سلام دوستان مجتبی هستم یک مسافر
کمک کنگره به من و خدمت من به کنگره
در زندانی نامرئی گرفتار بودم که خودم برای خودم ساخته بودم درب این زندان حتی برای هواخوری هم باز نمیشد و من فقط از پشت میلهها، آزادی دیگران را نظاره میکردم، شکایتی هم نداشتم چون باورم شده بود که دنیا یک زندان بزرگ است. ولی اتفاقی افتاد که دیگر تحمل این زندان را ازمن گرفت و ان همان اعتیاد بود .اعتیادی که من را برده خود کرده بود که دیگر تحمل همه چی برایم سخت شده بود.فک می کرم اگر جنس مصرفی ام عوض شود شاید بهتر باشد ولی افسوس که مشکلم دو چندان شد.وبا مصرف صنعتی بیشتر در باتلاقها و فاضلابها میجوشیدم.
طوفان اعتیاد می رفت تا نابودی زندگی وتمام عزیزانم را رقم بزند جایی که دیدم رفیق مصرفم مجید هم بر اثر همین مصرف بیش از حد مواد صنعتی دار فانی را وداع گفت.تنم میلرزیدوخسته از روزگار بودم تا با راهنمایی یک خانم دکتر روانشناس با کنگره 60 آشنا شدم.
با شروع سفراول پس از گذشت مدتی متوجه یک اتفاق غیرمنتظره شدم. مطالب آموزشی کنگره باعث تغییر افکار من شده بود و داشت زندگی من رو دگرگون میکرد اری واقعا من مصرف کننده ،داشتم تغییر میکردم و بدون اینکه خودم متوجه باشم از زندان خارج میشدم و قدم به جهانی میگذاشتم که میلهای نداشت.وبا ورود همسفرم به کنگره همه چیز رنگ و بوی بهتری گرفت.
اینها تنها بخش کوچکی از کمکهای کنگره به من بود. اری حال خوش الانم را مدیون کنگره ۶۰ و به ویژه جناب مهندس دژاکام هستم که همچون پدری دلسوز در کنارمان هست.
من کمک های مختلفی می توانم به کنگره نمایم مثلاً:می توانم با پوشیدن لباس سفید و وضعیت ظاهری آراسته به دوستان هم دردم که هنوز به کنگره نیامده اند حس خوبی از کنگره را القا کنم تا شاید او را در کنگره ماندگار کنم شاید این تازهوارد مسافر خود من باشد. من می توانم سبد را حمایت کنم. من میتوانم در ساختمان در حال ساخت شعبه زالپارس با کمکم سهیم باشم همین خدمتهایی را که می توانم انجام دهم ولی گاهی کوتاهی میکنم!!
اگر بخواهم نتیجهگیری کنم ،کمک کنگره به من همه ان چیزهایی بوده که من نداشتم و کنگره به من داده است. و خدمت من به کنگره همه ان چیزهایی بوده که من می توانستم انجام بدهم ولی در انجام انها به هر دلیلی کوتاهی کردهام.
با احترام
مرزبان خبری مسافر حامد
گروه سایت نمایندگی زالپارس
- تعداد بازدید از این مطلب :
233