یازدهمین جلسه از دوره هشتاد و ششم از کارگاههای آموزش عمومی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران نمایندگی شادآباد به استادی راهنمای محترم محسن و نگهبانی مسافر شعبان و دبیری مسافر داود با دستور جلسه «کمک من به کنگره و کمک کنگره به من» در روز شنبه 22 دیماه ۱۴۰۳ ساعت 45: ۱۶ شروع به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محسن هستم یک مسافر خیلی خوشحالم که امروز در جمع شما هستم و اینیک توفیق اجباری بود برای من که در جمع شما عزیزان باشم و آموزش بگیرم. یک تبریک میگویم به اعضای شعبه شادآباد بابت خرید زمین و تشکر میکنم از آقای مهندس و همه عزیزانی که در این حرکت سهیم بودند. دستور جلسه روزهای شنبه طبق روال در دو بخش انجام میشود، بخش اول دستور جلسه هفتگی و بخش دوم تولد یکسالگی حسین عزیز دستور جلسه هفتگی کمک کنگره به من و کمک من به کنگره. من باید ببینم که کنگره چه کمکی به من کرده، به من که یک انسان بههمریخته و بیمار با حسهای منفی و در اوج ناامیدی بودم. اولین کاری که کرد بیماری من را درمان کرد و بعد حسهای منفی را از من گرفت، ناامیدی ترس و منیت. به نظر من بزرگترین کمکی که کنگره به من کرد، کلید حل مشکلات را داد با آموزشهای جهانبینی که به من داد به من راهحل زندگی کردن را یاد داد که چگونه زندگی کنم من زندگی کردن بلد نبودم تصور من فقط این بود که زندگی مصرف مواد مخدر و سیگار بود از عشق و محبت چیزی نمیدانستم. میدانستم ولی در حد دانستن بود یعنی دانایی بود و دانایی مؤثر نبود. به من کمک کرد که متوجه شوم زندگی چیه و به من آدرس خودم را داد. در زمان مصرف یکی از دوستان من بسیار سالم و ورزشکار بود. ما همیشه میگفتیم ایشان چه لذتی از زندگی میبرد نه الکلی، نه موادی، نه سیگاری وقتی درمان شدم متوجه شدم که اصل لذت را ایشان میبرد. الآن من دارم لذت میبرم که خواب منظم دارم و افکار منفی ندارم اگر محبت میکنم محبتم واقعی است. عشقم واقعی است و اگر یکی را دوست دارم به خاطر منافع خودم نیست و همه اینها را از طریق آموزشهای جهانبینی کنگره به دست آوردم و حالا من در قبال کنگره چه کردم؟ کنگره مرا درمان کرد، مرا به حال خوش رساند. هم خودم و همخانوادهام را، حالا من چه کمکی باید انجام دهم؟ بهترین کمک در سفر اول این است که از امکاناتی که در اختیار شما هست به نحو احسنت استفاده کنید. در همین جلسهای که الآن حضور داریم، عزیزان زحمتکش و خدمتگزار و مرزبانان از چه ساعتی آمدهاند تا فضا را مهیا کنند که من روی صندلی بنشینم و به حال خوش برسم. اولین کمکی که میتوانم بکنم این است که خستگی این عزیزان را به تنشان نگذارم. طبق فرمایش استاد امین اگر تلاش و زحمات دیگران را نادیده بگیرید، تلاش و زحمات شمارا نادیده خواهند گرفت. پس اولین کاری که باید انجام دهم این است که از این بستری که فراهمشده به نحو احسنت استفاده کنم و تابه درمان برسم و بعد از درمان انجام آزمایشهای دورهای را در تاریخ مقرر انجام دهم. کمک من به کنگره این است که رفتار من باعث شناخته شدن کنگره شود، بعد در سفر دوم خدمت مالی خدمت ورزشی و خدمات دیگرمیتوانم انجام دهم. کمک فقط کمک مالی نیست و تصور بچههای سفر اولی این است. درصورتیکه درست سفر کردن بهترین کمک به کنگره است، شما اگر سفیر و نماینده خوبی برای کنگره باشید، بهترین کمک به کنگره است. حضور در اماکن ورزشی کنگره و پارکها در کنار هم با تعداد زیاد یکی از کمکها به کنگره است. امیدوارم همه مخصوصاً سفر اولیها قدر کنگره را بدانند و با سفر خوب و کسب رهایی باعث شوید که این علم شناخته شود.
