English Version
This Site Is Available In English

قطره‌ای در مقابل بحر و اقیانوسی عظیم

قطره‌ای در مقابل بحر و اقیانوسی عظیم

 

جلسه نهم از دوره دوم کارگاه‌های آموزشی مجازی همسفران نمایندگی ارتش با استادی راهنمای تازه‌واردین همسفر محبوبه با دستور جلسه «کمک من به کنگره و کمک کنگره به من» روز شنبه ۲۲ دی‌ماه ۱۴۰۳ آغاز بکار کرد.

سخنان استاد:

سلام دوستان محبوبه هستم یک همسفر خوشحال هستم و خداراشاکر که به من اجازه خدمت در این جایگاه داده شد. دستور جلسه این هفته کمک کنگره به من و کمک من به کنگره است. برای اینکه بتوانم این دستور جلسه را باز کنم، به ناچار به سال‌های گذشته بر‌می‌گردم تا در کنار شما مروری به سال‌های قبل داشته باشیم یعنی زمانی که کنگره ۶۰ را نمی‌شناختم و اذن ورودم به این مکان امن و مقدس صادر نشده بود. زندگی در آن سال‌ها برایم تیره و تار بود و تنها چیزی که به من قدرت ادامه دادن را می‌داد فرزندانم بودند چرا که از هر لحاظ، طاقت‌فرسا بود و به سختی می‌گذشت و من برای رهایی از تاریکی آن دوران به زمین و زمان چنگ می‌زدم و چیزی عایدم نمی‌شد و تقریبا زیر بار این حقیقت تلخ استخوان‌هایم خرد شده بود. علاوه بر این سختی‌ها انگ خانواده مصرف کننده بودن از همه بدتر بود، خدای من چه دورانی را پشت سر گذاشتم، اصلا دوست ندارم به آن دوران فکر کنم پس بر‌می‌گردم به زمان حال قریب به شش سال پیش پایم به کنگره ۶۰ باز شد خسته و فرتوت، ناامید و تنها، با چشمانی اشک‌بار وارد شدم و در لحظه چیزی که عایدم شد مهر دوستانی بود که به من امید فردایی بهتر را دادند و مرا از تنهایی در آوردند. به مرور زمان از آن خستگی‌ها و دل‌مردگی‌ها کاسته می‌شد و به اذن پروردگار و با کمک کنگره ۶۰ و روش ابدائی آقای مهندس(DST) مسافرم به رهایی رسید. کنگره ۶۰ چه چیزی بهتر از این می‌توانست به من بدهد؟

اکنون حال زندگی‌ام رو به بهبود است و مسافرم تمام تلاشش را می‌کند تا زندگی بهتری برای خانواده‌اش بسازد و خسارات ناشی از اعتیادش را جبران نماید. علاوه بر رهایی مسافرم، کنگره ۶۰ به من امنیت و آرامش داد. درس درست زندگی کردن، انسان بودن، تعامل درست با دیگران، سالم و پاک زندگی کردن و به‌طور کلی درس جهان‌بینی، خود‌شناسی و خدا‌شناسی داد و عزت از دست رفته‌ام را بدون هیچ چشم‌داشتی به من بازگرداند و من و خانواده‌ام با این همه موهبتی که نصیبمان شده بود به آرامش رسیدیم (مژده دهید باغ را بوی بهار می‌رسد).

باغ من که شاخه‌های درختانش خشکیده بود و دیگر گذر هیچ پرنده‌ای به آنجا نمی‌افتاد و نغمه خوش پرندگان خوش الحان را به خود نمی‌دید، اکنون جوانه زده و مژده بهاری دل‌انگیز را می‌داد. اکنون من چگونه می‌توانم این همه مهر و محبت و صحت و سلامتی را که دریافت کرده‌ام جبران کنم؟ آیا اصلأ می‌توانم؟ من هیچ‌گاه نمی‌توانم خدماتی را که از کنگره ۶۰ دریافت کرده‌ام، جبران کنم و به نظر من، اگر تمام تلاشم را در این راه بکنم، مثل قطره آبی است در مقابل بحری بیکران. تنها کاری که می‌توانم برای کنگره ۶۰ انجام بدهم -هر چند کنگره از اعضاء خود هیچ توقعی ندارد و رها یافتگان در صورت تمایل در کنگره ۶۰ می‌مانند و کمک می‌کنند در غیر این صورت به زندگی و کار خود باز می‌گردند- در پیش‌برد اهداف کنگره ۶۰ یاری‌رسان باشم، یعنی آموزش‌ها را به نحواحسن دریافت کنم تا بتوانم به افراد مستأصلی که خسته و درمانده از راه می‌رسند انتقال بدهم؛ این موضوع وقتی به بهترین شکل ممکن صورت می‌گیرد که من آموزش‌ها را در زندگی خود پیاده کرده باشم. دوم اینکه با اعمال و رفتارم ویترین زیبایی از کنگره ۶۰ را در سطح جامعه و جمع دوستان ارائه بدهم و سوم خدمت‌هایی که در کنگره ۶۰ به من واگذار می‌شود را به بهترین شکل ممکن و به نحواحسن انجام بدهم. چهارم، قوانین کنگره ۶۰ را هر چند به ضرر من باشد، تمام و کمال رعایت کنم و پنجم بخشش داشته باشم و در مقابل دریافت‌ها پرداخت کنم و تازه با انجام این کارها کمک من به اندازه قطره‌ای می‌شود در مقابل کمک کنگره ۶۰ به من، که به اندازه بحر و اقیانوس عظیمی است. ممنونم از اینکه به صحبت‌های من توجه کردید.


نویسنده: راهنمای تازه‌واردین همسفر محبوبه
ویراستاری و ارسال: همسفر هنگامه رهجوی راهنما همسفر عطیه(لژیون سوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی ارتش

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .