English Version
This Site Is Available In English

خدمت صادقانه حال خوش و تعادل را برای فرد به همراه دارد

خدمت صادقانه حال خوش و تعادل را برای فرد به همراه دارد

سلام دوستان آزاده هستم، همسفر

مسافرهای ما قبل از ورود به این مکان مقدس و آموزشی، در جامعه مورد تمسخر قرار می‌گرفتند و انسان‌های بی‌ارزش و بی‌اراده تلقی می‌شدند؛ ما همسفران هم که پابه‌پای آن‌ها زندگی می‌کردیم باید به‌ناچار مشکلات زندگی با یک مصرف‌کننده را تحمل و هم در جامعه مورد ترحم قرار می‌گرفتیم؛ به‌نوعی در جامعه و خانواده هیچ جایگاهی نداشتیم تا زمانی که بزرگ‌مردی به نام مهندس حسین دژاکام با کشف متد DST و آموزش‌های ناب بر پایه‌ احیای خانواده، جان دوباره‌ای به بسیاری از خانواده‌ها بخشیدند. مسافران و ما همسفران در کنگره اعتمادبه‌نفس و همچنین جایگاه یافتیم، این گفته‌ها گوشه‌ای بسیار کوچک یا به‌نوعی قطره‌ای از اقیانوس پهناور خدمات کنگره به ما بود که بیان شد؛ ما اعضای کنگره گاهی به موضوع‌هایی در کنگره دست‌یافته‌ایم که قابل‌توصیف نیست، به‌گونه‌ای که باید خود فرد گل را بو کند و نمی‌شود بوی گل را توصیف کرد.

اکنون من چگونه می‌توانم در مقابل خوبی‌ها، ارزش‌ها و جانی دوباره گرفتن در کنگره، بازپرداخت داشته باشم؟! کنگره مکانی بود که محبت واقعی را در میان خانواده‌های مصرف‌کننده نشر داد. کنگره مکانی است که در مقابل تمام داده‌هایش هیچ‌گونه بازپرداختی طلب نمی‌کند، من همسفر به‌عنوان عضو کوچک این خانواده بزرگ، فقط با اجرایی‌کردن آموزش‌ها و قدم‌گذاشتن در صراط مستقیم، می‌توانم ذره‌ای از این محبت‌ها را جبران نمایم. از ابتدای آموزش وادی‌ها تا پایان وادی‌ها جناب آقای مهندس فقط از ما می‌خواهند با تفکر، از ضد ارزش‌ها دوری نماییم و خدمتگزار انسان‌های دیگر باشیم.

زمانی که من با ماندن در کنگره و خدمت‌کردن، به خواسته‌های جناب آقای مهندس جامعه عمل بپوشانم، در آن زمان است که می‌توانم ذره‌ای بسیار کوچک به کنگره که آن هم نمی‌توان اسمش را کمک به کنگره گذاشت؛ بلکه هم به خودم، جامعه‌ام و خانواده‌ام کمک می‌کنم؛ زیرا کنگره به کمک من نیازی ندارد و من هستم که به آموزش‌های آن نیازمندم.

سلام دوستان اکرم هستم، همسفر

این دستور جلسه در اصل تلنگری است که من همسفر کجا بودم و اکنون در چه جایگاهی قرار دارم؟ کنگره در ابتدا خودم را به خودم برگرداند. زمانی که به آخر خط رسیده‌ بودم و از همه‌چیز ناامید و دیگر چیزی برای ازدست‌دادن نداشتم، نوری را در وجودم احساس کردم که امید را در دلم زنده کرد و مسیر کنگره را به من نشان داد تا بفهمم که هنوز خداوند من را فراموش نکرده‌ است. کنگره۶٠ زندگی ازدست‌رفته را به من برگرداند و کمترین آموزشی که گرفتم این است که با سیستم فیزیولوژی یا جسم خود آشنا شدم، جسمی که از بدو تولد من مالکش بودم؛ ولی هیچ شناختی از آن نداشتم.

اولین خدمت من به کنگره این است که قدرشناس و سپاسگزار کمک‌هایی باشم که به من شده است و همیشه طبق قوانین و حرمت‌های کنگره حرکت کنم و در ادامه فرمان‌بردار خوبی باشم، سر ساعت در جلسه حضور داشته باشم و خدمت کنم. در حقیقت یک همسفر هر اندازه در کنگره خدمت کند، در حق خودش خدمت کرده است؛ زیرا خدمت صادقانه حال خوش و تعادل را برای فرد به همراه دارد.

وقتی بنیان کنگره۶٠ جناب آقای مهندس دژاکام می‌فرمایند: «من هیچ‌زمانی نمی‌توانم حسابم را با کنگره به صفر برسانم؛ زیرا هر کمکی و هر خدمتی انجام دهم در اصل به خودم خدمت کرده‌ام» پس من همسفر اگر تا پایان عمر هم در کنگره خدمت کنم، نمی‌توانم ذره‌ای از کمک‌های کنگره که در حق من شده است را جبران کنم. دعای خیر همیشگی من و تمام اعضای کنگره۶٠ بدرقه راه زندگی آقای مهندس و خانواده محترم ایشان است.

سلام دوستان بتول هستم، همسفر

در مورد این دستور جلسه آقای مهندس می‌فرمایند: «مثلثی را در نظر بگیرید که یک ضلع آن کمک من به کنگره و ضلع دیگر آن کمک کنگره به من و قاعده آن مثلث موضوع مربوطه است». این موضوع تنها شامل کنگره نیست، یعنی در هیچ جای دنیا مسئولیت یک‌طرفه نیست، نمی‌شود از خدا انتظار داشته باشیم که تمام نعمت‌ها را در اختیار ما قرار بدهد و ما شکرگزار نباشیم. ما باید بدانیم چه چیزی از کنگره دریافت کرده‌ایم و در عوض این دریافت‌ها ما چه تلاش و کوششی برای کنگره انجام داده‌ایم؟ باید فکر کنیم و به درون خود فروبرویم که قبل از این‌که با کنگره آشنا شویم در چه وضعیتی قرار داشته‌ایم؟

برای درمان مسافر خود چه مسیرهایی را رفتیم و بدون نتیجه بود! زمانی که وارد کنگره شدیم با ترس و ناامیدی آمدیم، در ابتدا با آموزش‌های کنگره کم‌کم به آرامش رسیدیم، اعتمادبه‌نفس پیدا کردیم، علم درست زندگی‌کردن را یاد گرفتیم، آموختیم هیچ موقع تسلیم مشکلات نشویم، با سی‌دی نوشتن خیلی از گره‌های درون ما باز شد. در کنگره درست حرف‌زدن و چگونه رفتارکردن با انسان‌ها را فراگرفتیم، آموزش گرفتیم که چگونه برخورد مناسب با افراد داشته و دل انسان‌ها را نشکنیم. امیدوارم به آرزویی که دارم برسم و به کنگره خدمت کنم و این حال خوبی که اکنون دارم را به دیگران منتقل کنم تا حال دیگران هم خوب شود. از آقای مهندس که این بستر بزرگ را برای‌ ما فراهم کردند، ممنونم.

رابط خبری: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون اول)
عکس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر محبوبه(لژیون اول)
ارسال: راهنمای تازه‌واردین همسفر سمانه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی نائین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .