پنجمین جلسه از دوره ششم کارگاههای مجازی همسفران نمایندگی اسلامشهر با استادی راهنمای تازهواردین همسفر فاطمه با دستور جلسه (کمک کنگره به من و کمک من به کنگره) در روز شنبه ۲۲ دیماه ۱۴۰۳ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
این دستور جلسه دو بخش دارد؛1ـ کمک کنگره به من 2ـ کمک من به کنگره. من هر خدمتی در کنگره انجام دهم اول خدمت به خود میباشد. میخواهم از بدو ورود به کنگره صحبت کنم، روز اولی که روی این صندلی نشستم تمام چراها از ذهنم گذشت، چرا من اینجا میباشم؟ این سوال واقعا حال من را بد میکرد اولین صدایی که شنیدم صدای نگهبان جلسه بود که حرمت را میخواند. حرمت کنگره60، کنگره مکان مقدس و امنی میباشد که هر شخص با ورود در این مکان باید حرمت آن را حفظ نماید. بین این چراها و حرمت کنگره که برای من تعجب داشت، سَردرگم بودم اینها به چه درد یک مصرفکننده میخورد؟ مصرفکننده و همسفر از خط قرمز حرمتها و قوانین عبور کرده بودیم الفبای زندگی همین حرمتها بود.
اولین کمک کنگره به من علم درمان اعتیاد بود که با یک مصرفکننده چگونه باید رفتار کنم. برایم از یک مثلثی گفته شد که این مثلث جسم، روان و جهانبینی بود که یک مصرفکننده بر اثر مصرف مواد از تعادل طبیعی خارج شده و مواد شبه افیونی درون او کار نمیکند؛ به این علت است که مصرفکننده نمیتواند به راحتی مواد را کنار بگذارد. در اصل صورت مسئله اعتیاد برایم شکافته شد و این مطالب باعث شد که دید من نسبت به مسافرم عوض شود. به من گفته شد باید در جلسات حضور داشته باشم و آموزش بگیرم.
هر چقدر در این مسیر سبز حرکت میکنم مطالب بیشتر برایم روشن میشود و درمان اعتیاد مسافرم بخشی از کمکهای کنگره به من بود. کمکهایی که کنگره به من کرد اصلاً قابل شمارش نیست؛ دیگر نشستن بر آن صندلی برایم سخت نیست و برای نشستن روی این صندلی لحظه شماری میکنم. کنگره برایم یک هدف شده، هدفی که آموختن جزء جدا نشدنی از آن است.
کمک دیگر کنگره به من سیدیهای آقای مهندس، استاد امین و آموزشهای اساتید بزرگ میباشد. من از سیدیهای آقای مهندس آموزش گرفتم، که زندگی گذرگاهی پر از پیچ و خم است. زمانیکه با آگاهی حرکت میکنم، می توانم از آن عبور کنم. رنج و درد انسان در زندگی کاملاً طبیعی است؛ اگر من قوانین زندگی را بلد نباشم نمیتوانم از این گذرگاه عبور کنم. با حضور در کنگره بود که حرمت و قوانین زندگی را آموختم و متوجه شدم که رسالتی دارم، اول باید خود را بشناسم تا بتوانم کمک کنم.
قبل از کنگره تنها کسی که به او اهمیت نمیدادم خودم بودم؛ اما در کنگره آموختم اول باید تفکراتم را اصلاح کنم تا آموزشها را فرا گیرم. من با تغییراتی که کردم متوجه شدم که کنگره چه کمکهایی به من کرده است. هر چه از این بهشت مقدس صحبت میکنم، بیشتر به کمک کنگره به من پی میبرم و هر خدمتی هم میکنم باز به خود خدمت میکنم؛ چون هر آنچه قبل کنگره از دست داده بودم الان بهتر از آن را به دست آوردهام. از تفکر گرفته، تا عشق و محبتی که فرا گرفتهام باید قدردان لحظه به لحظه آموزشهای ناب کنگره باشم و از خداوند میخواهم که تا جان در بدن دارم در کنگره باشم و خدمت کنم. در پایان صحبتهایم از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان خیلی تشکر میکنم از مسافرم تشکر میکنم که با گذرگاه اعتیاد جنگید تا امروز من اینجا باشم و آموزش های ناب کنگره را فرا گیرم.
نویسنده: راهنمای تازهواردین همسفر فاطمه
رابط خبری: همسفر شهناز رهجوی راهنما همسفر عاطفه (لژیون چهارم)
ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر نازنین
همسفران نمایندگی اسلامشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
208