به نام قدرت مطلق الله
دلنوشته مسافر جواد راهنمای محترم مسافر فرزاد از لژیون دهم در باب دستور جلسه "هفته همسفر "
بنام خدایی که زن را آفرید تا بال پرواز مرد بشود .
دلنوشته ای به همسفرم
همسفر عزیز:
اکنون که از تاریکی به سمت نور حرکت می کنم٬ هرچه به نور نزدیکتر میشوم تو را هم بیشتر می.شناسم ! شاید تقدیر این بود که پا در مسیر تاریکی(همان اعتیاد) بگذارم و بعد در مسیر روشنایی تو را بیشتر کشف کنم و بدانم برایم که بودی و حال که هستی ٬
همسفر عزیزم:
اکنون که در مسیر روشنایی حرکت می کنم فهمیدم چه فرشته ای بودی ٬ هستی ٬ و برایم خواهی ماند.
همسفر عزیزم:
تو فرشته ای بودی که جوانی، شور و شوق بهترین روزهای عمرت را در باتلاق اعتیاد من گذاشتی.
خوب می دانم چه زخم زبانهایی شنیدی و چه سختی هاکه تحمل نمودی، من در تاریکی مطلق بودم و اما تو ستاره ای در دل این تاریکی. مرا ببخش که هیچگاه ستاره ام را ندیدم.
همسفر عزیزم :
تو چه خوبی! هرچه دیدی و شنیدی کینه بر دل نگرفتی، باز آمدی در این مسیر بال پروازم شدی و در گذرگاه تاریکی به نور مرا تنها نگذاشتی، دو بال پرواز به من دادی تا مبادا خسته شوم و در این گذرگاه بمانم.
همسفر عزیزم:
بابت همه بدی ها و تخریب های دوران اعتیادم ازتو معذرت میخواهم و طلب بخشش دارم امیدوارم عمری باقی بماند تا بتوانم جبران کنم.
با تشکر فراوان از همه همسفران که واقعا فرشته هایی هستند از خود گذشته که تا آخر پای زندگی ایستاده اند و لایق بهترین و بیشترین احترامات هستند.
ویرایش: مسافر محمد لژیون پنجم
ارسال خبر: مسافر کاظم لژیون سوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
85