به نام نامی دوست که هر چه داریم از اوست
اولین جلسه از دور اول جلسات ماهانه لژیون سردار نمایندگی گرمسار به استادی راهنمای محترم پهلوان حسین، نگهبانی مسافر حسین، دبیری و خزانه داری مسافر اصغر با دستور جلسه خانم های مسافر، پنج شنبه 20 دی ماه 1403 ساعت 15:30 آغاز به کار نمود.
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر.
خیلی خوشحالم که امروز در جمع دوستان در نمایندگی گرمسار هستم. سه هفته است که این نمایندگی شروع به کار کرده و سعی کرده ایم در این مدت حضور داشته باشیم تا بتوانیم از انرژی خوب نمایندگی استفاده کنیم.
دستور جلسه این هفته خانم های مسافر است. با دوستان در مورد این دستور جلسه در این هفته خیلی صحبت کرده ایم. در جامعه مصرف کننده گان به دو گروه تقسیم می شوند، مصرف کننده گان آقا و خانم.
به نظر من در زمان کرونا یک سری افراد کرونا گرفتند و سفرشان تمام شد و رفتند، به یک سری هم اجازه داده شد از این گذرگاه عبور کنند. اعتیاد نیز به همین شکل است مانند ویروس عمل می کند، فردی راه درمانش را پیدا می کند، تا آخر با آن بیماری می جنگد، امید دارد و از این بیماری جان سالم به در می برد. افرادی هم راه برایشان مشخص نمی شود، آن هم مشیت الهی است. البته برای شخصی که راه برایش پیدا نشده است، نه شخصی که راه برایش نمایان شده و قدر آن راه را نمی داند.
کلامی از آقای تراب خانی به ذهنم آمد که فرمودند؛ هر تفکری که ما در کنگره 60 داریم، تفکر جناب مهندس است، ما هیچ موضوعی از خودمان نداریم که بگوییم. این که خانم های مسافر اجازه داشته باشند تا در تمام نمایندگی های کنگره 60، خودشان را معرفی کنند، بعد از بیست و هفت سال اتفاق افتاد. خیلی سخت بود، چون من نیز در بدو ورود از دوربین و حتی از معرفی کردن می ترسیدم. خوشحال هستم که بعد از این همه سال این اتفاق رخ داد، کار بزرگی است. این حرکت بار بزرگی بر دوش ما می گذارد که مسئولیت ما در این راه چیست؟
بتوانیم این باور را درون ذهن خودمان و اطرافیان ایجاد کنیم که یک مصرف کننده قالبا به دنبال خوشگذرانی نیست، قطعا یک بیماری است و بیماری هم قابل درمان است.
یک روز جناب مهندس دیدند که روانشناسان و روانپزشکان راه را اشتباه می روند، به بچه ها گفتند؛ افرادی که می خواهند ادامه تحصیل بدهند حتما در رشته های روانشناسی و روانپزشکی ادامه تحصیل بدهند. این باورهای غلط را، که شخص مصرف کننده یک بیمار روانی است و فقط برای لذت بردن مواد مصرف می کند، در مورد یک مصرف کننده تغییر بدهند. تغییر چنین باوری سخت بود ولی جناب مهندس راهش را پیدا کردند.
به نظر من ارتباط این قضیه با لژیون سردار در این است که مصرف کننده در اکثر مواقع خودش را می بیند و هیچ راه بخششی برای دیگران ندارد. در زمان مصرف هر چیزی اول برای خودم بود و فقط خودم را می دیدم، اما کنگره این باور را درون من تغییر داد، که اگر بخواهی زندگی کنی، زندگی تو در گرو اطرافیان تو است. اگر اطرافیان حال خوب را تجربه کنند قطعا از حال خوش آنها تو نیز سهمی خواهی برد. پس این بخشش در حال تمرین و تکرار است و در کنگره 60 ذره ذره در حال اتفاق افتادن است. زمانی که می خواهید از جناب مهندس اجازه پهلوانی بگیرید، در چشم هایت نگاه می کند و می گوید، برای چه آمده ای تاببخشی؟ آیا می خواهید از کائنات، سیستم هستی و خدا چیزی طلب کنید؟ یا می خواهید از روی تمنای دل ببخشید؟ آیا آن عشق بلاعوض در درونت بوجود آمده است؟ تو به آن جایگاه بخشش، معرفت و آگاهی رسیده ای که بخواهی بدون چشم داشت از شیره جانت که پول هر انسانی است ببخشی و بگذری؟
اگر کاری را به سختی انجام می دهیم، قطعا این کار را اشتباه انجام می دهیم، چون هر کاری کلید راه خودش را دارد. کلید راه را پیدا کنید، یعنی به آن آگاهی برسید، حتما اتفاقات خوب برای همه خواهد افتاد، به شرط اینکه تصویر ذهنی را در ذهن به تصویر بکشیم و امید داشته باشیم.
از اینکه به صحبت های من گوش کردید سپاسگزارم.
در ادامه انتخابات دبیری لژیون سردار برگزار گردید، که مسافر محمد صالح با بالاترین آرا برای دبیر این دوره لژیون سردار انتخاب شدند.
- تعداد بازدید از این مطلب :
197