جلسه سیزدهم از دوره دوم کارگاههای آموزشی مجازی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی صالحی به استادی راهنما همسفر گلناز با دستورجلسه «کمک کنگره به من و کمک من به کنگره» روز شنبه ۲۲ دی ماه ۱۴۰۳ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
دستور جلسه «کمک کنگره به من و کمک من به کنگره» است. ابتدا میخواهم از کمک کنگره به من بگویم؛ اما نمیدانم از کجا شروع کنم و از کدام کمکهای بیشمار کنگره بگویم. از ابتدای ورودم به کنگره میگویم زمانی که وارد کنگره شدم مادری افسرده و ناامید از تمام دنیا بودم؛ زیرا متوجه شدم پسرم که آرزوهای بزرگی برای او در سرم میپروراندم در سن نوجوانی مصرفکننده شده و همه آن آرزوها تبدیل به کابوس شده بود. حال خودتان تصور کنید که من چه حالی داشتم. پس از چند سال این در و آن در زدن و رفتن پیش مشاورههای گوناگون یک روز پسرم آمد و گفت: مامان جایی را پیدا کردم به نام کنگره۶۰ که تو هم باید با من بیایی و برای خوب شدن حال من سفر کنی و من برای خوب شدن حال فرزندم حاضر بودم هر کاری را انجام بدهم.
با پسرم به کنگره آمدم و شروع به سفر کردم. در اوایل سفرم متوجه شدم همسرم که چندین سال با او زیر یک سقف زندگی میکردم نیز مصرفکننده است و من متوجه اعتیاد او نشده بودم. با لطف خداوند او هم با ما شروع به سفر کرد و کمکم با کمک کنگره با متد «DST» روزبهروز بهتر شد. من که قلبم آکنده از کینه و نفرت از او شده بود ذرهذره با آموزشهای کنگره تغییر کردم. بخشش، محبت و عشق را آموزش گرفتم و توانستم همسفر همسرم بشوم و با کمک همدیگر و کنگره به راحتی رها شویم.
چه کمکی بالاتر که انسان بخشش را بیاموزد، از کینه و نفرت به عشق و محبت برسد، چه کمکی بالاتر از اینکه انسانی اعتماد به نفس از دست رفته خود را به دست آورد و یا فردی که سالها با درس و کتاب قهر بوده شروع به درس خواندن کند و من هر روز مطالب کنگره را بیشتر یاد گرفته و در آزمون راهنمایی قبول شدم. چه کمکی بالاتر که برای خودم درآمد کسب کردم، شخصی که هزار تومان در جیبش نداشت بتواند پسانداز کند و هم در لژیون سردار خدمت کند. با درآمد کمی که پیدا کرده بودم عضو لژیون سردار شدم و از برکت این لژیون توانستم دو سال متوالی اعلام دنوری کنم و از درآمد به دست آمده خودم این مبلغ را پرداخت کنم.
با آموزشهای کنگره این را متوجه شدم که هیچوقت مشکلات یک انسان تمام نمیشود. اگر این مشکل را حل کنم دوباره مشکل دیگری به وجود میآید؛ اما قوی شدم و توانستم یاد بگیرم که چگونه با آنها مقابله کنم. حالا شما قضاوت کنید این همه لطف و کمک کنگره را چگونه میتوان جبران کرد. فقط میتوانم با خدمت به مادران و همسران همدرد و با خدمت مالی در لژیون سردار ذرهای از این همه عشق و محبتی که کنگره به من داده را جبران کنم.
باز هم که فکر میکنم تمام این خدمتها در حقیقت خدمت به خودم است، خودم هستم که آموزش میگیرم و روز به روز به دانایی و آگاهی من افزوده میشود؛ بنابراین به هیچ وجه نمیتوانم این همه لطف و کمک کنگره را جبران کنم. بابت این موضوع خداوند را شاکرم که به من و خانوادهام اجازه داد با مکانی مانند کنگره آشنا شویم. خود را مدیون کنگره و آقای مهندس میدانم و امیدوارم خداوند این فرصت را به من بدهد که بتوانم سالیان سال در کنگره بمانم و آموزش بگیرم. آمین
ویراستاری: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر سعیده (لژیون دوازدهم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پانزدهم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی صالحی
- تعداد بازدید از این مطلب :
151