این دستور جلسه بنده را بر آن داشت تا خود قبلیام را با خود فعلی مقایسه کنم تا متوجه بشوم خدمتی که من ارائه میدهم قطرهای است در مقابل اقیانوس بیکران کنگره ۶۰. اولین کاری که کنگره برای من انجام داد، به من عنوان همسفر داد و آموخت که باید صبر داشته باشم و بدانم اگر تغییری باید صورت بگیرد اول باید در درون من بوجود بیاید. کنگره به من کمک کرد که بدانم و با دلایل علمی بگویم که اعتیاد درمان دارد و دوران این سخنان که اعتیاد درمان ندارد به سر آمده است. این تعابیر مربوط به زمانی بود که صورت مسئله اعتیاد و سیستم ایکس انسان کشف نشده بود واصلا کنگره ۶۰ وجود نداشت.
دیدن یک مصرفکننده در خانواده که دچار تخریب جسم شده هم برای خود فرد وهم اطرافیانش آزاردهنده است. مخصوصا که به دنبال آن روان و جهانبینی هم دچار تخریب شده و تنها مکانی که توانستند به تعادل برسند کنگره بود. این مکان مانند طنابی بود که از تاریکی به سمت نور هدایتشان کرد، زندگیشان احیا شد و همچنان در حال بازسازی است.
من و مسافرم حال خوش خودمان را از کنگره داریم. زمانی که به گذشتههای خود فکر میکنم که چه آشفتگی و بهم ریختگی ذهنی داشتم و حتی قادر نبودم برای نیم ساعت در یک مکان بنشینم، اگر هم مینشستم کلا ذهنم جای دیگر و در حال جنگ با دیگران بود و این حال بد باعث شده بود تا جسم و روانم از کنترل خارج شود. هر چه برای حال خوب تلاش میکردم به نتیجه نمیرسیدم؛ چون مسیرم درست نبود. با ورود به کنگره این حال خوش را پیدا کرده و حال نوبت من بود تا دینی که بر گردنم داشتم را ادا کنم و در قبال این کمک و هدایت مدیون هستم؛ چرا که همه نوع امکانات رفاهی و آموزشی از قبیل ساختمان، سالن، آب، برق، تلفن و از همه مهمتر نیروهای انسانی با انرژی فراوان در جهت خدمت به من و امثال من هستند تا بتوانم آموزش بگیرم برای زندگی بهتر. بنابراین روا نیست که با بی تفاوتی و فراموشی از کنار اینها بگذرم .
ابر و باد و مه خورشید و فلک در کارند
تاتو نانی به کف آری و به غفلت نخوری
در طول سفرم همیشه جملهای که راهنمایم گفته را ملکه ذهن و خاطرم کردم که دیگران کاشتند وما خوردیم، ما هم میکاریم تا دیگران بخورند. این جمله بسیار پر بار و معنایی است. باید با تمام وجود قدردان این مکان مقدس و سپاسگزار عالم بزرگ زمانمان آقای مهندس حسین دژاکام باشیم.
روزی بنیان کنگره این محیط را مهیا کردند و رایگان در اختیار افراد گذاشتند. افرادی وارد شدند و این مسیر را ادامه دادند تا به امروز که ما بهره بردیم. پس ما هم باید اقدام کنیم تا این راه هموارتر شود وافراد بیشتری بتوانند به درمان برسند. من به نوبه خود تنها کمکی که میتوانم به کنگره انجام بدهم این است که به حرمتها و قوانین کنگره احترام گذاشته و فرمانبردار باشم، به موقع در جلسات و لژیون حاضر باشم، به موقع سیدی بنویسم، نظم و انضباط را رعایت کنم، از نظر مالی کنگره را حمایت کنم، در حقیقت یک خدمتگزار واقعی باشم و در جهتی حرکت کنم که این کمک ها و نیروهایی که صرف ما شده است به هدر نرود. همچنین در صراط مستقیم باشم. در نتیجه شایسته است تا آنجا که میتوانیم به دانایی برسیم و در حفظ و نگهداری این بهشت کوچک و انتقال علم درمان اعتیاد به آیندگان کوشا باشیم و به هر شکلی که می توانیم، زبانی، مالی و جانی خدمت کنیم، قدر این نعمت بزرگ را بدانیم و خداوند را شاکر باشیم که لیاقت خدمت کردن در کنگره را به ما همسفران عطا فرمود.
نویسنده: همسفر کافیه رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر مرضیه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی صالحی
- تعداد بازدید از این مطلب :
133