بخش دوم جلسه تولد یک سال رهایی حسین عزیز ورودی سال ۱۴۰۱ بود، با مصرف انواع مواد مخدر و آنتی ایکس سیگار. یک نقطه مشترک بین افرادی مثل حسین و افراد دیگر که خوب سفر کردند میباشد، نقطه مشترک این است که هیچکدام از این عزیزان بهانه نیاوردند و هر آنچه گفتیم انجام دادند. یک سری رهجو هستند، بهصورت خودکار کارشان را انجام میدهند. حسین بههیچعنوان بهانه نمیآورد و مرتب تکالیفش را انجام میداد و در جلسات منظم شرکت میکرد و بهموقع در پارک ورزشی حضور داشت و ایشان یک خصوصیتی دیگری داشت و آنهم این بود که خیلی وقتشناس بود و خیلی زود وارد درمان سیگار شد باراهنمایی آقای محمد دادگر که من به ایشان هم تبریک میگویم. اگر امروز حسین حالش خوب است، قطعاً آموزشهای آقای دادگر هم مؤثر بوده است. حسین در کنار همه این خصوصیات خوب آدم بسیار اخمو و بداخلاقی بود، خیلی زود به هم میریخت و دوست داشت دعوا کند. ولی بعدها حس و حالش خوب شد و تغییرات محسوسی انجام داد. ولی مدتی بعد از رهایی دور شد. ولی بهواسطه آموزشهایی که در سفر اول گرفته بود، آنها را کاربردی کرد و دوباره برگشت و در لژیون حضور دارد و امیدوارم با خواستهای که در سفر اول داشت با همان تلاش در سفر دوم هم حرکت کند و به جایگاهی که مدنظرش است برسد از اینکه به صحبتهای من گوش کردید سپاسگزارم.
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر.
از زحمات همه شما دوستان متشکرم و انشالله بتوانم روزی همه زحمات شما رو جبران کنم.
در مورد دستور جلسه کمک من به کنگره و کمک کنگره به من باید بگویم که پارسال هم در همین موقع با همین دستور جلسه استاد جلسه بودم و جالب اینکه امسال هم با یکی دو هفته جابجایی دوباره این دستور جلسه با تولدم مصادف شد. خیلی با خودم فکر کردم که چرا اینگونه شد؟ من بعد از رهایی با خودم گفتم که حالم خوب شده و بعد از خدمت کوچکی در قسمت اوتی کنگره را رها کردم و گفتم به زندگیم برسم. این دستور جلسه خیلی به من کمک کرد تا با خودم فکر کنم کنگره چه چیزهایی به من داد؟ کنگره باعث شد تا اعتیادم را درمان کنم، سیگاری که به هیچ عنوان فکرش را نمیکردم روزی بتوانم ترک کنم در اینجا درمان شد و حالا من برای کنگره چه کاری انجام دادم؟ من برای کنگره کاری نتوانستم انجام بدهم و در مدتی که از کنگره فاصله گرفته بودم روز به روز حالم بدتر میشد و عصبیتر میشدم و در کارم تعادل نداشتم فقط با این تفاوت که مواد و سیگار مصرف نمیکردم.
دوباره به کنگره بازگشتم و این برگشت دریچههای جدیدی برای من گشود. من گرهای در زندگی داشتم که با این برگشت به کنگره توانستم از این گذرگاه عبور کنم و میخواهم این خبر خوش را به راهنمایم آقای اسدی بدهم. سی دی گذرگاه مطالب بسیار زیادی برای من داشت که مرا بسیار روشن کرد. یک مطلبی که باید بگویم این است که از دوستان سفر اولی خواهش میکنم به فکر درمان سیگارشان باشند چون من خیلی از حسها و مطالب را بعد از درمان سیگار متوجه شدم و گرفتم و سفر سیگار بود که مرا به رهایی واقعی رساند.
در انتها از راهنمای خوب سفر اولم آقای محسن اسدی و راهنمای گرامی سفر دومم آقای صادق حاج حسینی و راهنمای سفر سیگارم آقای محمد دادگر و ایجنت و مرزبانان محترم و تمامی شما عزیزان تشکر و قدردانی میکنم.
تجلیل و قدردانی از راهنمای محترم محسن اسدی
رهایافتگان هفته گذشته:
تایپ و ارسال: واحد سایت نمایندگی شادآباد
لژیون خدمتگزار: لژیون یازدهم
مرزبان کشیک: مسافر خدامراد
- تعداد بازدید از این مطلب :
297