هدف مثل قطب‌نما است

جلسه سوم از دوره سی‌وهشتم سری کارگاه‌های آموزشی، خصوصی مسافران کنگره۶۰ نمایندگی ملاصدرا با استادی مرزبان محترم مسافر غلامرضا، نگهبانی مسافر احمد و دبیری مسافر حسین با دستور جلسه "کمک کنگره به من و کمک من به کنگره" در روز یک‌شنبه بیست‌وسوم دی‌ماه1403 ساعت 17:۰۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، غلامرضا هستم یک مسافر
ابتدا از راهنمای لژیون هشتم مسافر مجتبی، ایجنت محترم، گروه مرزبانی و نگهبان جلسه که فرصت خدمت را به بنده دادند، تقدیر و تشکر می‌کنم. همچنین از عزیزانی که در کنگره60  به‌نوعی خدمت می‌کنند تا یک نفر مثل من به رهائی برسد هم کمال تشکر رادارم.
دستور جلسه این هفته "کمک کنگره به من و کم من به کنگره" است. قبل از مشارکت در خصوص دستور جلسه این نکته را بگویم که اکثر انسان‌ها حول محور  هدف، خیلی مدیحه‌سرائی می‌کنند و داشتن هدف را بالاترین اولویت می‌دانند. البته درست هم می‌گویند ولی به نظر من، داشتن هدف تنها، فایده‌ای ندارد و باید هنگامی‌که هدف مشخص شد، در پی آن حرکت هم صورت گیرد تا رسیدن به هدف میسّر گردد. در مورد اعتیاد هم همین بحث مطرح است. اگر برای درمان اعتیاد، هدفی وجود نداشته باشد و حرکتی هم صورت نگیرد، یقیناً درمانی هم اتفاق نخواهد افتاد و ما اگر هدف نداشتیم، امروز اینجا در کنگره60 نبودیم.
هدف مثل قطب‌نما است که قبله را نشان می‌دهد. ولی این‌که به سمت قبله حرکت کنیم، باید در یک سیستمی باشیم تا آن سیستم ما را دررسیدن به هدف یاری نماید. باید بدانیم که هرگز نمی‌توان به تنهائی به هدف رسید و با جمع است که می‌توان قله‌ها را فتح کرد. در درمان اعتیاد هدف من، رسیدن به تهران و دریافت گل رهائی است که اگر وسیله نداشته باشم، نمی‌توانم به هدف خود برسم.
هدف از مقدمه‌ای که گفتم این است که بدانیم وقتی در سیستمی قرار گرفتیم، سیستم هیچ‌گونه کمکی از ما دریافت نخواهد کرد. سیستم با من یا بدون من، به راه خود ادامه می‌دهد و این من هستم که باید با سیستم همراه باشم.

من اگر برگردم به زمان اعتیادم که با چه شرایط اسفناکی زندگی می‌کردم! کجا بودم! چه چیزهائی را از دست دادم والان چه چیزهایی دارم، به نوع کمک کنگره60 به خودم، پی می‌برم و به این درک و آگاهی می‌رسم که بزرگ‌ترین و بهترین کمکی که به من شده، از طرف کنگره بوده و آن زندگی سالم و پر از نشاطی است که به من  هدیه کرده است.
زندگی من پر از تکرارهای منفی و پر از ضد ارزشی شده بود که روزبه‌روز مرا نابودتر می‌کرد ولی با ورود به کنگره، مرتب بر اطلاعات، آگاهی و دانائی من افزوده می‌شود و باعث آرامش و آسایش زندگی‌ام می‌شود.
وقتی شخص آقای مهندس می‌گویند که من هیچ کاری برای کنگره60 نکرده‌ام، دیگر من نمی‌توانم ادعایی داشته باشم. من می‌توانم با آموزش خوب، با خدمت شایسته، با رفتار نیک و با الگو بودن، باعث سرافرازی خود و سرافرازتر شده کنگره60 شوم.
"از این‌که به صحبت‌های من توجه کردید از همه شما متشکرم."

تایپ: راهنما مسافر حسین
ویرایش متن و عکس: مسافر محمود
ارسال: سایت نمایندگی ملاصدرا