در مورد دستور جلسه کمک کنگره به من و کمک من به کنگره۶۰, این یکی از دستور جلسات مهم میباشد و ما باید به آن توجه زیادی داشته باشیم. در ابتدا کمی به گذشته بر میگردم و خاطرات قبل کنگره۶۰ را مرور میکنم، زمانی که در تاریکی و ناامیدی به سر میبردم، زمانی که اعتیاد مثل یک غول هزار سر وارد زندگی ما شده بود و رهایی از آن برای ما غیر ممکن بود، در چه حالی بودم و الان که حدود یکسال و چند ماه از سفر ما میگذرد در چه حالی هستم؟ من همسفر روز اول با ناامیدی، حال خراب و چشمان پر از اشک وارد کنگره۶۰، شدم و قصدم از آمدن به این مکان فقط و فقط این بود که همراه مسافرم باشم و به او بفهمانم، من تلاش خود را برای زندگیمان میکنم تا تو به درمان برسی و به این خیال بودم که تنها برای مسافرم به این مکان آمدهام، غافل از اینکه خبر نداشتم، آگاهی نداشتم، که من همسفر تخریب بسیار بالاتری از مسافرم دارم. اوایل با خود فکر میکردم حتما اینجا هم مثل مکانهایی نظیر کمپ میباشد و نتیجهای نمیگیریم؛ ولی رفتهرفته چند ماه که از سفر ما گذشت بیشتر به کنگره۶۰، ایمان آوردم و نور ذرهذره به تاریکیهای زندگی ما تابید و تغییرات را در زندگیمان حس کردم. من با حال خراب و ناامید وارد لژیون شدم و بعد از چند ماه که به خود آمدم متوجه شدم، حال روحی من در حال تغییر است و بیشتر از قبل خنده بر روی لبانم مینشیند و حال من روز به روز با آمدن به این مکان بهتر میشود، تغییرات در اخلاق، رفتار و کردار مسافرم نیز به چشم میآمد، اگر اینها در این مدت کمک کنگره۶۰، به من نبوده، پس چه بوده است؟ اگر حال خوش امروز من و مسافرم، این آرامشی که الان در زندگی خود داریم کمک کنگره۶۰، به من نبوده پس چه بوده است؟ خداوند را شاکر و سپاسگزارم که این راه را برای ما نمایان کرد و با کنگره۶۰ و پدر بزرگوارم جناب مهندس آشنا کرد و با آموزشهای نابی که به جرأت میتوان گفت در هیچ کجای دنیا نظیرش را پیدا نخواهم کرد آشنا کرد. حال این سوال مطرح میشود که در مقابل این همه لطف و محبت چه کاری از دست من بر میآید و چگونه باید قدردان و سپاسگزار باشم؟ ما باید این مهم را همیشه به یاد داشته باشیم که همه ما برای آموزش و خدمت پا به حیات نهادهایم و همانگونه که جناب مهندس فرمودند: هر بذری را بکاریم، ده برابر آن محصول را به ما باز میگرداند و یا در هر ساختاری، داد و ستد وجود دارد و چیزی میدهی، چیزی پس میگیری.
حال کمک ناچیز من به کنگره۶۰، این است؛ باید فرمانبردار راهنمای خود باشم و از دستورات ایشان سرپیچی نکنم، سیدی بنویسم و هر هفته همراه خود داشته باشم، مشارکت کنم، سبد قانون یازدهم را حمایت کنم، خدمت بگیرم و خدمتگزار باشم، به آموزشها دل بسپارم و تلاش کنم که آنها را در زندگی خود کاربردی کنم، هرچند اینها بیشتر از خدمت به کنگره۶۰، خدمت به خود من محسوب میشود. جناب مهندس میفرمایند: وقتی خدمت یا کمکی در کنگره۶۰، انجام دادهایم باید به زبان بیاوریم تا همه بدانند افرادی که در کنگره۶۰، هستند اینقدر بازدهی داشتهاند و این نه ریا، نه منت و نه غرور است و پهلوان واقعی کسی است که غم دیگران برایش مهم باشد.
نویسنده: همسفر فرزانه رهجوی راهنما همسفر گلثومه (لژیون اول)
رابط خبری و ویراستاری: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر گلثومه (لژیون اول)
ارسال: همسفر شهربانو رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی رضا مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
215