به نام قدرت مطلق الله
کمک من به کنگره و کمک کنگره به من:
در این هفته رسیدیم به دستور جلسه خیلی مهمی با مضمون کمک من به کنگره و کمک کنگره به من؛ که باید این سؤال را مطرح کنم که کمک کنگره به من چه بوده و من چه کمکی به کنگره کردهام؟ اگر بخواهیم به این سؤال واقعبینانه و منصفانه پاسخ بدهم در همان وهله نخست میبینم که کنگره به لطف مهندس دژاکام و آموزشهای ناب آن در همان ابتدای ورود به کنگره لقب معتاد را از من گرفته و بجای آن واژه زیبای مسافر را به من هدیه میدهد و الحق که چه واژه زیبا و پر معنایی را جایگزین کلمه و عبارت معتاد میکند و با همین یک تغییر به من یادآوری میکند که تو مسافری و باید مثل یک مسافر دائم و مستمر درحرکت باشی و امروزت نباید مثل دیروزت باشد و هرروز و هرلحظه باید جایی را که هستی تغییر بدهی؛ تغییری که در جهت نور و روشنایی باشد و درنهایت باید بجایی برسیم که ازآنجا انشعاب یافتهایم.
بعدازاینکه بهعنوان مسافر وارد حلقه آموزش در کنگره شدیم در کارگاههای آموزشی شرکت کرده و یک نفر را بهعنوان راهنما انتخاب میکنیم که خودش قبلاً این مسیر را طی کرده و با کمک راهنمایی شخص دیگری از تاریکیها بیرون آمده و به تعادل رسیده است که این اشخاص کسانی نیستند جز راهنمایان کنگره 60 که بیمزد و بیمنت شال خدمت به گردن آویختهاند و دلسوزتر از پدر و مهربانتر از مادر ما را در مسیر آموزش و خدمت همراهی میکنند، در ابتدای سفر برای درمان اعتیاد خود به کنگره میآمدم اما در ادامه به لطف آموزشهای کنگره میبینم که در اعمال و رفتارم تغییرات شگرفی صورت گرفته که در هیچ دانشگاهی نمیتوان چیزی شبیه به آن را یافت از شدت خشم و عصبانیت من کاسته میشود، انسان نسبتاً منظمی میشوم، بهموقع میخوابم و بیدار میشوم، نحوه نگاهم تغییر میکند، ادبیات سخن گفتن من تغییر میکند، حرف کسی را قطع نمیکنم، سعی میکنم از دروغهایم کم کنم، نوع لباس پوشیدنم تغییر میکند، رفتارم در منزل و محل کار و اجتماع با سایر انسانها و عزیزانم تغییر میکند و بهآرامی تغییر اساسی در چهرهام که اعتیاد و مصرف مواد بهکلی پژمرده کرده بود به وجود میآید و با نوشتن و با لوازمالتحریر آشتی میکنم و شروع به سی دی نوشتن میکنم
واقعاً شگفتانگیز است که تا قبل از کنگره با چه لوازمی برای اینکه حالم خوب شود سروکار داشتم والان با چه چیزهایی سروکار دارم، اسباب مصرف مواد مخدر جای خودش را به کتاب و دفتر و خودکارهای رنگارنگ و نوشتن مطالب آموزشی داده است جایگاه من را کنگره به من پس میدهد جایگاهم در خانواده، در محل کار، در اجتماع، در انتخاب جاهایی که قبل از کنگره رفتوآمد میکردم و امروز به چه مکانهایی رفتوآمد میکنم همه و همه اینها را مدیون کنگره هستم. و یا اصلاً روزهای جمعه که قبل از کنگره جمعههای من چه شکلی بوده والان چگونه است؟ همین امروز جمعه است و من از پارک برگشتم و دارم این مقاله را مینویسم من جمعهها تا عصر میخوابیدم ولی الآن جمعه روز فوقالعادهای برایم شده است صبح زود از خواب بیدار میشوم به پارک میروم ورزش میکنم پیادهروی میکنم و از دیدن خود در میان انسانهای پرشور و پرانرژی به وجد میآیم. کنگره به من کمک کرده که شرایط کاری و درآمدم بسیار تغییر کند و بتوانم در کنار عزیزانم با حس خوبی زندگی کنم و اجازه دهم که عزیزانم در کنار من با آرامش زندگی کنند.امروز که در حال نوشتن چیزهایی هستم که کنگره به من داده متوجه شدم که شاید چندین صفحه بشود و شاید حتی شما که این مطلب را میخوانید حوصلهتان سر برود اما درنهایت کنگره برای من مسافر صفات خوب را در این سفر جایگزین صفات زشت کرد تا مرا را به جایگاه واقعی و انسانی خود بازگرداند.
و اما کمک من به کنگره: به نظر بنده هر کاری که بخواهم برای کمک به کنگره انجام دهم درنهایت به خود من برمیگردد یعنی اگر بخواهم آموزشها را بهخوبی دریافت کنم در زندگی شخصی خود به کار ببرم بازهم تبدیل میشود به کمک کنگره به من؛ که بازهم حال من بهتر میشود اما با همه اینها کمک من به کنگره این است که آموزشهای کنگره را باجان و دل دریافت کنم و کاربردی کنم، در کنگره خدمتگزار باشم. خدمت در کنگره چند نوع است که در توان خود آن را انجام دهم و یا میتوانم مرزبان راهنما ایجنت و یا حتی هر جایگاه خدمتی که در توانم هست انجام دهم مثل سایت، نشریات، OT ، دبیر یا نگهبان؛ و یا هر جایگاه دیگری که به من اجازه خدمت داده شود. گاهی میتوانم در جایگاههای مالی خدمتگزار باشم و در حمایت از کنگره حامی مالی نمایندگیها، در جایگاههای سرداری، دنوری، پهلوانی و یا حتی نشانی در بینشانی خدمت گذار باشم اما نکته قابلتوجه این است که چه من این خدمتها را انجام دهم و چه انجام ندهم کنگره با شتاب بسیار زیادی به راه خودش ادامه میدهد و اگر نتوانم سهمی داشته باشم قطعاً ضرر خواهم کرد و بهرهای از این سفره نخواهم برد و درنهایت انتقال علم و دانش کنگره را به کسانی که از راه میرسند، وظیفه خود میدانم که بهعنوان زکات درمان و حال خوبی که به دست آوردهام، این حس و حال را به آنها انتقال داده و آموزشهای کنگره را به کسانی بیاموزم که دست یاری بهسوی ما دراز کردهاند و یاریرسان آنها دررسیدن به حال خوش و خروج از تاریکیها باشم.
نگارنده: راهنما مسافر محمدرضا
تایپ: مسافر یاسر
ویراستاری و تنظیم: مسافر ابراهیم ل 6
- تعداد بازدید از این مطلب :
269