English Version
This Site Is Available In English

کسانی همت کردند و ما درمان شدیم

کسانی همت کردند و ما درمان شدیم

دوازدهمین جلسه از دور چهل و پنجم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره۶۰ نمایندگی عمان سامانی شهرکرد به استادی راهنمای مسافر اسکندر، نگهبانی مسافر ایوب و دبیری مسافر مسلم با دستور جلسه "خانم‌های مسافر" و "جشن تولد دهمین سال رهایی راهنمای مسافر فرزاد" پنج‌شنبه ۲۰ دی‌ ۱۴۰۳ در ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

سلام دوستان اسکندر هستم یک مسافر
خدا را شاکر هستم بابت اینکه در تاریکی رفتم تا بتوانم به کنگره وارد بشوم.
دستور جلسه این هفته "خانم‌های مسافر" است. تعدادی مسافر خانم به شعبه آکادمی آمدند ولی مشارکت نکردند و ما آن زمان فکر می‌کردیم تاریکی فقط برای آقایان است ولی تاریکی مطلق برای مسافر‌ان خانم است. کنگره یک حرکت هوشمندی بود که توانست آدم‌ها را از تاریکی‌ها نجات دهد‌ و این اولین بار بود که تغییر در من ایجاد شد.

با اعلام کردن برای تهیه زمین شعبه خانم‌های مسافر افرادی اعلام آمادگی می‌کنند و ساختمان ساخته خواهد شد. تنها مشکل، استادی و راهنمایی را داریم که شخصی این عزیزان را آموزش بدهد. همانطور که قبل از ما کسانی بودند و همت کردند و ما درمان شدیم و آموزش گرفتیم.
اگر کسی بخواهد در مورد خانم‌های مسافر خدایی نکرده حرف نامربوط بزند باید جدی با آن برخورد شود. ما در کنگره آموزش گرفتیم که جبران خسارت کنیم. من تلاش زیادی کردم برای این‌که همسفرم به کنگره بیاید و زمانی که به کنگره آمد تفکرات جدیدی پیدا کرد‌. همسفران برای پیشرفت و ارتقاء شعبه و تفکرات تأثیر بسیاری داشتند و به جایگاه رسیدند و این افتخاری برای همه ما است.
ما باید با خودمان و خدای‌مان عهد ببندیم برای انجام هر کاری که در مسیر درمان خانم‌های مسافر است.

دستور جلسه‌ی دوم "دهمین سال رهایی فرزاد عزیز" است.

آقا فرزاد با مشکلات زیادی به کنگره آمد ولی با وجود مشکلاتش سفر کرد و از همان اوایل سفرش، عشق کنگره را دریافت کرد. آقا فرزاد آن زمان یک خودرو پراید داشت که همیشه با آن به تهران می‌رفتیم و به هیچ خدمتی نه نمی‌گفت. یک روز آمد و به من گفت که مشکل کار و مالی دارم و در اداره آب ماشینم را استخدام کردند. گفتم: برو تو بدون شک یک روز مدیر کل اداره آب‌ استان خواهی شد. چند سال بعد مدیر اداره آب شهرستان کیار شد ولی من دوباره به آقا فرزاد گوشزد کردم که باید مدیر کل اداره آب استان شود البته این سمت به آن پیشنهاد شد ولی خودش قبول نکرد.
آقا فرزاد پتانسیل این را دارد که بتواند چندین شعبه را تأسیس کند. رهجو‌های آن افرادی با عشق هستند و می‌توان با نگاه کردن به آنها فهمید که رهجو‌های آقا فرزاد هستند‌.
دهمین سال رهایی آقا فرزاد را به خودش و همسفرش و آقای مهندس و کلیه مسافران و همسفران شعبه عمان سامانی شهرکرد تبریک عرض می‌کنم‌.
از این‌که به صحبت‌های من گوش کردید از همه‌ی شما تشکر می‌کنم.

سخنان مسافر فرزاد:

سلام دوستان فرزاد هستم یک مسافر
اول به خاطر همه چیز خداوند را شاکر و سپاسگزارم.
از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان به خاطر مسیری که پیش روی همه‌ی ما گذاشتند کمال سپاسگزاری را دارم. ما هر چه داریم از ایشان داریم.
از آقا کامران و آقا اسکندر راهنمایان عزیزم بابت همه زحماتشان سپاسگزارم.
از همه‌ی مشارکت‌های زیبایتان متشکرم. شما به بنده لطف دارید. من بیرون از اینجا دوستان زیادی ندارم و شما دوستان خوب من هستید.
۱۰ سال از تاریخ رهایی من می‌گذرد و شایسته نیست از زمان تخریب صحبت کنم از دیدگاه بنده هر کس از این درب برای درمان وارد می‌شود باید مصرف و زمان اعتیاد خودش را فراموش کند. اتفاقی که با دیدن راهنمای خودم برای من
افتاد و با دیدن ایشان انقلابی در من شکل گرفت که باید برای هر کسی اتفاق بیفتد. من با دیدن راهنمای خودم مصرف مواد را کنار گذاشتم و از فکرش بیرون آمدم.
در طول این ۱۰ سال من این را خوب فهمیدم که چیزی نمی‌دانم. و این حرف آنچنان برای من بزرگ است که نمی‌توانم نادیده‌اش بگیرم.

این مسئله گاهی من را به هم می‌ریزد و برای من حکم تکانه را دارد‌‌. گاهی من را به حرکت وا می‌دارد تا یاد بگیرم و گاهی به من آرامش می‌دهد و باعث این می‌شود که من درگیر تعصبات و حاشیه‌ها نشوم و از اینجا حکایت می‌گیرد که آقای مهندس می‌فرمایند: "کره زمین دربرابر کهکشان راه شیری مثل دانه شنی می‌ماند که در کویر لوت با باد حرکت می‌کند." گاهی ما روی این کره خاکی، با به دست آوردن جایگاهی ادعای خدایی هم می‌کنیم. پس بهتر است به این معنا برسیم که چیزی نمی‌دانیم. اینجا باید از راهنمای همسفرم خانم سودابه تشکر کنم به خاطر آموزه‌های زیبایی که به همسفر من آموزش دادند تا بتواند از آنها در مسیر زندگی و تربیت فرزندان استفاده کند.
از همسفران عزیزم که مشوق من بودند در این چند سال در راه خدمتگزاری من در کنگره واقعاً متشکرم. من با همسفرم خیلی رفیق هستم و خیلی دوستش دارم و از همراهیش سپاسگزارم.
برای آقای ساسان از شعبه جهانبین به خاطر حضورشان و همراهی من در این مسیر و آقای حسین رضایی که مثل برادر همیشه کنار من بودند و دایی عزیزم، دوست همیشگی من آرزوی بهترین‌ها را دارم.
و در آخر باید بگویم که همه شما را قلباً دوست دارم، به افتخار خودتان دست بزنید.

سخنان همسفر سودابه: 

سلام دوستان سودابه هستم یک همسفر
خدا را شکر می‌کنم که چنین جایگاهی را دوباره تجربه کردم. دهمین سال رهایی آقای فرزاد را به آقای‌ مهندس، آقای اسکندر، خودشان، همسفرشان و تمام اعضای نمایندگی عمان سامانی شهرکرد تبریک عرض می‌کنم‌. همانطور که آقای اسکندر گفتند، آقای فرزاد پتانسیل بالایی دارند و بدون شک روزی مدیر کل استان خواهند شد. همسفرشان همیشه در کنار ایشان بودند و تمام مسیر را در کنار هم قدم برداشتند.
خیلی خوشحال هستم که دوباره به شعبه عمان سامانی آمدم و من از اینجا حس و حال خوبی می‌گیرم.

سخنان همسفر آزاده:

سلام دوستان آزاده هستم یک همسفر
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که در چنین جایگاهی قرار گرفتم و چنین روزی را تجربه می‌کنم. از آقای کامران و آقای اسکندر تشکر می‌کنم. همچنین از خانم مرجان و خانم سودابه راهنمای عزیزم سپاسگزارم.
دهمین سال رهایی مسافرم را به تمام مسافران شعبه عمان سامانی تبریک می‌گویم و این تولد‌ها پیامی است برای همه مسافران و همسفران برای این‌که به حقانیت کنگره ایمان بیاورند و در مسیر آن قدم بردارند.

تهیه و تنظیم: مسافر امیرحسین لژیون نوزدهم
ارسال: مرزبان خبری مسافر جعفر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .