همسفر فرشته
خداوند را هزاران مرتبه شکر میکنم که بعد از سی سال صدای من را شنید و مسیر کنگره را به من نشان داد. از زمانیکه وارد کنگره شدم، حس و حال خوبی دارم، فکر میکنم دوباره متولد شدهام. از وقتی در مسیر آموزشهای کنگره قرار گرفتم و تمام کارهایی که راهنمایم از من میخواهد را انجام میدهم، همچنین سیدیهای جناب آقای مهندس را گوش داده و آنها را در زندگیام کاربردی میکنم، واقعاً زندگی برایم رنگ و بوی دیگری پیدا کرده است؛ تازه میفهمم که چگونه باید زندگی کنم و این حال خوش را هیچ کجای دیگر بهدست نمیآوردم. قبل از ورودم به کنگره۶۰ خیلی دربند حرف مردم بودم تا جاییکه شال سفیدم را در کنگره میپوشیدم که مبادا مردم ببینند و حرفی بزنند؛ ولی الآن با افتخار این شال را میپوشم و هیچ ترسی از حرف دیگران ندارم. خوشحال هستم که این مسیر برای من پیدا شد تا راه و رسم زندگی کردن را بیاموزم.
ابتدا برای قرار گرفتن در این مسیر، مدیون مسافرم و بعد جناب آقای مهندس و کسانی که در کنار ایشان خدمت میکنند هستم. از خداوند برای آقای مهندس و تمام کسانی که برای کنگره قدم برمیدارند و زحمت میکشند، طول عمر باعزت و سلامتی خواستارم. از خداوند میخواهم به من توفیق دهد تا بتوانم در کنگره خدمتی انجام دهم و قسمت کوچکی از زحمات جناب آقای مهندس را جبران نمایم؛ اگر ایشان نبودند معلوم نبود الآن زندگی من و هزاران خانواده مثل من چگونه بود.
برای جناب آقای مهندس و خانواده محترم ایشان آرزوی سلامتی و تندرستی دارم.
همسفر مهناز
خدا را هزارانبار شاکر و سپاسگزارم که کنگره را در مسیر زندگی من قرار داد تا بتوانم آموزش بگیرم، خدمت کنم و به حال خوب برسم.
اگر بخواهم زندگی خودم را دو قسمت کنم؛ یعنی زندگی قبل از کنگره و زندگی بعد از کنگره، آنوقت متوجه میشوم که کجا بودم و الآن کجا هستم، اینها همه لطف و رحمت الهی بوده که شامل حال من و مسافرم شده است. اگر در مورد دستور جلسه کمک من به کنگره و کمک کنگره به من، بخواهم چیزی بگویم زبان از گفتن آن قاصر است؛ چراکه تمام اعضای خانوادهام که از گوشت و خون مسافرم بودند، او را طرد کرده بودند، از او دوری میکردند و لحظهای حاضر نبودند او را در زندگی خودشان ببینند؛ اما کنگره با عشق بلاعوض، محبت و آغوش باز او را پذیرفت و زندگی را به مسافرم برگرداند؛ مسافر من در این راه، با سن کم، تاریکیهای زیادی را تجربه کرد؛ ولی لطف خداوند، جناب آقای مهندس و خانواده محترم ایشان بود که زندگی دوباره به فرزندم بخشید؛ او که سالها در هالهای از سیاهی، دود و تاریکی بهسر برده بود. هرلحظه که صدای او را میشنوم و پوشش سفیدش را میبینم، اشک شوق میریزم، دستانم را به سمت آسمان بلند میکنم و آرزوی سلامتی و طول عمر برای آقای مهندس دژاکام و خانواده محترم ایشان دارم و اینها همه کمک کنگره به من بود.
آیا من میتوانم کمکی به کنگره انجام دهم؟ شاید هیچوقت نتوانم کاری که کنگره برای من و مسافرم انجام داده است را جبران کنم؛ ولی میتوانم با حضور سروقت در جلسات آموزشی کنگره، نوشتن سیدیها و آموزشهایی که راهنمایم همسفر زینب میدهد که برای من و دیگر اعضای لژیون حکم یک مادر دلسوز و فداکار دارد را عملی کرده و بتوانم خودم را تزکیه و پالایش کنم تا به مرحله ترخیص برسم. جناب آقای مهندس همیشه میفرمایند: آبروی علم به عمل آن است. امیدوارم من هم بتوانم با آموزشهایی که از علم آقای مهندس میگیرم و کلاسهای جهانبینی که در اختیار ما گذاشتند، استفاده لازم را برای کاربردی کردن آنها در زندگی ببرم تا به صراط مستقیم هدایت شوم و به مکانی برسم که از آنجا انشعاب یافتهام.
همسفر فائزه
این دستور جلسه، من را به اولین روزی که وارد کنگره شدم میبرد؛ من را با خودم در گذشته مقایسه میکند، این خدمتی است که کنگره به من کرده است و تغییراتی که در زندگی من و خانوادهام ایجاد شده را مورد ارزیابی قرار میدهم.
کمک من به کنگره و کمک کنگره به من، دستور جلسه قابل تأملی برای من است و میدانم هر نوع کمک در کنگره۶۰ بر مبنای حس انجام میشود؛ مثل مادری که از وجود خود به بچهاش حس محبت میدهد و با هیچچیز قابل قیاس نیست؛ حالا من میتوانم در تبادل این محبت چه کاری انجام بدهم؟ درواقع فکر کردن به این موضوع، من را در کنگره نگه داشته است که بتوانم از نظر مادی، معنوی و علمی به کنگره کمک کنم و آمادگی لازم را برای چگونه کمک کردن به دیگران را بهدست آورم.
کنگره من را با خودم آشنا کرد؛ به من آموخت مسئولیتپذیر باشم و به دیگران خدمت کنم و این خدمت من باید بر مبنای سه اصل معرفت، عدالت و عمل سالم باشد، در راه و هدف کنگره قدم بردارم و مانعی بر سر راه اهداف کنگره نباشم.
گردآوری: رابط خبری همسفر باران رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون دوم)
ویرایش: همسفر مهدیه.م و همسفر فائزه رهجویان راهنما همسفر زینب (لژیون دوم)
ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر زینب (دبیر سایت)
همسفران نمایندگی وکیلی یزد
- تعداد بازدید از این مطلب :
243