بخشش وعشق را در کنگره آموختم

جلسه چهارم از دوره سوم کارگاه های آموزشی مجازی همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی بروجرد با دستور جلسه«کمک من به کنگره و کمک کنگره به من » وبا استادی همسفر لیلا در روز شنبه ۲۲ دی ماه ۱۴۰۳ برگزار شد.

سخنان استاد:
بنام خالق بیکران هستی،خالقی که مرالایق دانست تادراین جایگاه قرار بگیرم وبتوانم خدمت کنم،وازاین بابت اوراهزاران بار شاکروسپاسگزارم. از جناب مهندس وخانواده ایشان تشکر می کنم که این بستررا برای مافراهم کردند،ازراهنمای خوبم خانم معصومه سپاسگزارم که دراین راه کمک بزرگی برای من بودند.
درمورد دستورجلسه، باید بگویم این دستورجلسه برای ماتلنگری است که به ما یادآوری می‌کند که قبل ازورودبه کنگره چه بوده ایم والان چه هستیم، وهیچ وقت فراموش نکنیم کاری که کنگره برای ماانجام داد فرا تراز کمک بود،درحقیقت کنگره مارا احیاوجان دوباره بخشید.بزرگترین دست آورد وکمک کنگره پیداکردن راه حل ودرمان کامل اعتیاد بود،درمانی که تا به امروز درهیچ کجای جهان اتفاق نیفتاده بود.
شایدخیلی از افرادی که باکنگره آشنایی کامل ندارند، تصورکنندکنگره جایی است که فقط مصرف کننده ها به درمان می رسندکاش این افراد به این شناخت برسندکه ما در اینجا درس زندگی،انسانیت وخداشناسی می آموزیم.
من به عنوان یک همسفربا دنیایی ازترس وناامیدی واضطراب واردکنگره شدم،مانندمسافری بودم که دربیابانی خشک وسوزان راهش راگم کرده باشد سرگردان به دنبال راه نجاتی بودم، روزگارم دراین خلاصه شده بودکه گذشته را مرورکنم ومرتب اتفاقات تلخ را درذهنم تداعی کنم.وتمام وقتم درگیر چراهای زندگی ام بود.
زندگی برایم معنایی نداشت،شادی، امیدواشتیاق با من کاملابیگانه بودند. من همسفرموادمصرف نکرده بودم، ولی جهل وناآگاهی من وحرکت در مسیرضدارزش ها تخریبی بیشتر ازیک مصرف کننده به جسم ،روح وروان من وارد کرده بودواحساساتی ناخوشایند مثل ترس وکینه ونفرت وناامیدی تمام وجودم را احاطه کرده بود،تاریکی مانند یک ابرسیاه وسنگین برزندگی ام سایه انداخته بود.
اما خداوندازجایی که فکرش راهم نمی‌کردم دستم راگرفت وکنگره را سرراهم قرارداد،وکنگره برای من به پناهگاهی امن تبدیل شد،پناهی برای فرار ازدست نیروهای منفی،پناهی برای فرارازتنهایی،کنگره چهارده وادی را به من آموخت،وادی هایی که هر کدام برایم مثل کلیدی هستندکه قفل مشکلاتم باآنها بازمی شود.من هرروز می نویسم وهرروز بر آموخته هایم اضافه می‌شود،وقتی می نویسم تمرکزم روی نوشتن است وذهنم درگیرمسائل منفی وحاشیه ای نمی شودواین خودش نوعی مدیتیشن است.
مفاهیمی که سی دی ها به من‌منتقل می‌کند:متنوع ،ارزشمند وکاربردی هستندورازهای زیادی درهرکدام ازآنها نهفته است ازسی دی هاآموختم که زندگی گذرگاهی است پرازفراز و نشیب،وبایدیادبگیریم مثل عقاب باشیم وازاین گذرگاه های پرازسختی عبورکنیم وبا وجود رنج ها ودردها بتوانیم اززندگی خود لذت ببریم.
من گذشت،بخشش وعشق رادرکنگره درک کردم،من یادگرفتم اگردرصراط مستقیم حرکت کنم به آرامش میرسم،درکنگره فهمیدم انسان علاوه برصورظاهرصور پنهان هم داردو همچنین سیستمی به نام سیستم ایکس داریم .
من ناخواسته وبخاطر ناآگاهی آسیب زیادی به صورپنهان وسیستم ایکس خودوارد کرده ام وباید بتوانم با آموزش های کنگره پله پله پیش بروم تا این سیستم ها دوباره بازسازی شوندوبه تعادل برسم.کنگره دیسپ رادراختیار خانواده ها قرار داد که فواید بیشماری برای سلامتی ما داردمن بایددرمقابل خدماتی که کنگره ۶۰،به صورت رایگان دراختیارم قرار داده ، قدردان و سپاسگزارباشم وبدانم هردریافتی که می کنم پرداختی هم دارد.
کل ساختارکنگره برپایه آموزش است ومن می‌توانم با آموزش گرفتن و آموزش دادن به نوعی خدمت کنم، کمک من نباید فقط معنوی باشد، چون کنگره توسط خوداعضا اداره می‌شود وهیچ کمکی ازهیچ ارگان دولتی دریافت نمی‌کند حمایت مادی من می‌تواند درپیشبرداهداف آن موثر باشد،واین کمترین کاری است که می‌توانم درقبال آنچه دریافت کرده ام پرداخت کنم،همچنین من می‌توانم با فرمانبرداری و احترام به قوانین کنگره، خدمتگزار خوبی باشم.
درپایان باید بگویم کنگره به کمک من نیازی ندارد واین من هستم که با کمک وخدمت کردن می‌توانم به حال خوش برسم.خدمت به خلق خدا عبادت است واین توفیق الهی نصیب هرکسی نمی شودواگراین سعادت به من داده شده باید شاکر وسپاسگزار خداوندباشم.امیدوارم همه ما با خدمت به خلق خدابه رستگاری اخروی،وکمال حقیقی برسیم...آمین

نویسنده:همسفر لیلا رهجوی راهنما معصومه (عضو لژیون سردار)
رابط خبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما معصومه (عضولژیون سردار)
عکاس: همسفر زینب رهجوی راهنما معصومه (عضو لژیون سردار)
ارسال:همسفر فاطمه رهجوی راهنما معصومه (عضو لژیون سردار)دبیر سایت

همسفران نمایندگی بروجرد