English Version
This Site Is Available In English

این دینی که بر گردن دارم اداء کنم

این دینی که بر گردن دارم اداء کنم

سلام دوستان ملیحه هستم همسفر:

دیدن یک مصرف کننده در خانواده که دچار تخریب جسم شده آزار دهنده هست. هم برای خود فرد هم برای اطرافیان، مخصوصاً که در پی آن قطعاً روان و جهان بینی هم دچار تخریب و تغییر می‌شود. من ترمیم این تخریب را با آمدن به کنگره حس و تجربه کردم. هم برای مسافرم و هم برای خودم، کنگره همانند طنابی بود که از تاریکی به سمت نور هدایتمان کرد. زندگی احیا شد و همچنان در حال بازسازی است.

بنابراین ما در قبال این کمک و هدایت مدیونیم و می‌بایست در پایداری این جمعیت احیای انسانی کوشا باشیم و هر کس به اندازه ای که در توان دارد. برای این که قدر آنچه که به دست آورده‌ایم را بدانیم و قدردان باشیم باید کمک و خدمت کنیم در سایت و انتشارات کنگره خدمت کنیم در آبدارخانه. یکی آزمون می‌دهد و به عنوان کمک راهنما به خدمت و آموزش ادامه می‌دهد. یکی مرزبان می‌شود و یک نفر ایجنت و …یک نفر کمک مالی می‌کند هر قدر در توانش هست. همه این افراد در هر جایگاهی که هستند هم خدمت می‌کنند و هم آموزش می‌بینند. با این اقدامات ظرفیت ما هم افزایش می‌یابد. 

روزی بنیان کنگره این محیط را مهیا کرد و رایگان در اختیار افراد گذاشت. افرادی وارد شدند و این مسیر را ادامه دادند تا امروز که ما بهره بردیم، پس ما هم باید اقدام کنیم تا این راه هموارتر شود و افراد دیگر هم بتوانند به درمان برسند و هدف عظیم آقای مهندس دژاکام که گسترش دستاوردهای کنگره و بر پا سازی آکادمی است اجرا شود.

من همه‌ حال خوشم را از کنگره دارم آرامش تمام زندگی‌ام را، حتی حال خوش فرزندانم، زمانی که به گذشته‌هایم فکر می‌کنم که چه آشفتگی‌ و بهم ریختگی ذهنی داشتم که حتی قادر نبودم برای نیم ساعت یک جا بنشینم و چیزی آموزش بگیرم اگر هم می‌نشستم کلاً ذهنم جای دیگری بود و در حال جنگ با دیگران، این حال بد من روی سیستم ایکس اثر گذاشته بود و من دچار خیلی مریضی روحی و جسم شده بودم و فقط تصور می‌کردم که حالم خوب است. تلاش می‌کردم برای حال خوب داشتن، ولی تلاشم هم در مسیر درست نبود. ولی از زمانی که به کنگره آمدم و آموزش گرفتم متوجه شدم که این حال خرابی‌های من از کجا‌ بود، پس من همه چیز چه مادی و چه معنوی همه را از کنگره گرفتم و حالا نوبت من شده که این دینی که بر گردن دارم را اداء کنم و باید با تمام وجودم خدمت کنم یا به دینار، یا به جان،

و در آخر کسانی که همیشه در حال باز پرداخت آن چه که دریافت نمودند هستند، مانند چشمه زلال و سرشار از انرژی هستند و کسانی که هر چه دریافت می‌نمایند در عوض آن هیچ گونه پرداختی ندارند و همه چیز را برای خود می‌خواهند گویی تبدیل به شوره‌زار و کویری می‌شوند.

به نظر من بزرگترین کمک را کنگره به ما می‌کند زیرا اگر این مکان امن نبود ما و مسافرانمان به درمان و حال خوب نمی رسیدیم. پس کنگره و جهان بینی کنگره، اولین قدم را برای ما برداشت و بدون هیچ گونه چشم داشتی تمام آموزش‌های خوبش را از طریق استادان و راهنما‌های عزیز در اختیار ما گذاشته و توانستیم با این آموزش‌ها از طرف تاریکی به سمت نور و روشنائی حرکت کنیم. و اما کمک ما به کنگره این است که اول به حرمت‌‌ها و قوانین کنگره احترام بگذاریم و فرمانبردار باشیم و به موقع در جلسات و لژیون حاضر باشیم، به حرف استاد و راهنما گوش بدهیم، به موقع سی دی بنویسیم نظم و انضباط داشته باشیم و به همه اعضا احترام بگذاریم و همدیگر را دوست داشته باشیم، و از نظر مالی هم کنگره را حمایت کنیم .این کارها می‌تواند بزرگترین کمک ما به کنگره باشد و یک خدمتگزار واقعی باشیم برای کنگره و سپاسگزارم از آقای مهندس دژاکام که این مکان امن را برای ما و مسافران ما فراهم کردند تا به رهایی و درمان برسیم

در باب دستور جلسه، مسئله تشخیص است که ما بدانیم به واسطه کنگره چقدر دچار تغییرات و تبدیلات شده‌ایم. قطعاً نقطه اول من با نقطه جدید بسیار متفاوت است. و هر چه سعی و تلاش در این مسیر پر توان‌تر تغییرات هم وسیع‌تر خواهد بود. بهترین کمک به کنگره از نظر من در مسیر بودن هست و مستمر در حال تلاش بودن. چون روزی به واسطه این تلاش‌ها تبدیلات درون شخص صورت می‌گیرد که در روند عملکرد و تداوم کنگره موثر خواهد بود. و بهترین و قشنگ‌ترین کمک‌ همان بازتاب اطلاعاتی هست که انسان‌ها را از بند اهریمنی نجات می‌دهد. امیدوارم که آموزش ها را به طور صحیح بتوانم کاربردی کنم و فرد مفیدی در ادامه برای کنگره ۶۰ باشیم.

تایپیست: همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر اعظم( لژیون تغذیه)

ویراستار و ارسال کننده: همسفر سمیه نگهبان سایت

همسفران نمایندگی شهباز

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .