زکات رهایی، خدمت به کنگره 60 است

جلسه دهم از دوره دوم کارگاه‌های آموزشی مجازی همسفران کنگره‌ 60 نمایندگی عطار نیشابوری به استادی همسفر فاطمه با دستورجلسه «کمک من به کنگره و کمک کنگره به من» روز شنبه 22 دی‌ماه 1403 برگزار شد.

سخنان استاد:

خداوند را شاکر هستم که جایگاه استادی را تجربه می‌کنم و از آقای مهندس و خانواده محترمشان کمال تقدیر و تشکر را دارم و از همه عزیزانی که در کنگره ۶۰ زحمت می‌کشند، مرزبان‌ها، ایجنت‌ها و تمامی راهنمایان بزرگوار تشکر می‌کنم.

 در هر ساختاری دادوستد وجود دارد، چیزی می‌دهی و چیزی می‌گیری، اولین چیزی که کنگره به فرد می‌دهد، به فرد یاد می‌دهد تفکر کند و فیزیک و جسم را به او برمی‌گرداند، فرد جوان‌تر می‌شود، کنگره کابوس‌های شبانه را از فرد می‌گیرد، بدهکاری‌های مالی را از فرد می‌گیرد، دروغ گفتن و توقع را از فرد می‌گیرد و امنیت و آرامش را به فرد برمی‌گرداند. مهم‌تر از همه این‌ها کنگره به ما امکان خدمت را داده است؛ چون خدمت‌کردن به انسان قدرت و شادی می‌دهد و فرد را در مسیر صراط مستقیم قرار می‌دهد. هیچگاه روز اولی که وارد کنگره شدم را فراموش نمی‌کنم، خیلی حس و حال خوبی داشتم به‌خصوص وقتی که آخر جلسه همه اعضا بلند شدند و دعای کنگره را خواندند، اشک در چشمانم جاری شد و گفتم خدا را هزاران بار شکر که من را با این مکان آشنا کرد و وقتی از کنگره رفتم، به مسافرم گفتم چقدر کنگره مکان خوبی است.

اگر بخواهم بگویم کنگره برای من همسفر چه‌کار کرده است، می‌توانم بگویم خود من را به خودم برگردانده است و من خودم را شناختم، سلامت شدم، حالم خوب شد، من فاطمه را به فاطمه برگرداند و دومین کاری که کرد خانواده‌ام را به من برگرداند، سلامتی و آرامش به من داد، مسافرم را به حال خوش رساند، توانایی مالی سابق را به من برگرداند. چیزهایی که ازدست‌داده بودم به من برگرداند و من وقتی در تنهایی خودم فکر می‌کنم، می‌بینم نتوانسته‌ام قدمی برای کنگره بردارم و دین خود را ادا کنم. اگر همکاری یا کمکی انجام داده‌ام برکات آن ده برابرش به خودم برگشته است و حال خودم خوب شده است و هیچ منتی برای کنگره نیست. اگر بخواهم در کنگره عضو لژیون مالی بشوم هزاران برابر برکت آن به زندگی خودم برمی‌گردد، اگر خدمت نگهبانی را داشته باشم حال خوش و انرژی این خدمت برای من است و هر جایگاه خدمتی را تجربه کنم در نهایت حال خوش آن برای من است.

در آخر هم به این نتیجه رسیده‌ام، تنها کاری که می‌توانم بکنم و از دست من برمی‌آید این است که زکات رهایی و حال خوش امروزم را با خدمت‌کردن ادا کنم و خدمتگزار خوبی اول برای خودم و بعد برای کنگره باشم. من هر چه تلاش کنم کنگره همیشه پیشتاز بوده و هزاران برابر به من برکت و سلامتی و آرامش داده است و کنگره برای من همه کارکرده است و من برای کنگره هیچ کاری نکرده‌ام. از خداوند می‌خواهم که همه مسافران به حال خوش برسند و در کنگره ثابت‌قدم باشند. خدا را هزاران بار شکر می‌کنم و این خوشحالی را مدیون آن کسی هستم که من را با کنگره آشنا کرد. ان‌شاءالله توکل به خدای بزرگ همه کسانی که می‌خواهند اعتیادشان را درمان کنند راه برایشان باز شود و فرمان خدا صادر و اذن ورودشان به کنگره داده شود و به رهایی و حال خوش برسند. در پایان، من کنگره را برای همیشه دوست خواهم داشت و تا همیشه مدیون کنگره هستم. از راهنمایم به‌خاطر تمام زحماتی که در طول سفر کشیدند و همراه من بودند کمال تشکر را دارم.

نویسنده: همسفر فاطمه رهجو راهنما همسفر عفت (لژیون دوم)
ویرایش:  همسفرسمیه، همسفر مهتاب
ویراستاری و ارسال: همسفر راضیه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی عطار نیشابوری