همسفر سهیلا :
کنگره برای من در رحمتی بود که همیشه منتظرش بودم، کنگره گشایش و معجزهای بودم که امید، شخصیت، ایمان، اعتمادبهنفس، قوت قلب، صبوری و آرامش امروز را برایم به ارمغان آورد و من مدیون آموزش ها و محبت اعضای کنگره در طول زندگیام هستم. خودم را کاملاً گم کرده و در بلاتکلیفی ، نا امیدی، یأس و بدبختی غرق بودم ولی با حضور در کنگره و نوشتن سیدی ها شاکر خداوند هستم که وضعیت زندگی و حالات روحیام تغییر کرده و من حال خوش امروزم را مدیون این سیستم و مکان مقدس و آموزش ها هستم. امیدوارم به لطف خداوند با تلاش و همت خود با خدمت کردن و حضور مستدام و با کاربردی کردن آموزشها و فرمانبرداری کردن بتوانم ذره ای از عشق و محبت و کمک کنگره نسبت به خودم را جبران کنم. از آقای مهندس و خانواده محترمشان سپاسگزار و بسیار ممنون هستم.
همسفر مهدیه :
زمانیکه وارد کنگره شدم، حال و هوای کنگره بسیار زیبا بود ولی حال من تعریف چندانی نداشت، سفیدی رنگ لباسها و جشن آن روز توجهام را جلب کرده بود. مات و مبهوت با ذهنی پر از سوالهای گوناگون اطرافم را نگاه میکردم، مرزبان مهربان به سراغم آمد و مرا چنان با عشق به طرف راهنمای تازهواردین برد که من احساس عزت و احترام کردم بر خلاف جاهای دیگری که مصرفکننده یا به قول خودشان معتاد، ننگ هست و خانواده بی گناهاش سوخته همین ننگ هستند.
این اولین کمک کنگره به من بود که امید را برایم هدیه داد. بعد از ورود به لژیون و سفری بسیار زیبا فهمیدم که خواستن توانستن است، رکود یعنی زوال، یعنی مرگ تدریجی و این از الطاف کنگره بود. حسرت یک لبخند از شریک زندگی، حسرت یک وعده در کنار هم غذا خوردن، حسرت یک روز بی ترس خوابیدن و هزاران حسرت که همه همسفران بهتر میدانند. با ورود به کنگره جزو آرزویهای دست یافتنی شد و ما معنی خانواده را درک کردیم. اینها چیزهای کمی نیستند، همیشه منتظر هستم ماه رمضان برسد و چرا که در کنگره که حال و هوای زیبایی وجود دارد و صدای اذان در این مکان مقدس لحظات روحانی زیبایی برایم رقم میزند، دعا کردن در این لحظات عشق هست، همه این نعمتها را کنگره به من داد ولی من هیچ وقت نمیتوانم دین خود را نسبت به کنگره ادا کنم، تنها کاری که میتوانم انجام دهم خدمت در جایگاه راهنما تازهواردین هست که از خداوند میخواهم کمک کند تا شرمنده نباشم و همیشه بر سر پیمانی که در کنار آقای مهندس بستم بمانم.
همسفر مهین:
تحمل کردن یک مصرفکننده بیش از چندین سال زندگی درونم را ویران و داغون کرده بود. شاید بيشترین تخریب ناشی از مصرف مسافرم شامل حال من شده بود، از زندگی ناامید شده و با حالی خراب وارد کنگره شدم. کنگره در زندگی برای من مفهوم خاصی دارد چرا که تمام تغییرات مثبت در زندگیام را مدیون این مکان مقدس هستم، هر موقع در جلسات حاضر میشوم حالم خوب میشود. منی که همیشه آرزوی مرگ داشتم با ورود به کنگره نور امید در درونم زنده شد، آرامش و آسایش از دست رفته ام دوباره جان گرفت و از تاریکی به طرف روشنایی هدایتم کرد. کنگره نیازی به کمک من ندارد اگر کمکی کنم به خودم و دیگرانی که مثل من هستند خواهد بود و این کمک چه از لحاظ مالی و چه معنوی و یا خدمت کردن می تواند جلوه کند، چون با اين کار به آرامش و حال خوش میرسم و باعث میشود که احساس کنم هستم، وجود دارم و وجودم میتواند در هستی مثمر ثمر واقع شود. دیگران کاشتند ما خوردیم ما هم میکاریم تا دیگران برداشت کنند. و در پايان آرزو میکنم، حال خوش و آرامش حاصل از رهایی را من و مسافرم تجربه کنیم از آقای مهندس تشکر و قدردانی میکنم که این بستر را در اختیار ما قراردادند تا به حال خوش برسیم و خدمتگزار کوچکی در کنگره باشیم.
همسفر رباب:
کمک من به کمک و کمک به کنگره من چیست؟ برای صحبت در مورد این جمله در ذهنم، به روزهای قبل از آمدن به کنگره فکر میکنم که در اوج پریشانی و انواع مشکلات غوطهور بودم و اصلاً آرامشی در زندگیام وجود نداشت. افکار ضد و نقیض و پر از خشم، ناشی از شرایط نامناسب زندگی بیشترین ضربه را به من میزدند، اما وقتی وارد کنگره شدم، طرز نگاه و دیدگاهام نسبت به مشکلات و اوضاع و احوال مسافرم تغییر کرد.
با آموزشهای کنگره توانستم سروسامانی در افکار و اندیشه و زندگی آشفتهام بدهم و آموزشهای راستین کنگره را دریافت نمایم که در هیچ کجای دنیا نظیرش را نمیتوان یافت. اگر هزاران سال هم در این دنیا زندگی میکردم شاید نمیتوانستم این آموزشها را ببینم و درک نمایم ولی خداوند را هزاران بار شکر میکنم که به من عنایت نمود و با کنگره آشنا شدم. در ادامه وقتی فکر میکنم در مقابل این دریافتها، کمک من به کنگره چه میتواند باشد، البته اگر از دید راستین نگاه کنم باز هم کمک کنگره به خیلی بیشتر است و نمیتوانم در مقابل کمکهای کنگره ادای دین کنم. با این وجود اجرا قوانین و احترام به حرمتهای کنگره و خدمت بلاعوض در حد توان، کاربردی کردن آموزشها و مستحکم کردن پایههای مالی و بخشش و ... کمکهایی هستند که میتوانم انجام دهم که دوباره همین کمکها اول به خود من باز میگردد. انشاءالله بتوانم با یاری و مساعدت خداوند در حد توان به کنگره، اطرافیان و همنوعان خود ادای دین نمایم.
رابط لژیون اول: راهنما تازهواردین همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون اول)
ویراستاری و ارسال: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر مریم(لژیون اول) نگهبان سایت
نمایندگی همسفران صائب تبریزی
- تعداد بازدید از این مطلب :
129