کنگره برای من سفری بود از تاریکی به روشنایی

همسفر خدیجه رهجوی لژیون سوم از نمایندگی رودکی پیرامون دستور جلسه‌ «کمک من به کنگره و کمک کنگره به من» چنین نوشت :

اول از همه خدا را هزاران مرتبه شکر بابت ورودم به کنگره و از خانم فریبای عزیز ممنونم که این فرصت را در اختیار من قرار داد. من با ورود به کنگره چیزی از خودم نداشتم و با بیماری‌ها و تخریب‌های فراوان وارد شدم و با حال خراب و ناامیدی که داشتم برایم خیلی سخت بود که قبول کنم به کنگره بیایم؛ چون چندین سال با عادت‌های اشتباه زندگی کرده بودم و با ورود به کنگره و آموزش‌ها باید این عادت‌ها را ترک می‌کردم تا عادت‌های درست جایگزین می‌شدند. خیلی اذیت شدم ولی الان به حال خوبی رسیدم و خودم را شناختم. واقعاً کنگره حال بد من را گرفت و حال خوب داد، ناامیدی را گرفت، امید به زندگی داد و خیلی صفت‌های اخلاقی خوب و زیبا که اگر بخواهم نام ببرم، بی‌نهایت است، انشاالله بتوانم ثابت قدم بمانم و تلاشم را بیشتر کنم. با خدمت کردن بتوانم ذره‌ای از این عشق و محبت را جبران کنم. ممنونم از خدای خوبم و از آقای مهندس که بعد از چند سال مسیر را اشتباه رفتند، بهترین و درست‌ترین مسیر سر راه ما قرار دادند، آرامش و آسایش را به زندگی ما به ارمغان آوردند.
کمک کنگره به من این بود که من بتوانم بر ترس‌هایم غلبه کنم و نا‌امیدی را کنار بگذارم و به زندگی و آینده امید داشته باشم. کنگره به من کمک کرد تا راه و رسم زندگی کردن را یاد بگیرم. کنگره ‌۶۰ کمک کرد تا من و زندگی‌ام دوباره احیاء بشویم. دقیقا کنگره برای من سفری بود از تاریکی به روشنایی، از قهر به مهر، از نفرت به طرف عشق و از ترس به شجاعت.
کنگره به کمک من نیازی ندارد؛ ولی من که می‌دانم چه کمکی و چه کاری برایم انجام داده پس حداقل کار این است که من هم برای پیشبرد اهداف کنگره بتوانم کاری انجام بدهم، چه معنوی و چه مادی باشد؛ چون همانطور که گذشتگان در کنگره کاشتند و ما خوردیم؛ پس ما هم بکاریم تا دیگران برداشت کنند.
در آخر آرزو می‌کنم که حال خوش و آرامشی که همگان در کنگره نصیبشان شده به زندگی من هم بیاید تا من و مسافرم هم این حال خوش را تجربه کنیم.
رابط خبری: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر فریبا《لژیون سوم》
ویرایش و تنظیم: نگهبان سایت همسفر نگین
ارسال مطلب: مرزبان خبری همسفر فاطمه
همسفران نمایندگی رودکی