دوازدهمین جلسه از دور هشتاد و هشتم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰ نمایندگی آکادمی با استادی راهنمای محترم مسافر امیر، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر ویلیام با دستور جلسه « کمک من به کنگره و کمک کنگره به من » در ادامه تولد اولین سال رهایی مسافر محسن شنبه ۲۲ دی ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان امیر هستم یک مسافر، خدا را شکر میکنم که باز توانستم در این جایگاه قرار بگیرم، از گروه مرزبانی هم بسیار تشکر میکنم. دستور جلسه طبق شنبهها دو بخش است، قسمت اول درمورد دستور جلسه هفتگی است و بخش دوم تولد یک سال رهایی محسن عزیز میباشد. در رابطه با دستور جلسه کمک من به کنگره و کمک کنگره به من، باید عرض کنم قبل از ورودم به کنگره اصلاً حال خوبی نداشتم و اولین چیزی که مواد از من گرفت نظم و انضباط بود و من را بی اعتبار کرده بود.
من قبل از مصرف آدم با اعتباری بودم و از احترام و جایگاه اجتماعی خوبی برخوردار بودم، وقتی وارد تاریکی اعتیاد شدم یواش یواش این اعتبار و آبرو از بین رفت. منی که همیشه در جمعهای خانوادگی و جاهای دیگر حضور داشتم، به واسطه مصرف مواد مخدر تنها شده بودم. بعد از گذشت سالها که وارد کنگره شدم و از تاریکی خارج شدم، اولین کمکی که کنگره به من کرد این بود که اعتبارم را به من برگرداند و کنگره به من آموخت که میتوانی عوض شوی و انسان بهتری بشوی. کنگره پدر، مادر و خانوادهام را به من برگردانید.
آن اعتباری که از دست داده بودم را خیلی بهتر از قبل به من برگرداند. مهمترین کمکی که کنگره به من کرد این بود که اجازه خدمت به انسانها را به من داد و اینها خوشبختی و نعمات بزرگی است که به واسطه کنگره خدا به من داد. اگر من قدر این نعمتهایی که کنگره به من داده را ندانم و فراموش کنم از کجا به کجا رسیدم قطعا این نعمتها از من گرفته میشود.
باید همیشه قدردان کنگره باشم. در مورد کمک من به کنگره باید عرض کنم، حداقل کمکی که میتوانم به کنگره بکنم این است که چوب لای چرخ کنگره نکنم، کمک حال یک سفر اولی باشم، نباید با رفتارم کاری کنم که اسم کنگره خراب بشود و کوچکترین خدشهای به کنگره وارد نکنم.
قسمت دوم دستور جلسه تولد اولین سال رهایی محسن عزیز میباشد. باید بگویم که راهنمای محترم آقا پیمان خیلی برای محسن زحمت کشیدند و وقتی که لژیون را تحویل دادند محسن به لژیون من آمد. در واقع به واسطه آموزشهای خوبی که در لژیون آقا پیمان گرفته بود قسمت بزرگی از مسیر درمان را طی کرده بود و موقعی که به لژیون من آمد خیلی پسر خوب و بهراهی بود.
محسن یکی از معجزات کنگره است و با توجه به اینکه ناشنوا است و صحبت کردن برایش سخت است خیلی خوب سفر کرد و آموزشها را دریافت کرد. در سفر اولش یک نمونه خوب برای سفر اولیها بود و است، چون با توجه به وضعیتش سفرش نسبت به دیگران خیلی سختتر بود و الگوی خوبی برای سفر اولیها میباشد.
به واسطه ناشنوا بودنش سیدیها را از روی دفاتر بچهها مینوشت و کارهای مربوط به سفرش را به بهترین شکل انجام میدهد. این تولد را به خودش و همسفرانش تبریک میگویم و برایش آرزوی موفقیت دارم.
سخنان مسافر محسن:
سلام دوستان محسن هستم یک مسافر، آرزو میکنم کسانی که مثل من ناشنوا هستند و نمیتوانند صحبت کنند در کنگره۶۰ به درمان برسند. از آقای مهندس دژاکام بابت بستری که فراهم نمودند که به درمان برسم بسیار قدردانی میکنم. از همه خدمتگزاران کنگره۶۰ تشکر میکنم، همچنین خدمتگزاران شعبه آکادمی و مرزبانان و ایجنت محترم، همینطور از همه عزیزانی که در این جشن حضور دارید ممنون و متشکرم، از برادر لژیونیهای خوبم هم کمال تشکر را دارم. از راهنمای خوبم آقا امیر عاشقی ممنونم که با آموزشهای خوبشان مرا راهنمایی میکنند؛ همچنین از آقا پیمان میر راهنمای محترم تشکر میکنم که بخشی از سفرم را در خدمت ایشان بودم و آموزش گرفتم. بنده یکی از خواستههایم این است که بتوانم در جایگاه راهنمایی خدمت کنم و به انسانهایی که مثل من ناشنوا هستند کمک کنم که به درمان برسند. از اینکه به صحبتهای من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.
سخنان همسفر:
سلام دوستان. اول صحبتهایم از آقای مهندس تشکر میکنم که همچین بستری را فراهم کردند که امثال همسر من در این مکان بیایند و به درمان برسند، همچنین از راهنمای خوب همسرم تشکر کنم که باعث شدند امروز این حال خوب را تجربه کنیم. قبل از اینکه همسرم به کنگره بیاید به واسطه مصرف موادش من خیلی سختی کشیدم و روزهای بدی را پشت سر گذاشتیم. ولی خدا را شکر به خاطر کنگره۶۰ و آموزشهای خوب این مکان همسرم به درمان رسید و خدا را شکر زندگی خوبی داریم. از راهنمای محترم آقا پیمان میر و آقای امیر عاشقی خیلی خیلی تشکر میکنم که به همسر من کمک کردند که الان این حال خوب را تجربه کنیم. از اینکه به صحبتهایم توجه کردید ممنونم.
سخنان همسفر:
سلام دوستان، از همه شما تشکر میکنم که در این جشن حضور دارید همچنین از آقای مهندس و آقای امیر عاشقی راهنمای محترم پسرم که باعث شدند پسر من به درمان برسد تشکر میکنم. محسن پسرم به واسطه اعتیادی که قبل از کنگره داشت، اخلاق خوبی نداشت و من مدام با محسن صحبت میکردم که اعتیادش را ترک کند. خدا را شکر میکنم که کنگره را پیدا کرد و به حال خوب رسید. آرزو میکنم کسانی که در تاریکی اعتیاد هستند به کنگره۶۰ بیایند و به درمان برسند. از همه شما ممنونم که به صحبتهایم توجه کردید.
تایپ، عکس و تنظیم: مسافر محمدحسین لژیون ششم
- تعداد بازدید از این مطلب :
261