English Version
This Site Is Available In English

کنگره لقب معتاد را از من گرفت

کنگره لقب معتاد را از من گرفت

جلسه اول از دوره چهل و سوم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگرۀ ۶۰ نمایندگی ارتش، با استادی راهنمای محترم مسافر مهدی، نگهبانی مسافر حامد و دبیری مسافر احمد، با دستور جلسه «کمک من به کنگره و کمک کنگره به من» در روز شنبه ۲۲ دی ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر. از نگهبان محترم و دبیر عزیز تشکر می‌کنم که اجازه دادند این جایگاه را مجدد تجربه کنم و آموزش بگیرم. امیدوارم قدردان باشم و از آقای مهندس تشکر می‌کنم که چنین بستری را برای من فراهم کردند تا بتوانم در مسیر باشم و آموزش بگیرم و به رشد خودم کمک کنم.
دستور جلسه این هفته یعنی کمک من به کنگره و کمک من به کنگره، هر ساله من را به فکر وامی‌دارد و فکر می‌کنم قصد آقای مهندس هم از این دستور جلسه همین باشد که من بدانم در کجای کار قرار دارم. آیا با گذشت یک سال همان حس قبلی در من وجود دارد یا نه؟ این دستور جلسات باعث می‌شوند که من قدر گوهر وجودی که به دست آوردم را بیشتر بدانم و به آن فکر کنم.
اولین کمکی که کنگره به من کرد این بود که صفت یا لقب معتاد را از من گرفت. این موضوع بار بسیار سنگینی بود و به‌خاطر اشتباهی که مرتکب شده بودم باید تا آخر عمر این بار را بر دوش می‌کشیدم. کنگره به من گفت تو یک اشتباه انجام داده‌ای و حالا راه و مسیر جبران آن مشخص است. این کمک کنگره، دید من را نسبت به اعتیاد و فرد مصرف‌کننده عوض کرد.
کنگره در ادامه به من نظم و انضباط داد. من به‌واسطهٔ مصرف مواد خیلی از کارهای خود را پشت‌گوش می‌انداختم و خواب من به‌هم‌ریخته بود؛ ولی کنگره با روش، اصول و قوانین خودش این موضوعات را ذره‌ذره به من دیکته کرد. کنگره به من اعتمادبه‌نفس داد؛ چراکه دارو را در اختیار من قرار داد و گفت تو می‌توانی دارو را در اختیار داشته باشی و خودت به‌اندازه مصرف کنی.
برای دوستان سفر اول شاید به نظر بی‌فایده باشد که مدتی بیایند و بروند؛ اما این موضوع به‌مرور تأثیر خود را نشان می‌دهد. در پیام آمده است که "بیا تا آنچه به باورت نمی‌گنجد ببینی" و واقعاً این اتفاق برای من افتاد و این تغییرات را با تمام وجود در سفر اول حس کردم.
در مورد کمک من به کنگره باید بگویم که این‌گونه نیست که من کمکی کنم تا این سیستم بچرخد. شاید در ظاهر این‌گونه باشد اما در اصل مجدداً کمک کنگره به من است. کنگره با خدمت‌هایی که فراهم می‌کند، باعث می‌شود یک گوهر گمشده من پیدا شود یا یک نیروی درونی من بیدار شود. من در هر قسمتی که خدمت می‌کنم محاسبه‌ای وجود ندارد. من یک قدم بر می‌دارم و متوجه می‌شوم که کنگره یا آموزش‌های آن پنج قدم به من کمک کرده‌اند.
قصد آقای مهندس و بزرگ‌ترها این است که من اگر خدمتی می‌کنم بدون توقع باشد و بدانم که برای خودم می‌آیم. در ازای خدمتی که می‌کنم شاید حال دو نفر دیگر هم خوب شود؛ ولی به قول آقای مهندس اگر من توانستم بدون توقع خدمت کنم و انتظاری نداشته باشم، معجزات آن در زندگی من رخ می‌دهد. اگر غیر از این باشد، قطعاً به نقطۀ مدنظر نمی‌رسم و آرامش و تعادل نسبی از من دورتر و دورتر خواهد شد.
ممنونم که به صحبت‌های من گوش دادید.

تایپ، ویرایش و ارسال: مسافر محمدرضا
نمایندگی ارتش

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .