English Version
This Site Is Available In English

کنگره۶۰ سراسر سلامت و آرامش است

کنگره۶۰ سراسر سلامت و آرامش است

جلسه چهاردهم از دوره ششم کارگاه آموزش مجازی همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی حافظ با استادی راهنما همسفر مهدیه با دستور جلسه «کمک کنگره به من و کمک من به کنگره» شنبه ۲۲ دی ماه ۱۴۰۳ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

من همسفرم، همسفری که از همه مکان‌ها رانده به کنگره پناه آورد. می‌خواهم درباره دستورجلسه‌ که عنوان آن کمک کنگره به من و کمک من به کنگره سخن بگویم. این دستورجلسه تنها دستور جلسه‌ است که من بسیار دوست دارم و همه هفته را که برای این دستورجلسه است را ایازوار در اتاق خود بنشینم و با خود خلوت کنم و به آن چیزی که با خود پیش از آمدن به کنگره۶۰ داشتم خوب بنگرم و درباره آن تفکر کنم، از خودم بپرسم که کجا بودم و چه داشتم؟ اکنون که هستم کجا هستم و چه دارم؟ داستان من و کنگره درست مانند داستان ایاز و پادشاه است که ایاز را به فرماندهی لایق تبدیل کرد و محبوب پادشاه شد. آری؛ من فرماندهی جسم و جان خود را از دست داده بودم و در بند اهریمن اسیر بودم و در پرتو آموزش‌های کنگره۶۰ باز پس گرفتم، امروز فرصتی است که گوشه‌ای بنشینم و مشاهده کنم و به یاد بیاورم که قلبی مملو از غم و اندوه با باری از مسائل مشکلات که کمرم را می‌شکست و ناامید و پریشان یخ زده و حیران بودم.

 آری؛ من جز ناکامی‌ها چیزی با خود به همراه نداشتم آن چه که داشتم ترس، حقارت و افسوس بود. جامعه پوسیده را به نام جسم با خود به همراه داشتم که جان خسته‌ را به دوش می‌کشید. امروز در محضر وجدان خود می‌ایستم او از من می‌پرسد و من خوب می‌اندیشم که ببینم با خود حسابم چگونه است، کفه ترازوی من به کدام سمت سنگین است؟ کمک کنگره به تو چه بود؟ کفه دیگر کمک من به کنگره چیست؟ به آورده‌های خود می‌نگرم و به داشته‌های خود فکر می‌کنم، من لبریز آمدم، لبریز از ترس، منیت، اندوه، غم، شکست، ناکامی، بی‌مهری، تنها و پریشان آمدم، خسته از رفتن‌ها و نرسیدن‌ها من با قرن‌ها حسرت آمدم به انتها رسیدم و آمدم.

 کمک‌های کنگره۶۰ در حق من چه بود؟ خوب می‌نگرم من را مسافری همسفر کرد که امروز با شجاعت و سرافرازی در کنار او می‌ایستم و محکم کنار او قدم برمی‌دارم و به وجود او افتخار می‌کنم؛ کنگره بار غم من را برداشت و با توانایی‌های درون خود آشنا کرد و غبار بی‌مهری را از من زدود و مهر را بر من ارزانی کرد. بی‌منت مانند مادری دلسوز آغوش مهر خود را برای من باز کرد و مانند پدری شجاع و با صلابت حمایت کرد. کنگره۶۰ صبر، مهر، تفکر، گذشت، عدالت و شجاعت را آموخت و کنگره۶۰ به من انسانیت، راه علم، دین، عقل، ایمان، عشق و گذشت را نشان من داد که قیمتی برای آن نمی‌توان تعیین کرد. 

هر قدمی که خواستم برای کنگره بردارم فراتر از آن را به من ارزانی داشت. کنگره‌۶۰ همسران، پدران، برادران، مادران، خواهران و فرزندان ما را که در دنیای تاریک اعتیاد که به سمت نابودی پیش می‌رفتند را با متد بی‌نظیر و علم راستین و داروی مناسب نجات داد و به سلامتی رسانید، آیا در دنیا می‌توانیم این چنین مکانی را بیابیم؟ بسیاری از ما حاضر بودیم همه چیزیهایی که داشتیم و داریم را بدهیم و در مقابل آن سلامتی و آرامش داشته باشیم؟ آیا بارها از روانشناس‌ها و سایر انجمن‌ها طلب مساعدت نکردیم که در نهایت مسیری برای ما روشن نشد و برای گشودن قفل‌ها کلیدی نیافتیم که نیافتیم.

 آیا کنگره ۶۰ به ما دارویی به نام DSAP را در اختیار ما قرار نداد؟ دارویی که در مقابل همه فقر ویتامین‌ها و املاحی که جسم ما را فرا گرفته بود جسم ما را غنی کرد. DSAP بیماری کرونا را شکست داد و معجزات بسیاری برای ما به ارمغان آورد و در مقابل بیماری‌های احتمالی از ما محافظت کرد، در چه مکانی این چنین داروی بی‌نظیر را می‌توان یافت؟ در چه مکان‌هایی چنین جوی‌های روان از شرب‌های خالص الهی جاری است؟ کنگره۶۰ سراسر سلامت و آرامش است، به حقیقت ما در میان بهشت خداوند هستیم.

در مقابل این دستور جلسه امروز چه کار باید کرد؟ امروز روز شکرگزاری است، امروز روز جبران خسارت‌ها و فرصتی است برای قدم‌های تازه برداشتن و امروز روز آزاد کردن اندیشه‌ها از قفس تعصب‌ها است و یادآور نعمت‌ها و برکت‌ها است. در کنگره مرزبان شدم و حد و مرزها را آموختم و قوانین محکم در زندگی من جاری شد و در راستای علم کنگره قدم برداشتم و راهنما شدم تا مسیر را برای دردمندان نمایان سازم، کنگره من را به سوی بهشت جاویدان و امنیت فراتر برد، آمدم گره باز کنم گره از من باز شد، آمدم در لژیون سردار خدمت کنم، بذری کاشتم و به محصول نشست و چندین برابر شد.

من یک قدم برای کنگره برداشتم کنگره برای من هزار قدم برداشت آن چه را که به کنگره می‌دهید هزار برابر می‌ستانیم، زمین کنگره غنی از املاح است هر چه می‌کارید چندین برابر باز پس می‌گیرید، هر چه بی‌چشم داشت پیش می‌روید کنگره بیشتر شما را شگفت‌زده می‌کند از این پس هرگاه خواستم از کسی طلبکار شوم از خود می‌پرسم من برای او چه کردم و او برایمن کرد؟ هرگاه پاسخ صحیح را یافتم از شخصی طلبکار نخواهم شد و با عشق و محبت بسیار قدم خواهم برداشت.

 

عکس: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر الناز (لژیون‌هفتم)

ارسال: همسفر منصوره رهجوی راهنما همسفر سکینه (لژیون‌پنجم) دبیر اول سایت

 

همسفران نمایندگی حافظ

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .