرهمند شویم و استفاده کنیم ما بین تمام اطرافیانمان که میدانند به کنگره 60 میرویم مثل یک الگو هستیم و آنها تمام رفتار ما را رصد میکنند و منتظرند که ببینند کنگره چه تغییراتی روی ما گذاشته است و وقتی این تغییرات را مشاهده میکنند متوجه میشوند که کنگره میتواند در یک فرد مصرف کننده چه تغییراتی به وجود میآورد و همین کمک بزرگی میتواند برای کنگره باشد.
در نهایت باید بگویم من باید شاکر خداوند باشم که کنگره را سر راه من قرار داد و همچنین از سیستم کنگره ممنون باشم که با آموزشهایی که گرفتهام میتوانم امروز بهتر زندگی کنم، من باید بدانم چیزهایی که کنگره به من یاد داده را کاربردی کنم و به جهت اهداف درست و صحیح از آن استفاده کنم، وقتی سلامتیام را به من برگرداند آن وقت باید در کنگره بمانم و خدمتگزار باشم، اگر درست حرف زدن را به من یاد داد باید در کنگره از آن استفاده کنم و در جایگاههای مختلف قرار بگیرم و از آن استفاده کنم، اگر تفکر کسب درآمد درست را به من یاد میدهد باید از آن درآمد درجهت خدمت مالی در کنگره استفاده کنم و در نهایت صحبتهایم را با نقل قولی از شادروان آذرپور به پایان میرسانم، ایشان میفرمودند حضور در کنگره صرفاً کافی نیست، یک مسافر میبایست کنگرهای باشد یعنی تفکرش، راهش و مسیر انتخابیاش همه باید کنگرهای باشد.
ممنون که به صحبتهای من گوش دادید.
تایپ: مسافر محمدحسن لژیون هفتم
ویراستار و ارسال خبر: مسافر عادل لژیون یکم
تهیه و تنظیم: گروه سایت شعبه امین
- تعداد بازدید از این مطلب :
744