English Version
This Site Is Available In English

کنگره کارخانه انسان سازی است

کنگره کارخانه انسان سازی است

در دستور جلسه «کمک کنگره به من»  بهتر است من نگاهی به گذشته خود بیاندازم که قبل از ورود به کنگره چه داشته‌ها و نداشته‌هایی همراهم بود و بعد از ورود به کنگره چه چیزهایی به من داده شد. یکی از دستاورد‌های بزرگی که به ما رهجوها چه در جایگاه همسفر و چه در جایگاه مسافر داده می‌شود امید است. انسان وقتی در جایگاه‌های مختلف قرار می‌گیرد می‌بیند بعد از مدتی مسیر و جریان زندگی او تغییر می‌کند، همان‌طور که آقای مهندس می‌فرمایند:«حداقل کاری که در کنگره اتفاق می‌افتد درمان اعتیاد است یعنی در کنگره اعتیاد معضل نیست و همه می‌دانیم کنگره یک کارخانه انسان‌ سازی است.»

شخصی که وارد کنگره می‌شود روزهای بعدش تغییر پیدا می‌کند و در نهایت متوجه می‌شویم آن شخصی که با هزاران ترس و نگرانی وارد شد دیگر آن اتفاقات و معضلات را ندارد، ترسش از بین رفته و چه‌ بسا می‌بینیم میکروفن به دست می‌گیرد و بین جمعیت بسیاری مشارکت می‌کند و عدم اعتمادبه‌نفس جایگاه خودش را به اعتمادبه‌نفس بسیار بالایی می‌دهد حتی حاضر می‌شود در جایگاه‌های مختلف خدمت کند. وقتی شخصی به کنگره راه پیدا می‌کند، یک‌ طرف اوست و دنیایی از تاریکی و شخصیتی ترک‌ خورده طرف دیگر، کنگره؛ با تمام هست و نیستش، با تمام توان مالی‌اش، با تمام منابع آموزشی و علمی‌اش، با تک‌تک اعضا و نیروی انسانی‌اش که بسیج شده‌اند آن شخص نجات یابد و خود را پیدا کند.

شخص شاید زمان ورود به کنگره قادر نباشد چشمان خود را باز کند و نظاره‌گر باشد که چه سیستمی در مقابلش قرار گرفته اما مطمئنا روزی به‌ واسطه آنچه در کنگره به دست خواهد آورد، چشمانش باز خواهند شد، که چگونه کنگره این سیستم احیای انسانی، آماده بود که او تنها دستش را دراز کند و ببیند که یک نفر دستش را نمی‌گیرد که نجات یابد بلکه سیستمی به نام کنگره به او کمک خواهد کرد گه از تاریکی خارج شود! سیستمی که اگر شخصی به نام آقای مهندس دژاکام در رأس آن نبود معلوم نبود که هرکدام از اعضای امروزِ کنگره ۶۰، کجا بودند.

از نظر اقتصادی کنگره به من قناعت و پس‌انداز کردن را یاد می‌دهد به من یاد می‌دهد اگر قبلاً ولخرج یا خسیس بودم الآن باید این ضلع وجودی خود را به تعادل برسانم، باید پس‌انداز کردن را بیاموزم، قناعت کنم و درنهایت مسئله مالی زندگی خود را مدیریت کنم، پس چقدر تغییر اتفاق می‌افتد. هر هفته آقای مهندس یک سی‌دی با قیمت بسیار کم در اختیار ما قرار می‌دهند و می‌بینیم چقدر مطالب به‌روز است که بسیاری از ما اگر در دنیای بیرون از کنگره بودیم نمی‌توانستیم به این مطالب دست پیدا کنیم.پس می‌بینیم فردی که تا دیروز پر از ترس و واهمه بود امروز دیگر خبری از آن ترس و واهمه نیست، کلا از تمام چیزهای منفی خبری نیست یا به حداقل رسیده است. تمام این‌ها کمک کنگره به من است  و یقیناً نعمت‌هایی که کنگره به من در جایگاه یک رهجو داده از قلم می‌افتد.

اما کمک من به کنگره چه می‌تواند باشد؟ من فکر می‌کنم اولین کمکی که من به کنگره می‌توانم کنم حفظ حرمت‌ها در هر جایگاهی است. من در جایگاه کمک راهنمایی باید یک الگوی درست و مناسب برای سایر افراد باشم اگر حرمت‌ها را حفظ کنم و مطمئن باشم که در صراط مستقیم هستم تیشه به ریشه کنگره نمی‌زنم و کمک می‌کنم که این فضا، جایگاه و این حال خوبی که نصیب من شده، نصیب بقیه افرادی که پشت این در منتظر هستند نیز شود. در ادامه کمکی که می‌توانم کنم این است که باید احترام جایگاه را داشته باشم و سعی کنم خدمت‌گزار و فرمان‌بردار باشم و یک نکته مهم دیگر این که هر کاری از نظر مادی می‌توانم، برای کنگره انجام دهم. اگر می‌توانم سبد را حمایت کنم، انجام دهم، اگر در توانم هست عضو لژیون سردار، دنور و یا پهلوان شوم، از این قضیه نترسم و نگویم چرا من و این چراها را از بین ببرم.آقای مهندس که من به‌عنوان بنیان کنگره و به‌عنوان کسی که کنگره را به وجود آورده باز خود را مدیون کنگره می‌داند، چه‌بسا وقتی استاد ما این صحبت را می‌کنند من در جایگاه رهجو بسیار به کنگره بدهکار هستم.

منابع: اپلیکیشن دژاکام
تایپ: راهنما همسفر فرشته (لژیون هفتم)
عکس: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر سهیلا (لژیون چهارم)
ویرایش و ارسال: همسفر معصومه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ساوه

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .