این دستور جلسه شامل دو بخش است، کمک کنگره به من و کمک من به کنگره، قبل از اینکه راجع به این دستور جلسه صحبت کنیم، ابتدا باید بدانیم که کنگره ۶۰ چیست تا متوجه بشویم، چه کمکی به ما میکند. این کنگره، بر اساس اصل پذیرفتهشده کمک فرد رهاشده از دام اعتیاد به فرد در حال مصرف مواد مخدر، متشکل شده است؛ پس پایه و اساس کنگره بر مبنای کمک است.
همه ما همسفران و مسافران در آغاز ورود به کنگره در شرایط بسیار بدی هستیم و در اعماق تاریکیها و باحال بسیار خراب با مکانی آشنا شدیم که هیچگونه اطلاع و دانشی از آن نداشتیم. آقای مهندس میفرمایند: «هرکسی از در وارد شد، آبونانش دهید و از کیشش نپرسید.»
ما بدون توجه به اینکه در چه سطح مالی یا تحصیلی قرار داریم، وارد شدیم و هیچگونه هزینهای بابت آموزشها از ما دریافت نشد. در ابتدا، همهچیز برایمان مبهم بود و بهمرور با واژههایی مثل همسفر، مسافر، آنتی ایکس و سیستم ایکس آشنا شدیم و روزبهروز با دریافت همین آموزشها بود که من همسفر از عمق تاریکیهایی مثل حسادت، ناامیدی، جهل، منیت و قضاوت رها شدم.
آموزش گرفتم که تنها به خود توجه کنم و تمام تمرکزم را به خودم معطوف نمایم. آموختم به مسافرم هیچ کاری نداشته باشم و بهنوعی او را رها نمایم. طی هفتهها و ماهها آموزش، خودم را پیدا کردم و از حال و احوال خودم آگاه شدم و متوجه شدم که شرایط بسیار خرابتر از آن بود که فکر میکردم.
وقتی بعد از ۱۰ ماه من و مسافرم به رهایی رسیدیم، تازه به ارزش کنگره پی بردیم و بعد از سالها معنای زندگی کردن را متوجه شدیم، گویی زندگی جدیدی به ما بخشیدن و جان دوباره یافتیم.
کنگره ۶۰، انسان را از اعماق تاریکی و سیاهی به سمت نور هدایت میکند و به معنای واقعی احیا انسانی انجام میشود. حال در برابر اینهمه محبت و لطفی که کنگره به من میکند، چهکاری از دست من برمیآید؟ ما میتوانیم، قدمهایی درظاهر برای کنگره، از طریق کمکهای مادی و معنوی و در باطن، برای خودمان برداریم.
«دیگران کاشتند و ما خوردیم ما میکاریم تا دیگران بخورند.» ما متوجه این شدیم که اگر ازنظر مادی، همه مال و دارایی خود ر ا به کنگره ببخشیم، هنوز نتوانستهایم، ذره ازآنچه کنگره به ما داده است را جبران نماییم. چراکه آموزشهای کنگره است که ما را در مسیر ارزشها قرار داده تا ما توانستیم از تاریکیها عبور کنیم و به نور برسیم.
من همسفر با خدمتهای مالی و از همه مهمتر خدمتهای معنوی و پذیرش مسئولیت تنها در روشن ماندن چراغ کنگره کمک میکنم تا انسانهای دردمند که به دنبال راهی برای درمان دردشان میگردند، بتوانند در این راه قرار گیرند و به حال خوش برسند و این زنجیره ادامه دارد. اینجا در کنگره، تنها راه درمان اعتیاد یا بهعنوان زیباتر، تنها کارخانه انسانسازی است. آقای مهندس میفرمایند: «من که خود بنیان کنگره هستم، نمیتوانم در برابر کمکهایی که کنگره به من کرده است، کمکی به کنگره کنم.»
من همسفر با پذیرش خدمتهایی؛ چون مرزبانی سایت راهنمایی، نگهباني، رعایت حرمتها و حتی یک لبخند به فرد تازهواردی که با قدمهای سست، پا به این مکان گذاشته کمک میکنم تا چراغ این مسیر روشن بماند و حال خوش را کنار هم تجربه کنیم. خوشبختی چیزی جز حال خوش نیست.
منابع:
1) سیدی کمک من به کنگره، مهندس حسین دژاکام
2) سخنان مهندس حسين دژاكام در کارگاههای آموزشي جهانبيني
نویسنده و رابط خبر: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر بهجت (لژیون ششم)
ویرایش و ارسال: همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر محترم (لژیون چهاردهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی آکادمی
- تعداد بازدید از این مطلب :
247