مبحث کمک من به کنگره و کمک کنگره به من از یک مثلث تشکیل شده است؛ یک ضلع آن کمک من به کنگره، ضلع دیگر کمک کنگره به من و قاعده مثلث موضوع کمک است. این کمک میتواند مادی یا معنوی باشد. این قضیه ارتباطی با کنگره و اعضای آن ندارد و در همهجا، مانند کشور یا خانواده، مطرح است. هیچچیزی وجود ندارد که پاسخگو نباشد و مسئولیت همیشه دوطرفه است. در قسمت آموزش نیز این قضیه مطرح است؛ معلم به من سواد میآموزد، من به او احترام میگذارم، کشور به معلم حقوق میدهد و موضوع سواد است. در هر کجا که نگاه کنیم، این ارتباط بین موجودات هستی برقرار است. در ارتباط خداوند و انسان هم مسئولیتها دوطرفه است، اینها یک معادلهاند که دریافت و پرداخت دارند.
نیروهای مخرب، نیروی عقل و نیروی بدن را از انسان میگیرند. همین مسئله در اعتیاد رخ میدهد؛ اعتیاد نیروی فیزیکی و قدرت بدنی فرد را میگیرد و زیبایی فرد را از بین میبرد. قدرت بدنی در تمام افرادی که مصرفکننده هستند به تحلیل میرود و عمر این افراد تا ۳۰ درصد کوتاه میشود. بیخوابی، بیغذایی و مسائل مختلف دیگر در فرد به وجود میآید. مصرف مواد عقل را زایل میکند، افرادی که کارتن خواب میشوند ممکن است تحصیلات بالایی داشته باشند؛ اما در اثر زایل شدن عقل به این وضعیت درآمدهاند و نتوانستهاند زندگی خود را مدیریت کنند.
ما در آموزش یک چیز دریافت میکنیم و یک چیز هم پرداخت میکنیم؛ این یک داد و ستد است. زمانی که وارد یک سیستم میشوید، مواد مخدر از شما گرفته میشود؛ اما ممکن است دچار سکته شوید و یک عمر محرومیت داشته باشید. باید جایگاه خود را بدانیم و خود را قیاس کنیم. فردی در کنگره میگوید؛ من دو سال اینجا بودم و زحمت کشیدم خود فرد باید مقایسه کند که چه چیزی داده است و چه چیزی دریافت کرده است. کنگره مکانی است که فرد به درمان میرسد و هر فردی که دوست دارد میماند و خدمت میکند. اعضای کنگره همیشه برای خدمت کردن در نوبت هستند. ما باید نگاه کنیم کنگره به ما چه چیزی داده است و ما چه چیزی پرداخت کردهایم. از همه مهمتر، خداوند به ما اجازه خدمت داده است؛ بعضی افراد گریه میکردند که این خدمت را از ما نگیرید. خدمت کردن به انسان قدرت، شادابی و شعف میدهد و انسان در صراط مستقیم قرار میگیرد. افرادی که خدمت میکنند حال خوشی دارند و افرادی که خیانت میکنند همیشه حال آنها خراب است.
انسان دارای خصوصیت ساختن و حفظ کردن است و میتواند سازندگی به وجود آورد. این ویژگی برای انسانهایی که راه خود را تغییر دادهاند مفید است. آخرین مراحل جسم، فرمان فکر و عقل است. باید برای هدف کوشش بسیار کرد، فکر کردن تنها راهحل نیست. در تقاطع راه همیشه خطر در کمین است؛ جدال نیروهای بازدارنده و تخریبی با انسان هیچ زمان تمام شدنی نیست. افرادی که راه درست میروند و به طرف ارزشها حرکت میکنند، دیر یا زود به صراط مستقیم نزدیکتر میشوند و خداوند آنها را حفظ میکند.
گاهی اوقات بدترین شیاطین در بین خود انسانها هستند و خیرخواه نیستند. شیاطین به هدف انسان طماع کمک میکنند، زحمت و تلاش یک فرد را با رشوه دادن و حق را ناحق کردن از او میگیرند. این قضیه برای زمانی که وارد سیستم کنگره میشوید هم وجود دارد. آقای مهندس فرمودند: «من زمانی که وارد کنگره شدم، بعد از هفت سال توانستم بدهیهای خود را پرداخت کنم». ویژگی انسان روح است که در اثر استفاده از مواد مخدر، روح از انسان گرفته میشود. آقای مهندس فرمودند: «کنگره نفس من را ارتقاء بخشید». نفسی؛ که در مرحله امرکننده بود و من را با دین و خدا آشنا کرد، از ضد ارزشها دور کرد، شخصیت اجتماعی و زیبایی را به من بازگرداند، کابوسها، دروغ، نفرت، کینه و حقارت را از من گرفت، احترام را به من آموزش داد، قانون را متوجه شدم و قدرت فیزیکی من را برگرداند.
در این سیستم آموزشی، چیزهایی که به ما داده شده است را میتوانیم جبران کنیم. آقای مهندس فرمودند: «من با چه قیمتی بذر این سیستم را کاشتم؟ آبیاری کردم تا تبدیل به درختی شد و این دریافت ما بود، پرداختها چه بوده است؟». از سیستمی که ما دریافت کردهایم، بگذاریم دیگران هم استفاده کنند. قیاس کنیم که هر کدام از ما برای هزینه درمان چهقدر پرداخت داشتیم؟ نیروهای بازدارنده هیچگاه دست از تلاش برنمیدارند و مانند ترمز جلوی انسان را میگیرند، سیاه را سفید و سفید را سیاه جلوه میدهند.
نیروهای بازدارنده کم یا زیاد میشوند؛ اما هیچگاه از بین نمیروند. زمانی که فردی وارد سیستم آموزش میشود، آگاهی پیدا میکند و نیروهای بازدارنده دیگر نمیتوانند در فرد اثرگذاری داشته باشند؛ طناب آنها پوسیده شده است و دیگر روی فرد تاثیر نمیگذارند. خدمت در کنگره عشقی، دلی و معنوی است و افراد هیچ حقوقی دریافت نمیکنند. افرادی که فکر میکنند به کنگره بدهکار هستند، میتوانند بروند زیرا اگر این بیرق بیفتد، افرادی هستند که آن را بردارند. آقای مهندس فرمودند: «من که خالق کنگره هستم خود را به کنگره بدهکار میدانم؛ اما نمیدانم شما در کجا قرار دارید و حساب ما با کنگره باید صفر باشد». ان شاءاللّه ما هم مانند آقای مهندس بتوانیم با خدمت کردن بلاعوض، کمک کنگره را جبران کنیم زیرا کنگره به ما نفس کشیدن و زندگی بخشید.
تایپ : همسفر پروین رهجوی راهنما همسفر کبری (لژیون دوم)
ویراستار و رابط خبری : همسفر شیوا رهجوی راهنما همسفر کبری (لژیون دوم)
ارسال: همسفر زهرا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی چرمهین
- تعداد بازدید از این مطلب :
101