دهمین جلسه از دوره دوم کارگاههای آموزشی مجازی ویژه همسفران کنگره۶۰ نمایندگی امیر با دستور جلسه « کمک من به کنگره و کمک کنگره به من » با استادی راهنما تازهواردین همسفر مریم در روز شنبه ۲۲ دیماه ۱۴۰۳ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
ابتدا خدای خودم را شاکرم به خاطر حضور در کنگره ۶۰ از جناب آقای مهندس حسین دژاکام و خانواده محترمشان، همچنین از راهنماهای خودم همسفر رضوان، همسفر ژاله و راهنماهای خدمتم خانم اکرم و اعظم تشکر و قدردانی میکنم که هرچه از کنگره ۶۰ دارم بابت آموزشها و راهنماییهای این عزیزان بوده است.
در مورد دستور جلسه یک متنی به خاطر من آمد (ما مسافران کشتی شکستهایم که به ساحل رسیدهایم رقص و پایکوبی میکنیم مردمان به خیالشان ما دیوانهایم حق دارند چون ندیدند طوفانی را که ما دیدهایم.)
شاید روزگاری کشتی زندگیمان به گل نشسته بود و تنها چیزی که در آن به چشم نمیخورد آرامش بود و آرزو میکردیم تمام داشتههای خود را ببخشیم تا یک لحظه صاحب حال خوشی که امروز تجربه میکنیم باشیم، تمام زندگی دوباره که امروز به دست آوردیم را مدیون سیستم بینظیر کنگره ۶۰ هستیم.
واقعأ کمک کنگره به من چه بوده است؟ وقتی وارد کنگره شدم من را با آغوش باز پذیرفتند و گفتند هر آنچه هستی باز آی و این همه امکانات را رایگان در اختیار من قرار دادند تا برای درمان و رهایی خودم اقدام کنم که اگر با همان فرمان جلو میرفتیم معلوم نبود چه میشد من در کنگره تحت آموزش قرار گرفتم و سفر خود را آغاز کردم احساس میکردم از تاریکیها فاصله میگیرم و بیدار میشوم من تغییر را در زندگی احساس میکردم، از نادانی و غفلت دور میشدم من بال پرواز مسافرم شده بودم و انگار خداوند فرشتههایی را مأمور کرده بود که کمک کنند تا به ساحل رهایی برسیم.
این بهترین سفری بود که در طول عمرم تجربه میکردم کنگره من را با خودم آشتی داد خرابههای ناشی از بمب اعتیاد را ذره ذره ترمیم کرد جمعیت احیای انسانی زندگی ما را احیا کرد، اینها فقط قسمتهایی از کمک کنگره به من بود حالا من در قبال این همه خدمت و خوبیهایی که کنگره به من کرده است چه کردم؟ تصمیم گرفتم تا به افرادی که مثل خودم زخم خورده بودند کمک کنم تا به درمان برسند در قسمت مرزبانی خدمت کردم عشق و دوست داشتن را یاد گرفتم، در قسمت مالی خدمت کردم دیدم این بخشش چقدر حال من را خوبتر میکند و الان در قسمت راهنمای تازهواردین هستم همه تلاش خود را میکنم تا بتوانم همسفر ناامیدی که از این در میآید را امید درمان و رهایی بدهم و این صراط مستقیمی که قدم گذاشته را معرفی کنم و نور را نشانش بدهم گرچه میدانم هرچه جلوتر میروم به کنگره ۶۰ بدهکارتر میشوم.
امیدوارم خداوند توفیق ماندن و خدمت کردن در کنگره را از من نگیرد. در اینجا نتیجه میگیرم در قبال کاری که کنگره ۶۰ برای من انجام داده هیچ کاری نکردم و همیشه مدیون این سیستم و ناخدای مدبر آن هستم.
نکته آخر اینکه یادمان باشد پیمانی را که در طوفان با خدا میبندیم در آرامش فراموش نکنیم.
نویسنده: راهنما تازهواردین همسفر مریم رهجو راهنما همسفر شهلا (لژیون دوم)
عکاس، ویراستار و ارسالکننده: همسفر فاطمه (نگهبان سایت)
همسفران نمایندگی امیر اراک
- تعداد بازدید از این مطلب :
275