همسفر نیره در مشارکت خود بیان کرد:
این پر واضح است که کنگره چه کمکی به من کرده است و تصور نمیکنم هیچ وقت بتوانم آن را جبران کنم.
به نظر من آیا زمانی که مردهای احیا شود آن شخص میتواند آن زنده شدن را آنطور که باید قدردانی کند؟ افرادی که لب پرتگاه بودهاند و افراد دیگری که آنها را نجات دادهاند؛ آیا آن اشخاص میتوانند آنطور که باید سپاسگزار باشند؟
بله درست است، همه افراد از آن اشخاص چه با کلام چه با هدیه سپاسگزاری میکنند؛ ولی هر چقدر هم که تشکر کنند باز در برابر این که زندگی دوباره به آنها برگردانده شده هیچ است؛ چون حیات دوباره خیلی با ارزش و گرانبها است.
کمکی که کنگره به من کرده است، زندگی دوباره و آرامشی هست که به من و عزیزانم داده شده است. زمانی، من صبح تا شب خود را با غصه میگذراندم و شب که مسافر خود را میدیدم، غصهام بیشتر میشد؛ وقتی نگاه به چهره ایشان میکردم و میدیدم باز مواد مصرف کرده بسیار ناراحت میشدم.
هیچ وقت عشق و محبت را از جانب ایشان دریافت نمیکردم و فقط غصه میخوردم و اگر زمانی هم که محبتی میدیدم فکر میکردم؛ میخواهد بر کارش سرپوش بگذارد.
این سوال همیشه در ذهن من است، من که آرامش و رهایی مسافر خود را از کنگره دریافت کردهام؛ حال چطور میتوانم این محبت را جبران کنم؟
کنگره فقط اعتیاد مسافر من را درمان نکرده؛ بلکه روح، روان و جهانبینی او را نیز تغییر داده است.
زمانی که در اوج ناباوری بودم و هرگز فکر نمیکردم که چطور میشود که مسافر من درمان شود، راه کنگره باز شد و مسافر عزیزم با کمک خداوند و آقای مهندس وارد کنگره شد و به درمان و حال خوب رسید.
فکر میکنم تا جایی که میتوانم باید گوش به فرمان باشم، تا جایی که میتوانم سعی کنم در پابرجا ماندن کنگره چه از لحاظ مادی، چه از لحاظ معنوی کوشا باشم و همیشه برای آقای مهندس و خانواده محترم ایشان دعاگو باشم؛
البته باز هر چه فکر میکنم که چطور میتوانم کمک کنگره به خودم و مسافر عزیزم را جبران کنم، باز هم خود را مدیون و بدهکار کنگره میدانم.
نویسنده: همسفر نیره رهجو راهنما همسفر زهرا (لژیون چهارم)
ویراستاری: همسفر مینا رهجو راهنما همسفر افسانه (لژیون سوم)
ارسال: همسفر مریم رهجو راهنما همسفر نرگس (لژیون اول)
نمایندگی همسفران صبا
- تعداد بازدید از این مطلب :
92